نیل گیمن
نیل گیمن متعلق به فانتزیهای تاریک و جهانهای خیالی، زادهی ۱۰ نوامبر ۱۹۶۰ در همپشایر انگلستان است که اصلیت لهستانی دارد. نویسندگی را از ۲۳سالگی در سال ۱۹۸۶ و با چاپ داستانهای کوتاه در مجلات و البته بیشتر با روزنامهنگاری شروع شد. اولین کتابش در ۱۹۹۶ چاپ گردید. پدر «گیمن» به کسبوکار مشغول و مادرش هم داروساز بود. نیل متوجه میشود که باید همبازی برای خود پیدا کند و کتاب تنها انتخاب او میشود. پس از چهارسالگی خواندن و نوشتن میآموزد. عاشق کتاب و کتابخانهها میشود. از هفت سالگی تصمیم میگیرد نویسنده شود و در این سن وقتی کتاب «سرگذشت نارنیا» را کادو میگیرد، شیفتهی دنیای مخلوق «سی . اس لوئیس» می شود. اینگونه میشود که نویسندگی را بهطور جدی از ۲۳سالگی شروع میکند.
«پالمر» همسر نیل گیمن درمورد او میگوید: نه من و نه خودش و نه شخص دیگری نیل را نمیشناسند و هر لحظه چیزهایی از او برایم غافلگیرکننده است.
نیل گیمن از ازدواج اولش با «مری مک» سه فرزند دارد و پدربزرگ هم شده است. او معتقد است پدر و مادرها باید برای بچههایشان کتاب بخوانند. خودش حتی در مسافرت برای بچههایش کتاب میخواند. دخترش در این باره میگوید: ما دو جلد از یک کتاب را تهیه میکردیم و او از پشت تلفن آن را برای من میخواند.
این نویسنده در نوجوانی به کتابهای کمیک ابرقهرمانی آمریکایی علاقه زیادی داشت و آرزویش این بود که روزی بتواند به آن سبک بنویسد. با روی آوردن به روزنامهنگاری و با تلفن کردن به ویراستارها و دروغ گفتن دربارهی تجربیاتش، مشغول میشد. او میگوید: آن ها میپرسیدند: برای چه جاهایی نوشتهای؟ و من لیستی از مجلههای ساندی و تایمز و نشریهی تایم اوت را برایشان فراهم میکردم و اینچنین با نقد کتاب و مصاحبه دروازههای جدیدی به روی گیمن گشوده شد.
نیل گیمن در مقالهای در روزنامهی گاردین در باب اهمیت کتابخانه میگوید: همه مرا نویسنده میدانند، اما من خوانندهی کتابها هستم. ما باید بخوانیم، چون وقتی چیزی میخوانیم، جهان تغییر میکند. کتابخانه مامن و پناهگاه ماست و راه نجاتی از دنیای بیرون. کتاب بد برای کودکان معنا ندارد؛ ما باید به آنها آموزش دهیم تا بخوانند و تخیلشان قوی شود تا جهان را عوض کنند. حتی در یکی از یادداشتهایش میگوید: در ۱۳سالگی معلم ادبیات من را کنار کشید و گفت تو زیاد میدانی و سوال و جواب میکنی، اینطور به شخصیتی منفور تبدیل خواهی شد. تنها به کار خودت ادامه بده و شبیه بقیه باش. ۵ سال تلاش کردم که در کارهایی که مهارت دارم خوب نباشم و شبیه دیگران باشم؛ اما توصیهی بدی بود. هرگز درگیر کمرنگ بودن نباشید. سرتان را بالا بگیرید. ممکن است بهتان شلیک کنند شاید هم نکنند.
آثار نیل گیمن شامل نثر، شعر، فیلم، روزنامهنگاری، کمیک، ترانه و نمایشنامه است، بنابراین نامش بهعنوان یکی از ۱۰ نویسندهی برتر پست مدرن در فهرست فرهنگنامهی بیوگرافی ادبی ثبت گردید. گیمن که طرفدارانش او را «ستاره راک ادبیات» لقب دادهاند؛ از نویسندگان کالت (فرقه) است؛ بنابراین آثارش، ویژگی خارج از قواعد ژانر بودن را دارد. علاقه و تاکید گیمن به نوشتن یا طراحی کمیک است. او از ترکیب خیالپردازی و اسطوره شناسی برای داستانهایش بهره میگیرد. اما آثار او در این سبک خلاصه نمیشود و تنها بر این سبک تاکید ندارد؛ بلکه از سبکهایی که با داستانهایش همخوانی دارند، استفاده میکند و این امر از ویژگیهای مهم آثار اوست، چون مخاطبش را در چارچوب خاصی حبس نمیکند. داستانها و رمانهای گیمن، با خلاقیت و الهامگیری و تاثیرپذیری از داستانهای اساطیری و همچنین استفاده از محرکهای پیرامونش تا تصویرسازیهای ذهنی خود میباشد. کتابهایش نه تنها برای کودکان، بلکه برای بزرگسالان سرشار از ارزشهای زندگی است. آثار او که با تصورات فانتزی و غافلگیرکننده ترکیب شدهاند ما را از بند چارچوبهای ذهنیمان رها میکند و به جهانهای ناشناخته و غیرواقعی دعوت میکند. نیل گیمن در این باره که نویسندهای جریانساز است میگوید: من نویسندهی جریانساز نیستم و به نظرم چیزی که آثار مرا میسازد، ترکیبی از مکتبهای ادبی موردعلاقهی من است و به این صورت من و آثارم نقطهی آغاز اتفاق و جریانی نیستیم.
