کتاب هنر زنده ماندن
معرفی کتاب هنر زنده ماندن
کتاب هنر زنده ماندن نوشتهٔ آرتور شوپنهاور و ترجمهٔ علی عبداللهی است و نشر مرکز آن را منتشر کرده است.
درباره کتاب هنر زنده ماندن
هنر زنده ماندن پنجمین دفتر از مجموعه هنرهای شوپنهاور است که پس از هنر رنجاندن، هنر رفتار با زنان، هنر خوشبختی و هنر خودشناسی توسط نشر مرکز منتشر میشود.
هنر زنده ماندن همانگونه که از نامش برمیآید، دربردارندهٔ دیدگاههای گوناگون شوپنهاور در باب زندگی است. کتاب با تعریف دقیق، عینی و هوشمندانهٔ شوپنهاور از دورههای مختلف حیات آدمی و تفاوتهای افراد در سنین مختلف آغاز میشود و چون سمفونی بههمپیوسته و رنگارنگی از دیدگاههای فلسفی در باب زندگی انسان، با مرگ و ترسیم ابعاد و خط و ربطهای آن به زندگی پایان مییابد.
هنر زنده ماندن از یک سو، عیناً از میان یادداشتهای منتشرنشدهٔ شوپنهاور در باب زندگی فراهم شده و از سوی دیگر، دربردارندهٔ گلچینی دقیق است از میان آثار مهم وی در مورد زندگی، ارادهورزی و خواست زیستن، در باب غایت زندگی، زمان حال، مصائب و رنجهای آن، همچنین دلمشغولیهای کاری و حرفهای انسان در طول زندگی و در نهایت بیانِ معناها و تعابیر گوناگون مرگ.
در این کتاب، به زبانی دقیق و عینی، و نیروی استدلال کمنظیر، و درعینحال با بیان روراست و رک و پوستکنده، با دیدگاه کامل شوپنهاور در مورد زندگی از تمام جوانب آن روبهرو میشویم و وحدت موضوعی آن، خواننده و پژوهشگر را از مراجعه به آرای پراکندهٔ وی در این باب، در لابهلای انبوه آثارش بینیاز میکند.
هنر زنده ماندن هم مانند سایر دفترهای موضوعی شوپنهاور، رسالهای است کوتاه و خواندنی در باب زندگی، از زبان فیلسوفی که در عین مهارت کامل در پرداختن به موضوعات کلان و نخبهفهم فلسفی، قادر است با بهرهبردن از تجاربِ شخصی خود با آدمهای دوروبر و دانستههای خود از آثار دیگران، کتابهای بالینی جذاب برای خوانندگان غیرحرفهای فلسفه نیز بنویسد و پیشکسوت بسیاری از امروزیان در پرداختن به امور روزمره با زبانی شفاف و صریح است.
خواندن کتاب هنر زنده ماندن را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به کسانی که میخواهند آرا و نظریات شوپنهاور را در باب زندهماندن بدانند پیشنهاد میکنیم.
درباره آرتور شوپنهاور
آرتور شوپنهاور متولد سال ۱۷۸۸ و درگذشته به سال ۱۸۶۰ میلادی است. او یکی از مطرحترین و بزرگترین فیلسوفان آلمانی است و نظریاتش در حوزهٔ اخلاق، هنر، ادبیات معاصر و روانشناسی تاریخساز است.
کتابهای او از این قرار هستند:
۱. در باب حکمت زندگی
۲. جهان و تأملات فیلسوف
۳. متعلقات و ملحقات
مقالهای بیست صفحهای از این اثر پیشتر نیز به دست خشایار دیهیمی در کتاب زیر ترجمه شده بود:
مرگ (مجموعه مقالات از متفکران معروف)
۴. جهان همچون اراده و تصور
جهان به مثابه اراده و برابرنهاد
هنر و زیباییشناسی؛ شاهکار فلسفی
۵. دو مسئله بنیادین اخلاق
۶. در باب اراده در طبیعت
۷. هنر همیشه بر حق بودن؛ ۳۸ راه برای پیروزی در هنگامی که شکست خوردهاید
۸. در باب بینایی و رنگها
۹. ریشه چهارگان اصل دلیل کافی (رسالهٔ دکتری شوپنهاور در دانشگاه ینا)
۱۰. در باب طبیعت انسان
۱۱. اخلاق، قانون، سیاست
۱۲. زندگی اینجوری است
۱۳. هنر زنده ماندن
۱۴. هنر حفظ آبرو
۱۵. هنر رفتار با زنان
۱۶. هنر خودشناسی
۱۷. هنر خوشبختی
۱۸. هنر رنجاندن
۱۹. هنر پیر شدن
هفت کتاب اصلی شوپنهاور (شماره ۳ تا ۹) در زمان حیات وی با همین عناوین چاپ شدهاند و سایر موارد، گردآوریهای پس از مرگ اوست.
