دانلود و خرید کتاب آشنایی با تولستوی پل استراترن ترجمه آرش ابراهیمی فر
تصویر جلد کتاب آشنایی با تولستوی

کتاب آشنایی با تولستوی

معرفی کتاب آشنایی با تولستوی

کتاب آشنایی با تولستوی نوشتهٔ پل استراترن با ترجمهٔ آرش ابراهیمی فر در نشر مرکز چاپ شده است.

درباره کتاب آشنایی با تولستوی

آشنایی با نویسندگان مجموعه‌ای است برای آگاهی از اندیشه و زندگـی نویسنـدگان برجستـه، و تـأثیـری که آن‌هـا بر جهـان فرهنگ و ادب و چـالـش آدمی بـرای درک جایگاه خـود در جهان هستی گذاشتند. هر کتاب در کنار اطلاعات زندگی‌نامه‌ای، افکار و عقاید نویسنـده را به‌ویژه در مواجهه با جریان‌ها و تحولات ادبی و فرهنگی عصرش بازگـو و نکته‌هـای اصلـی اندیشـه‌ی او را از زبان خود او بیان می‌کنـد. مؤلـف به تحلیل روحیات و شخصیت نویسنـدگان توجهی خـاص دارد و از همیـن رو است که خواننده در پایان کتاب احسـاس می‌کند نویسنده‌ی مطرح‌شده برای او نه فقط یک نام مشهور که شخصیتی آشنا است.

کتاب آشنایی با تولستوی را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب به علاقه‌مندان به ادبیات روسیه پیشنهاد می‌شود.

درباره تولستوی

لیِو نیکُلائِویچ تولستوی در ۹ سپتامبر ۱۸۲۸ در یاسنایا پولیانا در دویست کیلومتری جنوب مسکو به دنیا آمد. وی نویسنده شهیر روسی است که او را یکی از بزرگترین رمان‌نویس‌های تمام ادوار تاریخ می‌دانند. تولستوی، از سال ۱۹۰۲ تا ۱۹۰۶، هر سال نامزد دریافت جایزه نوبل ادبیات و در سال‌های ۱۹۰۱، ۱۹۰۲ و ۱۹۰۹ نامزد جایزه صلح نوبل شد اما هرگز برنده نشد. از آثار ارزشمند او می‌توان به «جنگ و صلح»، «آناکارنینا»، «مرگ ایوان ایلیچ» و «رستاخیز» اشاره کرد.

تولستوی چهارمین فرزند از پنج فرزند کنت نیکُلای ایلیچ تولستوی، کهنه‌سرباز و نجیب‌زادۀ روس و شاهزاده‌خانم ماری نیکُلائِونی وُلکُنسکیخ بود. او مادرش را در دو سالگی و پدرش را در نه سالگی از دست داد. سرپرستی این هنرمند، در ابتدا به عهدۀ یکی از بستگان دور و پس از مرگ پدر، به عمه‌اش «کنتس الکساندرا ایلینیچنا» سپرده شد. تولستوی تا سال ۱۸۴۱ یعنی تا زمان مرگ عمه‌اش پیش او ماند و بعد از آن به کازان نزد سرپرست جدیدش، یعنی عمه دیگرش، نقل مکان کرد. تحصیلات لئو تولستوی در ابتدا به‌وسیلۀ معلم فرانسوی انجام شد که جایگزین رزلمن آلمانی خوش‌اخلاق شده بود.

تولستوی، در سوم اکتبر سال ۱۸۴۴ هنگامی‌که ۱۶ سال داشت، تحصیل در رشتۀ ادبیات شرقی (عربی-ترکی) را در دانشگاه سلطنتی کازان آغاز کرد اما در آزمون انتقالی پایان سال مردود و مجبور شد دوباره در برنامۀ سال اول شرکت کند. پس از این، او به دانشکدۀ حقوق رفت و آنجا نیز با نمرات برخی از دروس، مشکلات، همچنان ادامه داشت اما بالاخره توانست آزمون انتقالی پایان سال را قبول شود و سال دوم از درس خود را آغاز کند.

تولستوی، پس از چند رفت‌وآمد، به مسکو بازگشت و در آنجا اغلب‌اوقاتش را به قمار گذراند. این روند، بر وضعیت مالی او تأثیر منفی گذاشت. وی در این دوره از زندگی، علاقۀ خاصی به موسیقی پیدا کرد؛ پیانو را به‌خوبی می‌نواخت. اشتیاق به موسیقی، بعدها او را بر آن داشت تا «سونات کریتسرووی» را بنویسد. آهنگسازان مورد علاقۀ تولستوی، باخ، هندل و شوپن بودند. او در زمستان ۱۸۵۰ - ۱۸۵۱ شروع به نوشتن کتاب "دوران کودکی" کرد؛ سپس به دعوت برادرش به ارتش ملحق شد و نوشتن داستان "قزاق‌ها" را در آن دوران آغاز کرد.

بعد از چاپ چند اثر، لئو تولستوی، در زمرۀ نویسندگان بزرگ جوان آن دوران یعنی ایوان تورگِنیِو، ایوان گنچاروف، دمیتری گریگورُویچ و آلکساندر استرووسکی جای گرفت و شهرت ادبی یافت.

