دانلود و خرید کتاب چگونه کیرکگور بخوانیم جان دی. کاپوتو ترجمه صالح نجفی
تصویر جلد کتاب چگونه کیرکگور بخوانیم

کتاب چگونه کیرکگور بخوانیم

معرفی کتاب چگونه کیرکگور بخوانیم

کتاب چگونه کیرکگور بخوانیم نوشتهٔ جان دی. کاپوتو و ترجمهٔ صالح نجفی است و نشر نی آن را منتشر کرده است. این کتاب از مجموعه «چگونه بخوانیمِ» نشر نی است.

درباره مجموعه چگونه بخوانیم

این مجموعه بر پایهٔ فکری بسیار ساده اما تازه استوار است. بیشتر کتاب‌هایی که برای آشنایی مبتدیان با متفکران و نویسندگان بزرگ منتشر می‌شوند یا زندگی‌نامه‌هایی سروته‌زده ارائه می‌کنند یا خلاصه‌هایی فشرده از نوشته‌های عمدهٔ ایشان، یا شاید هر دوی این‌ها. «چگونه بخوانیم» برعکس، خواننده را همراه با راهنمایی‌های نویسنده‌ای کارشناس رودرروی خود نوشته‌ها می‌گذارد. نقطهٔ آغاز این کتاب‌ها این فکر است که برای نزدیک‌شدن به آن‌چه مدنظر یک نویسنده است باید به کلمه‌هایی نزدیک شوید که او در عمل به کار بسته است و باید بیاموزید که آن کلمه‌ها را چگونه بخوانید.

هر کتابِ این مجموعه به‌نحوی به خواندن نوشته‌های یک متفکر در محضر استادی کارآشنا می‌ماند. هر نویسنده حدوداً ۱۰ قطعهٔ کوتاه از کارهای متفکری را برمی‌گزیند سپس موبه‌مو آن را حلاجی می‌کند تا اندیشه‌های محوری‌شان را بازنماید و بدین‌وسیله درهای ورود به کل یک جهان فکری را به روی خواننده بگشاید. 

درباره کتاب چگونه کیرکگور بخوانیم

سورن آبو کیرکگور (۱۸۱۳-۱۸۵۵) ابتدا در فضای تیره‌وتار کپنهاکِ قرن نوزدهم، شهری با حدود ۱۲۵ هزار سکنه، به شهرت رسید. آوازهٔ او به‌لطف انتشار ترجمه‌های آلمانی نوشته‌هایش در آغازین سال‌های سدهٔ بیستم، که بر متفکرانی چون کارل بارت و مارتین هایدگر اثر گذاشت، از مرزهای کشور کوچک دانمارک برگذشت. ایشان به سهم خویش واسطهٔ آشنایی «اگزیستانسیالیست‌های فرانسوی»، ژان پل سارتر و آلبر کامو و سیمون دو بوآر، با کیرکگور گردیدند؛ در فرانسه مسیحیتِ بنیادستیز و انقلابی وی در دههٔ ۱۹۴۰ رنگ‌وبویی الحادی یافت. یک دهه پیش از آن ویراستار ارشد انتشارات دانشگاه آکسفورد، چارلز ویلیامز (به‌اتفاق سی. اس. لوئیس و جِی. آر. آر. تالکین، از اعضای حلقهٔ سرشناس «این‌کلینگز» که شماری از چهره‌های تابناک ادبی در آن عضویت داشتند) ترجمهٔ انگلیسی نوشته‌های کیرکگور را آغاز کرد و سپس کمر به همکاری با ترجمه‌های جذاب و خوش‌خوانی بست که در انتشارات دانشگاه پرینستون انجام گرفت. در دههٔ ۱۹۵۰ سیل شرح‌های عامه‌فهم بر آرا و عقاید «کیرکگور ـ پدر اگزیستانسیالیسم» روان شد. کیرکگور پیش از آن نُقل مجلس منورالفکرهای اروپا شده بود، دست‌مایه‌ای که جان می‌داد برای جوک‌های وودی اَلِن دربارهٔ دلهره و اضطراب (از مشهورترین مایه‌های فکری کیرکگور)، نوشته‌های او دیگر در زمرهٔ آثار معتبر و معیار دنیای روشنفکری شده بود.

