کتاب فیلسوفان یونان
معرفی کتاب فیلسوفان یونان
کتاب فیلسوفان یونان نوشتهٔ دیوگنس لائرتیوس و ترجمهٔ بهراد رحمانی است و نشر مرکز آن را منتشر کرده است.
درباره کتاب فیلسوفان یونان
کتاب دیوگنس لائرتیوس یعنی کتاب فیلسوفان یونان، مهمترین میراث مکتوبی است که در شرح احوال، آرا و آثار فیلسوفان بزرگ دوران باستان، برای خوانندگان امروزی به جا مانده است. به جرئت میتوان گفت در تاریخ فلسفه این اثر جایگاهی چنان بیبدیل دارد که هرگونه تحقیق و تأمل در سرآغاز تفکر فلسفی بشر بدون آشنایی با این مرجع کمابیش ممکن نیست.
از کسی که امروزه عموماً با نام دیوگنس لائرتیوس شناخته میشود، به ندرت در آثار قدما نام برده شده، حتی نام وی به صورتهای گوناگون آمده است. در نسخهٔ خطی کتاب خود و نیز از قول سوپاتر در کتاب فوتیوس به نام بیبلیوتکا و نیز در سویداس (سودا) نام او مکرراً به صورت لائرتیوس دیوگنس آمده است. استار در قاموس شرح احوال یونانیان و رومیان، اثر اسمیت، این ایده را مطرح ساخت که حامی یکی از اعقاب دیوگنس از میان خانوادهٔ رومی لائرتی بوده است. با این حال، نظریهٔ مقبول مدرن به ویلیامویتز تعلق دارد، به این صورت که لائرتیوس یک اسم مستعار ادیبانه بود، از آن سنخ که در دوران پس از کلاسیک رواج داشت و به منظور ایجاد تمایز میان دیوگنس مورد نظر ما و سایر دیوگنسها ابداع شده و بنای آن بر فرمول هومری بود که در اشاره به ادیسه از آن استفاده میشد.
فیلسوفانی که در این کتاب مورد بررسی قرار میگیرند عبارتاند از:
دفتر اول:
تالس
سولون
خیلون
پیتاکوس
بیاس
کلئوبولوس
پریاندر
آناخارسیس
موسون
اپیمنیدس
فرکودس
دفتر دوم:
آناکسیمندر
آناکسیمنس
آناکساگوراس
آرخلائوس
سقراط
کسنوفون
آیسخینس
آریستیپوس
فایدون
اقلیدس
استیلپون
کریتون
سیمون
کبس
مندموس
دفتر سوم:
افلاطون
دفتر چهارم:
اسپیوسیپوس
کسنوکراتس
پولمون
کراتس (آتنی)
کرانتور
آرکسیلائوس
بیون
لاکودس
کارنئادس
کلیتوماخوس
دفتر پنجم:
ارسطو
تئوفراستوس
استراتون
لوکون
دمتریوس
هراکلیدس
دفتر ششم:
آنتیستنس
دیوژن
مونیموس
اونسیکریتوس
کراتس
متروکلس
هیپارخیا
منیپوس
مندموس
دفتر هفتم:
دفتر هفتم:
زنون
آریستون
هریلوس
دیونوسیوس
کلئانتس
اسفایروس
خروسیپوس
دفتر هشتم:
فیثاغورس
امپدوکلس
اپیخارموس
آرخوتاس
آلکمایون
هیپاسوس
فیلولائوس
یودوکسوس
دفتر نهم:
هراکلیتوس
کسنوفانس
پارمنیدس
ملیسوس
زنون الئایی
لئوکیپوس
دموکریتوس
پروتاگوراس
دیوگنس آپولونیایی
آناکسارخوس
پورون
تیمون
دفتر دهم:
اپیکور
خواندن کتاب فیلسوفان یونان را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به پژوهشگران حوزهٔ فلسفهٔ یونان پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب فیلسوفان یونان
«اپیکور فرزند نئوکلس و خایرستراته، از اهالی آتن و از دِمِ گارگتوس بود. و آنگونه که مترودوروس در کتاب خود با عنوان در باب اصیلزادگان بیان کرده، وی به خاندان فیلایدوس تعلق داشت. هراکلیدس در خلاصهٔ سوتیون و نیز منبعی دیگر دربارهٔ او میگویند، پس از این که مهاجرانی از آتن به ساموس فرستاده شدند، وی در همان شهر رشد یافت و در سن هجده سالگی به آتن آمد، همان زمان که کسنوکراتس در آکادمی و ارسطو در خالکیس جلسات سخنرانی داشتند. پس از مرگ اسکندر مقدونی، پردیکاس مهاجران یونانی را از ساموس بیرون راند، اپیکور آتن را ترک کرد تا در کولوفون به پدرش بپیوندد. مدتی در آنجا بود و شاگردانی پیدا کرد، اما در زمان آرخونی آناکسیکراتس به آتن بازگشت. گفته میشود، برای مدتی مطالعات خود را همراه با دیگر فلاسفه دنبال کرد، اما سپس با تأسیس مکتبی که به نام او خوانده میشد نظرات مستقل خویش را ارائه کرد. خود او میگوید که برای اولین بار در سن چهارده سالگی با فلسفه آشنا شد. آپولودوروس اپیکوری در دفتر اول از حیات اپیکور میگوید وی به خاطر بیزاری از آموزگاران که نتوانستند معنای «هاویه» (خائوس) در اثر هسیود را به او بگویند، به فلسفه روی آورد. با این حال، بنا بر گفتهٔ هرمیپوس، وی به عنوان آموزگار آغاز به کار کرد اما زمانی که با آثار دموکریتوس آشنا شد با اشتیاق به فلسفه روی آورد. نکتهای که تیمون با کنایه در اثر خود ابراز کرده از همینجا است:
و آخرین و بیشرمترین طبیعیدانان، فرزند آموزگاران و از اهالی ساموس، که خود در میان موجودات فانی بیسوادترین بود.