به گفتهی خودش، اولین کسی که داستانهایش را میخواند، کابال(اسم سگش) است و اشاره میکند با خواندن داستانها برای کابال و واکنشهایش متوجه نقاط ضعف و قوت داستانهایم میشوم؛ چون کابال منتقد سختگیر و بیحوصلهای است و به محض خسته شدن من و داستانم را رها میکند.
معرفی آثار نیل گیمن
نیل گیمن مدتی سردبیر مجلهی کمیک «ابدی های مارول» متعلق به کمپانی خوش نام مارول بود و در انجا در سال ۲۰۰۹ به عشق بتمن برای رقیب اصلی مارول یعنی دی. سی داستانهایی درمورد بتمن مینویسد. و این بدنامی را به قول خودش میپذیرد؛ چون عاشق بتمن است.
در سال ۱۹۹۰ کتاب «نشانههای خوب» را نوشت. این کتاب روایتی متفاوت از اخر الزمان است که طرفداران ژانر فانتزی را به خود جذب کرد. با الهام از این کتاب چند فیلم و چند سریال و برنامه رادیویی و تئاتر ساخته شده است. سریال «فال نیک» اقتباس از همین داستان گیمن است که خود او فیلمنامهاش را نوشته و با کارگردانی «داگلاس مکینون» ساخته شد.
نیل گیمن در همان دهه ۱۹۹۰ نوشتن داستان «کورالاین» را آغاز کرد، گیمن میگوید که عنوان این کتاب نتیجهی یک اشتباه تایپی است: میخواستم نام کارولین را تایپ کنم ولی اشتباه شد. با وجود اینکه این داستان از نظر دیگران برای کودکان بسیار ترسناک است، «گیمن» در نوشتن آن از دوران کودکی دختر بزرگش بهره برده بود. همانطور که گفته شد، گیمن از محیط پیرامون خود بسیار الهام میگرفت؛ خودش در این باره میگوید: وقتی که «هالی» (دخترش) چهار یا پنج سالش بود روی پایم مینشست و داستانهای کابوسوارش را برایم تعریف میکرد. او فهمیده بود جای مادرش با یک جادوگر خبیث عوض شده و او را در زیرزمین با اشباح بچهها زندانی کردهاست. کورالاین از موفقترین کتابهای نیل گیمن است و او جوایز زیادی از جمله جایزهی علمی-تخیلی بریتانیا، جایزهی هوگو برای بهترین رمان، جایزهی «نبیولا» و جایزهی «برام استوکر» را مدیون این کتاب است. انیمیشنی که براساس این کتاب ساخته شد جوایز گوناگونی کسب کرد و نامزد جایزهی اسکار شد. کتاب کورالاین درمورد دختری به همین اسم که با نقل مکان به خانهی جدید دری اعجابانگیز در خانهشان پیدا میکند. این داستان یک قهرمان کودک دارد و به فارسی ترجمه شده و سرشار از تصویر است و انیمهای به همین نام در سال ۲۰۹ توسط «هنری سیلیک» ساخته شد و به فروش ۱۲۴ میلیون دلاری در دنیا رسید. او همچنین در سال ۱۹۹۶ فیلمنامهی سریال «هیچ کجا» را برای بی بی سی نوشت.
بعد از انتشار مجموعهی کمیک «مرد شنی» در ۱۹۹۶- ۱۹۸۹ بهعنوان یکی از خالقان کمیکهای مدرن به جهان معرفی شد. نویسندهای که مرزی نمیشناسند و در هر سنی مخاطب خود را دارد.
زبان فانتزی گیمن در کتاب «خدایان امریکایی» مشهود است که در سال ۲۰۰۱ منتشر شد. این کتاب توانست جوایز متعددی مانند چایزهی HUGO برای بهترین رمان در سال ۲۰۰۲ از آن خود کند. در سال ۲۰۱۷ سریالی تلویزیونی به همین نام پخش شد و مخاطبان زیادی را به خود جذب کرد.