بخشی از کتاب هنر زنده ماندن
«در سالهای کودکی بنیان استوار جهانبینی ما شکل میگیرد، و به دنبال آن، سطحی یا عمیق بودن آن نیز؛ بعدها این جهانبینی به فعل درمیآید و کامل میشود، ولی در سرشت آن هیچ دگرگونی حاصل نمیشود.
ازاینرو، نه ارزشهای اخلاقی و نه ارزشهای روشنفکرانه و ذهنی ما، هیچکدام از بیرون به ما وارد نمیشوند، بلکه از اعماق سرشتمان برمیآیند، و هیچیک از شگردهای تربیتی پستالوتسی ــ یا دیگران ــ قادر نیست، فیالمثل، از هالویی درشتخو و چغر، انسانی اندیشمند بسازد: هرگز! چنین آدمی کلهپوک زاده شده و کلهپوک و کودن خواهد مرد.
جوان که هستیم خیال میکنیم رویدادها و آدمهای مهم و تأثیرگذار با بوق و کرنا در طول زندگی ما ظاهر خواهند شد: ولی در پیرسالی، نگریستن به پشت سر به ما نشان میدهد که همگی بسیار آرام و بیصدا، و حتی کموبیش بیآنکه شستمان خبردار شده باشد، از لای در پشتی به زندگیمان خزیدهاند.
فراتر از آن، میتوانیم از منظری که تاکنون مینگریستهایم، زندگانی را به پارچهای ملیلهدوزی تشبیه کنیم که چهبسا هرکس بتواند در نیمهٔ نخست عمر، رویهٔ درست آن را، و در نیمهٔ دوم، آن روی دیگر (یعنی پشت) آن را ببیند: پشت آن چندان زیبا نیست، در عوض آموزندهتر است؛ زیرا باعث میشود که بهخوبی پیوند تاروپودهای آن را بشناسیم.
هر انسانِ از هر نظر برجسته، و هر کس که طبیعت غمگنانه او را در زمرهٔ پنجششم بسیاران مفلوک نگذاشته باشد، بعید است بعد از چهلسالگی از میزان مشخصی از بدبینی نسبت به آدمیان بر کنار مانده باشد. زیرا چنین کسی، چنانکه مقتضای طبیعت است، خود را با دیگران میسنجیده، بهتدریج سرخورده شده، و عاقبت به چشم بصیرت دریافته است که آنان یا از جنبهٔ فکری، یا از جنبهٔ حسی، و در بیشتر موارد از هر دو جنبه، در جایگاهی عقبتر از وی قرار میگیرند و با وی همسان نمیشوند؛ ازاینرو با طیبخاطر از بُر خوردن و دمخور شدن با آنان تن میزند؛ پس ازاینروست که اساساً هرکس بر حسب ارزش درونی خود، تنهایی، یعنی جمعیتِ خاطرِ خودش را دوست خواهد داشت یا، برعکس، از آن بیزار خواهد شد.
تا زمانی که جوان هستیم، میگویند هرچه میخواهی به آن میرسی، این است که زندگی را بیانتها میپنداریم و بر همین اساس با عمر تا میکنیم. هرچه پیرتر میشویم، به همان میزان بیشتر در صرف عمر (وقت) مان صرفهجویی میکنیم. چون در سالخوردگی، هر روزی که زیستهایم حسی آشنا را در ما برمیانگیزد، همانند حس خلافکاری که با هر گام که برمیدارد به دادگاه نزدیکتر میشود.
از دیدگاه جوانی که بنگریم، زندگی آیندهای است بینهایت درازآهنگ و طولانی؛ ولی از منظر سالخوردگی، گذشتهای است بسیار کوتاه؛ طوری که در ابتدا اشیاء را همانند زمانی به ما نشان میدهد که دوربین تماشای اپرا را پیش چشم گرفتهایم، ولی در انتها همانند زمانی است که عدسی را بر چشم میزنیم تا خود اشیاء را ببینیم.»
حجم
۱۱۰٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۱۱۲ صفحه
حجم
۱۱۰٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۱۱۲ صفحه
نظرات کاربران
ترجمه افتضاحه، فصل اول خوبه، اما از فصل دوم دیگه انگار گوگل ترانسلیت ترجمه کرده