بر طبق روایت فیلودموس اپیکوری در دفتر دهم از اثر مفصل خود به نام در باب فلاسفه، به تشویق وی سه برادرش نئوکلس، خایردموس، و آریستوبولوس به مطالعات وی در فلسفه پیوستند؛ و همچنین، به گفتهٔ مورونیانوس در نظایر تاریخی، بردهٔ وی به نام موس هم به ایشان پیوست. دیوتیموس رواقی که مخالف وی بود با تهمتهای زنندهای به او تاخته، و پنجاه نامهٔ شرمآور را به عنوان آثار وی شاهد آورده است؛ و همچنین مکتوبی را که عموماً به خروسیپوس نسبت داده میشود به وی منسوب داشته و پوسیدونیوس رواقی و مکتب او، و نیکولائوس و سوتیون در دفتر دوازدهم از اثر بیست و چهار دفتری خود موسوم به در رد دیوکلیان، و دیونوسیوس هالیکارناسوسی نیز همان راه را در پیش گرفتهاند. ادعا میشود که، وی به همراه مادرش به کلبهها میرفت و افسون میخواند، و به پدرش در مدرسهٔ وی در ازای دستمزد رقتانگیزی کمک میکرد؛ به علاوه، یکی از برادران او قوّاد بود و با لئونتیونِ روسپی زندگی میکرد؛ و این که او آموزههای دموکریتوس دربارهٔ اتمها و آموزههای آریستیپوس دربارهٔ لذت را به عنوان آموزههای خود مطرح کرده است؛ و او یک آتنی اصیل نبود؛ اتهامی که تیموکراتس و هرودوت در کتابی به نام در باب آموزش اپیکور به عنوان برادر کوچک بر او وارد آوردهاند؛ این که وی در نهایت دنائت میتراس، وزیر لوسیماخوس، را تملق گفته و او را با عناوین آپولون، شفابخش، و سرور خوانده است. به علاوه، وی ایدومنیوس، هرودوت، و تیموکراتس را مدح کرده و به این سبب که ایشان تعالیم اسرارآمیز او را منتشر ساختهاند چاپلوسی آنها را کرده است. و نیز نامههایی به لئونتیون نوشته است: «ای سرور ما آپولون، لئونتیون نازنین من، خواندن نامههای تو چه ولوله و غوغایی در من پدید آورد!» و نیز نامهٔ او به تمیستا، همسر لئونتیوس، که «اگر به دیدنم نیایی کاملا آمادهام تا سه بار به دور خود گشته و هرکجا که، تو و تمیستا، موافق باشید بیایم»؛ و به پوتوکلس زیبا مینویسد: «ای ظهور الاهی و تمنای قلبیام، بنشینم و صبر در پیش گیرم.» و آنگونه که تئودوروس در چهارمین دفتر از در رد اپیکور ابراز کرده، در نامهای دیگر به تمیستا به خیال خود وی را نصیحت میکند. علاوه بر اینها، وی با روسپیانی بسیار و به طور خاص با لئونتیون، که مترودوروس نیز دلباختهٔ او بود، مکاتبه داشت. همچنین، در رسالهٔ او با نام در باب غایت اخلاقی این عبارات به چشم میخورند: «نمیدانم به غیر از لذات چشایی، جنسی، نغمات، و زیبایی اندام چگونه میتوان تصوری از خیر داشت.» و در نامهٔ خود به پوتوکلس مینویسد: «پسر عزیزم، بادبانها را برکش و از هر تربیتی پا درکش.» اپیکتِتوس او را ناصحی زنباره خوانده و بسیار ناسزا گفته است.»
حجم
۵۸۰٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۳
تعداد صفحهها
۴۹۵ صفحه
حجم
۵۸۰٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۳
تعداد صفحهها
۴۹۵ صفحه
نظرات کاربران
اگر دانشجو یا پژوهشگر فلسفه باشید یا فلسفه مطالعه کنید قطعا نام دیوگنس لائرتیوس و ارجاعات بسیار زیاد هر متفکری درباره فیلسوفان یونانی به اثر ارزشمند او یعنی همین اثر را بارها دیده اید، البته مراقب باشید برخی پژوهش های