دانلود و خرید کتاب غریبه در بخار نمک احمد آرام
با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتی‌ات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.
تصویر جلد کتاب غریبه در بخار نمک

کتاب غریبه در بخار نمک

نویسنده:احمد آرام
انتشارات:نشر افق
امتیاز:
۴.۸از ۴ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب غریبه در بخار نمک

کتاب الکترونیکی «غریبه در بخار نمک» نوشتهٔ احمد آرام در نشر افق چاپ شده است. مرده‌ای که حالش خوب است، حلزون‌های پسر و آن‌ها چه کسانی هستند از دیگر آثار احمد آرام است.

درباره کتاب غریبه در بخار نمک 

مجموعه‌داستان غریبه در بخار نمک دربردارندهٔ ۷ داستان کوتاه است. استفاده‌ از عناصر بومی در داستان‌های این مجموعه جایگاه زیادی دارد. همچنین نوعی از روایت صحنه‌های سیاه و تلخ در بین داستان‌های این مجموعه تکرارشونده است.

عناوین داستان‌های این مجموعه عبارت‌اند از:

غریبه در بخار نمک

آرزوهای قلب الاسد

عسل، دختر مختار

همان‌گونه که داشتم می‌مردم

غریبه 

یک نفر از ما مرده است 

جسدهای غوطه‌ور

غریبه در بخار نمک افتخارات زیادی کسب کرده که از آن جمله می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

برنده‌ٔ لوح تقدیر از نخستین دوره‌ٔ جایزه‌ٔ ادبی یلدا (۱۳۸۰)

 بهترین مجموعه‌داستان سال در سومین دوره‌ٔ جشن فرهنگ فارس (۱۳۸۰)

برنده رتبه سوم در بخش داستان کوتاه هفتمین دورهٔ جایزه ادبی اصفهان

کتاب ‌غریبه در بخار نمک را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این اثر به علاقه‌مندان به داستان‌های کوتاه فارسی با درونمایهٔ رازآلود پیشنهاد می‌شود.

بخشی از کتاب غریبه در بخار نمک

«کارش که تمام می‌شود بر می‌گردد و نگاهم می‌کند. هر وقت می‌خواهد به چیزی خیره شود چین به پیشانی‌اش می‌افتد و ابروهایش مانن؛ دو بوته‌ی علف خشکیده بالا کشیده می‌شوند. راه که می‌رود لب پایینی‌اش تکان می‌خورد و انگار تکه‌ای گوشت اضافی روی چانه‌اش بازی می‌کند. سفت و سخت نفس می‌کشد. هر وقت فرصتی به دست می‌آورد زل می‌زند به من که روی تخت افتاده ام. همیشه نگران زنده بودن من است، از مردنم هم واهمه‌ای ندارد.

او تاکنون هفت مرده در این عمارت اجدادی دیده است و دیگر یقین دارد که هشتمین مرده، من هستم. حالا هم سعی می‌کنم تکان نخورم، حتى نفس هم نکشم، می‌خواهم با او شوخی کنم. فورا خیال می‌کند مرده ام. نگاهش را دزدکی می‌دوزد به قفسه سینه ام. این پا و آن پا می‌کند. نفسم را حبس کرده‌ام و او با تردید روی من خم می‌شود تا لرزش پلک فرو افتاده‌ام را ببیند. چیزی دستگیرش نمی‌شود. می‌رود به سمت آیینه‌ای که توی طاقچه گذاشته است و آن را بر می‌دارد تا جلو دهانم قرار دهد. به او یاد داده‌اند چگونه با همین آیینه کوچک، مرده‌ها را از زنده‌ها جدا کند.»

نظری برای کتاب ثبت نشده است
بریده‌ای برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۸۵۴٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۷

تعداد صفحه‌ها

۱۵۲ صفحه

حجم

۸۵۴٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۷

تعداد صفحه‌ها

۱۵۲ صفحه

قیمت:
۲۴,۵۰۰
تومان