کتاب بالون مهتا
معرفی کتاب بالون مهتا
کتاب بالون مهتا نوشتهٔ جعفر مدرس صادقی است. نشر مرکز این کتاب را روانهٔ بازار کرده است. این داستان ایرانی در سال ۱۳۶۶ نوشته شده است.
درباره کتاب بالون مهتا
کتاب بالون مهتا که در ۷ فصل نوشته شده، در ایران معاصر میگذرد. راوی در ابتدای این داستان از بههمریختگی یک خانه و زندگی میگوید. این درهمشدن درست از زمانی اتفاق افتاده است که پدر و مادر شخصیتی به نام «سیما» از پیششان رفتهاند. ما در این داستان با اتفاقات روزانه و احوالات سیما آشنا و همراه میشویم.
جعفر مدرس صادقی در این کتاب جز سیما شخصیتهایی همچون «رامین» و «مهتا» را هم با روایت همراه کرده است. بیشتر این داستان در داخل آپارتمانها، اتاقها و فضاهای سربسته میگذرد. سیما بهعنوان شخصیت اصلی با کارهایی که رامین و مهتا میکنند، روبهرو میشود. او در نهایت تصمیم میگیرد آپارتمان را به فروش بگذارد. این ۳ شخصیت چه ارتباطی با یکدیگر دارند؟ داستان بالون مهتا نوشتهٔ این نویسندهٔ مشهور ایرانی را بخوانید.
خواندن کتاب بالون مهتا را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
خواندن این کتاب را به دوستداران ادبیات داستانی معاصر ایران و قالب داستان پیشنهاد میکنیم.
درباره جعفر مدرس صادقی
جعفر مدرس صادقی در سال ۱۳۳۳ در اصفهان به دنیا آمد. او نویسنده، مترجم و ویراستار ایرانی است که تحصیلات دبیرستانیاش را در اصفهان به پایان رساند و سال ۱۳۵۱ برای ادامهٔ تحصیل به تهران رفت. مدرس صادقی از ٢٣سالگی وارد مطبوعات شد و کارش را با گزارشنویسی در روزنامهٔ اطلاعات آغاز کرد. او سپس از سال ١٣۵٣ به «آیندگان» رفت و در سرویس فرهنگی به کار ترجمه، معرفی و نقد کتاب پرداخت. این نویسندهٔ ایرانی با انتشار رمان «گاوخونی» به شهرت رسید. این رمان سال ۱۹۹۶ به انگلیسی ترجمه و در آمریکا منتشر شد؛ همچنین به زبانهای عربی و کردی نیز ترجمه شده است. بهروز افخمی نیز سال ١٣٨٣ فیلمی بر اساس آن ساخت که یک سال بعد در بخش «۲ هفته با کارگردانان» جشنوارهٔ فیلم کن به نمایش درآمد. از رمانهای دیگر مدرس صادقی که به انگلیسی ترجمه شده «کلهٔ اسب» است. داستان «بالون مهتا» یکی دیگر از آثار مکتوب اوست. او رسالهای هم به نام «اندر آداب نوشتار» را هم نوشته است.
جعفر مدرس صادقی سال ١٣٩٣ در گفتوگویی از سانسور گلایه کرد و گفت که سانسور باید بهطور کامل برداشته شود؛ چه پیش از چاپ چه پس از چاپ و نویسنده خودش باید پاسخگوی آن چیزی باشد که به چاپ میرساند.
بخشهایی از کتاب بالون مهتا
«مهتا روی تخت سفری رامین، روی پُشت بام عمارت هشت طبقه، دراز کشیده است و به ستارهها نگاه میکند. سودای آزمایشهای جدید خواب از سرِ او پرانده است. توی این فکر است که با بالونش تا فضای ماورای جَو پرواز کند و به سیارههای دیگر برود ــ به ماه، به مرّیخ، به نپتون... به همهی سیارههای همهی منظومههای کهکشان. حد اکثر ارتفاع پرواز بالون مهتا ده هزار پاست، اما از چشم همهی رادارهای دقیق و حسّاس همهجای دنیا پنهان میماند و در آب و هواهای متفاوت و در هر شرایط جَوّی دشواری پرواز میکند و به سوی هر هدفی که معلوم باشد کجاست پیش میرود. بدون هدف، به هیچ جا نمیرود. نه بالون و نه تلفن و نه دوربین مهتا، هیچکدام بدون هدف عمل نمیکنند. تلفن مهتا فقط به تلفنهایی وصل میشود که معلوم است کجاست و مال کی است. با تلفن مهتا نمیشود زنگهای تصادفی زد، اما با تلفن عمومی جلوی عمارت میشود. مهتا باید بداند که با کی دارد تماس میگیرد و او کجاست تا تلفن کار کند. با دوربین هم باید بداند به کجا دارد نگاه میکند و اگر نداند، هیچچی نمیبیند. مهتا دلش میخواهد بدون واسطهی دوربین همهجا را ببیند، بدون واسطهی تلفن با همهی تلفنهای همهجای دنیا تماس بگیرد. مهتا دلش میخواهد بدون واسطهی بالون پرواز کند، هم بالا برود و هم پایین، از توی زمین پرواز کند و خودش را از این طرف زمین به آن طرف برساند. پرواز واقعی یعنی پروازی که هم در عرصهی مکان ممکن باشد و هم در عرصهی زمان. مهتا دلش میخواهد در گذشته و آینده سیر کند، به کودکی سفر کند، به پیری سفر کند، به عالم مرگ سفر کند. مهتا میبیند با همهی هنرهاش، در مقایسه با نویسندهی بدبختی که سالهاست به کاری مشغول است که خودش هم نمیداند چه نتیجهای خواهد داشت، یک چیزی کم دارد. مهتا آرزو میکند که ای کاش به جای همهی این هنرها که تازه ناتمام هم هست و با عَلی کُلِّ شَیءٍ قَدیر خیلی فاصله دارد، یک ذرّه آرامش خیال و اعتماد به نفس داشت.»
حجم
۸۹٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۱۲۱ صفحه
حجم
۸۹٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۱۲۱ صفحه
نظرات کاربران
در میان کارهای مدرس صادقی این کتاب و کتاب ناکجاآباد وارد فضای فانتزی و ادبیات گمانه زن میشود. البته به نظر من ناکجاآباد قوی تر از رمان کوتاه بالون مهتا است. اما متاسفانه مدرس صادقی تا امروز دیگر سمت این