شخصِ کیرکگور دست‌مایه‌ای با افسون بی‌پایان بوده است. خانوادهٔ ثروتمند او ساکن یکی از زیباترین میدان‌های شهر کپنهاگ زیر نظر خرده‌گیر پدری سخت‌گیر به نام میشائیل پِدِرسُن کیرکگور اداره می‌شد. پدر که هوش سرشار و عقل معاش بی‌نظیرش با شکنجه‌های مذهبی جانکاه توأم بود، انیس و همدم ثابت ایام کودکی پسرش سورن بود. بعضاً بر اثر سخت‌گیری و سلطه‌جویی پدر و بعضاً به‌علت توان بی‌همتای خودش در معاینه و محاسبهٔ نفس، کیرکگور هرگز نتوانست با دنیا و مافیها دم‌سازی کند. حق «استثنا بر قاعده» بودن جزو درون‌مایه‌های محوری کارهایش گشت.

به‌استثنای سفرهایی که هرازچندی به سواحل شمال کشور یا به برلین می‌کرد، تمام عمرش را در کپنهاگ گذراند. کار طولانی و نفس‌گیر روزانه‌اش را گاه قطع می‌کرد و با درشکه‌های گران به سیاحت در حومهٔ شهر می‌رفت و گاه به پیاده‌روی در خیابان‌های شهر، و مشاهداتش را از زیورها و عیب‌های آن شهر شلوغ در ذهن وقادش ثبت می‌کرد. در زمانه‌ای می‌زیست که آن را «عصر طلایی» دانمارک خوانده‌اند. او معاصر (و البته منتقد و رقیب) هانس کریستین اَندرسن بود، در شهری که هم محل زندگی خانوادهٔ سلطنتی بود و هم حلقهٔ پرهای‌وهوی اشراف روشنفکر و فرهیخته. شکنجه‌های روحی کیرکگور نه‌فقط او را از درون تحلیل می‌برد که در ضمن مادهٔ خام کاوش‌های دامن‌گستر او در اقلیم روح انسان بود. ثروت هنگفتی (۲۰۰ هزار پوند) که از پدرش به ارث برد او را از غم آب و نان رهانید و به او فرصت داد تا عمرش را به نویسندگی آزاد و مستقل بگذراند. کیرکگور تا پیش از مرگ زودهنگامش در ۴۲ سالگی به میزان حیرت‌انگیزی مطلب نوشت.

کتاب چگونه کیرکگور بخوانیم به شما یاری می‌رساند بتوانید با پیش‌زمینه‌ای در خور سراغ آثار کیرکگور بروید.

خواندن کتاب چگونه کیرکگور بخوانیم را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

اگر می‌خواهید کتاب‌های کیرکگور را با پیش‌زمینه بخوانید و از برخی اصطلاحاتی که او به کار می‌برد آگاه باشید، این کتاب را حتما بخوانید.

بخشی از کتاب چگونه کیرکگور بخوانیم

«تو باید به همسایه [کذا] عشق بورزی.»

«فقط بنگر به جهانی که با همهٔ رنگارنگی و گونه‌گونی‌اش در برابرت ایستاده؛ بدان می‌ماند که به تماشای نمایشی رفته‌ای، الّا این‌که رنگارنگ‌تر است و بزرگ‌تر. هر فرد یگانه‌ای از این افراد بی‌شمار، به علت ناهمانندی‌اش چیزی خاص است، نمایان‌گر چیزی خاص است ولی ذاتاً چیزی دیگر است. بااین‌همه این چیزی نیست که همین جا در زندگانی موفق به رؤیتش شوی؛ در این‌جا فقط می‌توانی ببینی او نمایان‌گر چیست و چگونه نمایان‌گر آن است. قضیه درست همانند نمایش است. ولی وقتی پرده می‌افتد و نمایش پایان می‌پذیرد، آن‌که نقش شاه را بازی می‌کرده و آن‌که نقش گدا را و دیگران همه مانند هم‌اند؛ جمله عین هم‌اند ــ بازیگرند. وقتی لب مرگ، پردهٔ نمایشِ واقعیت می‌افتد... آن‌گاه افراد بشر نیز جمله یکی خواهند بود، همگی انسان‌اند. همهٔ آن‌ها همان‌اند که ذاتاً بودند، همان که به‌علت آن ناهمانندی که می‌دیدید آن را نمی‌دیدید ــ آن‌ها انسان‌اند.»

کاربر ۱۱۶۸۳۰۶
۱۴۰۲/۱۰/۰۵

اولین بار بود که کیرکگور میخوندم. به نظرم کتاب در معرفی افکار کیرکگور موفق بوده و خوب در مورد من، متوجه شدم که تمایل ندارم بیشتر در مورد این فیلسوف مطالعه کنم، فلسفه ی من نبود. متن روان بود و

- بیشتر

حجم

۱۵۶٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۱۷۱ صفحه

حجم

۱۵۶٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۱۷۱ صفحه

قیمت:
۸۰,۰۰۰
تومان