وی فیلمنامههای زیادی برای سریالها و فیلمنامههای بلند نوشته است. فیلمنامههای «ماسک آینهای» در سال ۲۰۰۵ و فیلم «بیوولف» ساختهی «رارت زمیکس» در سال ۲۰۰۷ از آثار او به شمار میرود. او همچنین آثاری را خودش نوشته و کارگردانی کردهاست. فیلم کوتاهی دربارهی «جان بولتون» و فیلم «مجسمه وار» که به ترتیب در سالهای ۲۰۰۲ و ۲۰۰۹ ساخته شدهاند.
در سال ۲۰۰۹ نیل گیمن برای کتاب «گورستان» موفق به کسب جایزه نیوبری به پاس سالها خدمت به ادبیات کودک شد. در واقع کورالاین تنها کتابی نبود که الهامبخش آن یکی از فرزندان گیمن بوده است. بلکه نوشتن کتاب «گورستان» نیز زمانی آغاز شد که فرزندش در حال دوچرخهسواری بود و.. او میگوید: سالها قبل در ساختمانی روبروی یک گورستان زندگی میکردیم. باغچهای نداشتیم و پسر ۱۸ماههمان عاشق دوچرخهسواری بود. اگر میخواست در خانه بازی کند خطرناک بود چون همه جا پله داشتیم. هر روز او را بیرون میبردم تا در میان قبرها دوچرخهسواری کند. او را میدیدم که خوشحال است. انگار که در خانه است. به ذهنم آمد کتابی مانند پسر جنگل بنویسم. پسری یتیم که در جایی دیگر بزرگ میشود. اما به جای جنگل، قبرستان را در نظر گرفتم. کتاب گورستان از بهترینهاست. نسخه اولیه کتاب در سال ۲۰۰۸ منتشر شد و ۴ جایزه معتبر جهانی از جمله جایزه «هوگو»، «نیوبری» و «کارنگی» برای بهترین رمان را دریافت کرد. در همین سال ۲۰۰۹ با نوشتن دو داستان برای بتمن به مارول خیانت کرد و به رقیب دیرینه -یعنی کمپانی دی سی- پیوست. خودش گفته بود: من از بچگی عاشق بتمن بودم و حاضرم برای بتمن هر بدنامی را به جان بخرم.
اگر قرار باشد نیل گیمن بخاطر یک کتاب در ذهن ها ماندگار باشد؛ کتاب داستان «اقیانوس انتهای جاده» است. رمانی عمیق که دو ویژگی داستانهای او را دارد. اول روایت مالیخولایی و دوم عقبگرد به گذشته. این اثر، داستان شخص میانسالی است که به خانه کودکی خود برمیگردد. این کتاب خیلی شخصی است. داستان این کتاب پیرامون وحشت خیالی و جادوی دوران کودکی گیمن است. این کتاب در سال ۲۰۱۳ بهعنوان کتاب سال جایزهی کتاب ملی بریتانیا انتخاب شد و در لیست پرفروشترین کتابهای نیویورک تایمز قرار گرفت.
گیمن به خدایان اسکاندیناوی علاقه زیادی دارد و این علاقه را در کتاب «داستانهای کهنهی اسکاندیناوی» که در سال ۲۰۱۷ منتشر شد نشان میدهد. او در کودکی اسطورههای نورس را خوانده بود و در این باره میگوید: به اسطورههای نورس علاقهمندم؛ چون آنها یادآور وضعیت جهان امروز است. کتاب اساطیر نورس با الگوگرفتن از داستانهای اساطیری اسکاندیناوی نوشته شده است.
کتابهای «خوشبختانه شیر»، «حقیقت غاری است در کوههای سیاه»، «ج مثل جادو»، «اقیانوس انتهای جاده»، «دودها و آینهها»، «گرگهای توی دیوار»، «گورستان»، «کورالاین» را فرزاد فرید، کتاب «کورالاین» را مهسا ملک مرزبان، «پسران انانسی» و«اساطیر نورس» را رحیم قاسمیان و «مارکی چطور کتش را پس گرفت» و «ناکجا» را مهدی بنواری به فارسی برگرداندهاند. البته باید گفت که آثار گیمن به بیش از ۲۰ زبان دنیا ترجمه شدهاند.
بهطور کلی افرادی که به داستانهای تخیلی و همچنین ماجراجویی در سرزمینهای عجیب علاقه دارند؛ کتابهای گیمن همیشه دروازهی خوبی برای ورود آنها به این جهانهاست. همچنین آثار نیل گیمن برای افرادی که به دنبال تقویت قوهی تخیل خود هستند؛ مناسب است. خواندن کتابهای او باعث میشود که ذهن آنها از چارچوبهای کلیشهای و عادی خارج شده و خصوصیتی فرامرزی پیدا کند. جهان را نه آنگونه که هست؛ بلکه آنطور که خودشان در خیالات خود دارند برای مخاطب جلوه دهند و آنها را به جهانهای خود ببرند.