نگارش کتاب‌ها و داستان‌های مانند «بریدن جنگل»، «مجموعه داستان های سواستوپل»، «لوسرن» و یا داستان «آلبرت»، همه، حال سفرهای تولستوی، حضور در ارتش و دیدار با آدم‌ها و زندگی‌ها گوناگون بود.

تولستوی در سال ۱۸۶۲ با زنی به نام سوفیا ازدواج کرد. حاصل این ازدواج سیزده فرزند بود. او در سال ۱۸۶۹ «جنگ و صلح» را به چاپ رساند. در طول ۱۲ سال «جنگ و صلح» و «آنا کارنینا» را نوشت. او در سال ۱۹۰۱ با انتشار کتاب «رستاخیز» که انتقاد شدید از آیین‌های کلیسا در آن جای داشت، به‌وسیلۀ شورای مقدس از کلیسای ارتودکس تکفیر شد.

کم‌کم تولستوی، به گفتۀ خودش، دچار بحران معنوی شد و برای یافتن پاسخی به پرسش‌ها و شبهاتش که دائما او را نگران می کرد، به مطالعۀ الهیات روی آورد؛ از هوس‌ها و راحتی‌های یک زندگی غنی چشم‌پوشی کرد و کارهای بدنی زیادی انجام داد، ساده‌ترین لباس ها را می‌پوشید، گیاه‌خوار شد، تمام ثروت بزرگ خود را به خانواده‌اش بخشید و حقوق مالکیت ادبی را نیز کنار گذاشت.

او سه سال پس از مرگ دوست قدیمی‌اش، ایوان تورگِنیِو، کتاب «مرگ ایوان ایلیچ» را به چاپ رساند که در ابتدا قدغن شد اما پس از ملاقات وی با تزار با دستور مستقیم آلکساندر سوم، تزار روسیه، به چاپ رسید.

تولستوی معتقد بود ادبیات، داستان و رمان، وسیله‌هایی برای بیان مفاهیم اخلاقی و اجتماعی هستند. او فکر می‌کرد که قصه‌ها، تنها برای سرگرمی نیست که نوشته می‌شوند؛ بلکه او می‌خواهند از قضاوت‌های بی‌رحم انسان‌ها کم کرده و به گسترش مهربانی و خوش‌اخلاقی کمک کنند.

لئو تولستوی در ۷ نوامبر ۱۹۱۰، پس از یک بیماری سخت و دردناک، در سن ۸۳ سالگی درگذشت.

در ۹ نوامبر ۱۹۱۰، چندین‌هزار نفر در یاسنایا پولیانا برای تشییع جنازۀ این نویسندۀ بزرگ گرد هم آمدند.

بخشی از کتاب آشنایی با تولستوی

«داستان اثر در ژوئیهٔ ۱۸۰۵ در سالن مادام شرر، ندیمهٔ دربار ملکه، آغاز می‌شود. فضای این سالن اشرافی با همهٔ آراستگی و تجمل ظاهری‌اش و مکالمات مهمان‌ها که به‌سادگی از روسی به فرانسه تغییر می‌کند خلق شده است. در این‌جا با شاهزادهٔ جوان، آندری بالکونسکی آشنا می‌شویم که از دروغین بودن زندگی اجتماعی بیزار است. در سوی دیگر با پی‌یر بزوخوف رک و دست‌وپاچلفتی آشنا می‌شویم که به تازگی از سوئیس بازگشته است. این دو کاراکتر اصلی که پرداختی دقیق و بی‌نقص دارند وجوه مختلف شخصیت خود تولستوی را بازنمایی می‌کنند. صحبت ناپلئون است، که بخش اعظمی از اروپا را فتح کرده و تمایلش به ادامهٔ کشورگشایی‌های خود تهدیدی جدی است. پرنس آندری ظاهراً تحت تأثیر وجههٔ دلاورانهٔ ناپلئون و فتوحاتش قرار گرفته و نمی‌تواند از نقل گفتار ناپلئون در مراسم تاج‌گذاری اخیرش خودداری کند: «این قدرت از جانب خدا به من اعطا شده است، اینک کیست که بتواند به آن دست یازد!» دیگران به قساوت‌های ناپلئون اشاره می‌کنند؛ تکبر و سنگدلی‌اش در ربودن و کشتن دوک آنگین، سلطنت‌طلبی که به اتهام مشارکت در توطئه‌ای برای ترور ناپلئون مورد ظن وی قرار گرفت. در کمال حیرت میزبان و میهمانان ممتازش پی‌یر به میان حرف ایشان می‌پرد: «اعدام دوک آنگین یک ضرورت سیاسی بود، و به نظر من ناپلئون با شهامتی که در تقبل مسئولیت این عمل از خود نشان داد وقار وجدان خود را به نمایش گذاشت.» پی‌یر تحت تأثیر روحیهٔ ناپلئون قرار گرفته است و آندری تحت تأثیر تهور او. به‌همین سادگی تفاوت این دو آشکار می‌شود، و سیر وقایع رمان بر پایهٔ این دو نگرش به جهان بنا نهاده می‌شود.»

نظری برای کتاب ثبت نشده است
بریده‌ای برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۶۹٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۹۶ صفحه

حجم

۶۹٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۹۶ صفحه

قیمت:
۲۵,۰۰۰
تومان