کتاب گل های رنج
معرفی کتاب گل های رنج
کتاب گل های رنج گزیده اشعار شارل بودلر با ترجمهٔ محمدرضا پارسایار است و انتشارات شرکت کتاب هرمس آن را منتشر کرده است.
درباره کتاب گل های رنج
شارل پیر بودلر در ۱۸۲۱ در پاریس چشم به جهان گشود. پدرش ژوزف فرانسوا بودلر پیوسته با فیلسوفان و نویسندگان حشر و نشر داشت و به نقاشی میپرداخت. شارل در ۱۸۲۸، زمانی که شش سال بیش نداشت، پدرش را از دست داد. این ضایعه برای مادر چندان ناگوار بود که دستخوش بحران روحی گردید و در آسایشگاه روانی بستری گشت. این دوران دشوار، برای شارل شیرینترین دوران زندگی به شمار میرفت، زیرا همه محبت مادر معطوف فرزند بود. اما این سعادت چندان دوام نیافت. سال بعد مادرش با سرگرد اوپیک که بعدها به مقام ژنرالی رسید، ازدواج نمود. این پیوند برای فرزند ضربهای سهمگین بود. از آن پس میان او و مادرش، مردی مستبد و سختگیر قرار داشت که تنها میکوشید به وظایف خود در قبال پسرخوانده عمل نماید.
بودلر در ۹ سالگی تحصیلات متوسطهاش را به صورت شاگرد شبانهروزی آغاز نمود. او کودکی لاغر، گوشهگیر، حساس و مغرور بود و پیوسته از تنهایی رنج میبرد: «احساس تنهایی، از کودکی. حتی در کنار خانواده - و اغلب در میان همشاگردیها - احساس اینکه تنهایی تا ابد تقدیر من است ... .»
سرانجام پس از دریافت دیپلم متوسطه، بودلر به خواسته ناپدریاش که میخواست از او یک دیپلمات بسازد، در دانشکده حقوق ثبت نام نمود، ولی اغلب در جلسات درس حاضر نمیشد. از اینرو، از سوی مادر و ناپدری سخت مورد مؤاخذه قرار گرفت و رهسپار سفری طولانی شد. او، سوار بر کشتی، بندر بوردو را به مقصد هند ترک گفت، اما از جزیره موریس فراتر نرفت. این سفر نیروی تخیل بودلر را بارور ساخت و تا اندازهای بر روحیه او تأثیر مثبت گذاشت. در همان دوران با زنی دورگه به نام ژن دووال آشنا گشت که دوستیاش با وی کمابیش تا پایان عمر ادامه یافت.
از ۱۸۴۲ یا ۱۸۴۳، وی بهتدریج به سرودن اشعاری پرداخت که بعدها در مجموعهای تحت عنوان گلهای رنج انتشار یافت. در ۱۸۴۳، صاحب میراث پدر گردید. در هتل لوزَن اقامت گزید و با ظاهری آراسته در محافل حضور یافت. اما شورای خانواده برای به هدر نرفتن میراث چارهای اندیشید و درآمد ماهانه ناچیزی به بودلر اختصاص یافت.
وی از نمایشگاه هنری ۱۸۴۵ گزارشی تهیه کرد و خود را به عنوان منتقد هنری مطرح نمود. او از معدود فرانسویانی بود که به کشف نبوغ واگنر نائل آمد. سپس از ۱۸۴۸، به واسطه احساس «یک همدردی عجیب» با اِدگار پو به مطالعه و ترجمه آثار وی همت گماشت. سرانجام در سال ۱۸۵۷، کتاب گلهای رنج منتشر گردید. او خود در اینباره مینویسد: «در این کتاب موحش، من همه عشق، عاطفه، اعتقاد و نفرتم را نهادهام ... .»
در ۱۸۵۲، دلباخته زنی به نام آپولُنی ساباتیه شد و به طور ناشناس با وی به مکاتبه پرداخت و اشعاری را برای وی سرود. او اغلب با مشکلات مالی دست به گریبان بود. گاه به خودکشی میاندیشید و گاه میخواست به مذهب پرشور کودکی روی آورد: «از صمیم دل ( هیچ کس جز من نمیداند با چه خلوصی) میخواهم ایمان بیاورم که موجودی خارجی و ناپیدا به سرنوشت من علاقهمند است؛ اما چگونه میتوانم ایمان آورم؟»
در ۱۸۶۴ رهسپار بلژیک شد، اما آنجا هم با بیمهری روبهرو گشت. لیکن در پاریس، برخی شاعران جوان چون مالارمه و وِرِلن او را استاد خود و نخستین شاعر مدرن قلمداد کردند. در ۱۸۶۶ در بروکسِل، او دیگر غالباً از تهوع و سرگیجه رنج میبرد. در مارس همان سال بر اثر گیجی به زمین افتاد. فردای همان روز نیز سمت راست بدنش فلج شد و به زبانپریشی مبتلا گشت. او را به پاریس بازگرداندند. در ۳۱ اوت ۱۸۶۷، سرانجام احتضار طولانی پایان یافت و جسد شاعر را به گورستان بردند. شاید چنانکه ژان پل سارتر گفته است: «او شایسته زندگی بهتری بود.»
منظومه گل های رنج احتمالاً در سال ۱۸۵۱ و یا حتی ۱۸۴۹ آماده چاپ گردید. یعنی این اثر مهم سده نوزدهم میلادی، پیش از سیسالگی مصنف آن شکل گرفت و سالیان بعد تنها به تصحیح و تکمیل آن گذشت. اما به علتی نامعلوم، انتشار آن سالها بعد میسر گردید. شاید ناشرین انتشار آن را نپذیرفتند، شاید هم بودلر نگران آن بود که مبادا کتابش مورد استقبال قرار نگیرد و یا چنانکه باید ساخته و پرداخته و مهیای چاپ نباشد.
در ۱۸۵۵ در نشریه دو جهان، هجده قطعه شعر تحت عنوان گل های رنج به چاپ رسید. اما نه مردم و نه ناشرین رغبتی به آن نشان ندادند. سرانجام در ژوئن ۱۸۵۷، مجموعهای به همین نام در هزار و سیصد نسخه انتشار یافت. اما بلافاصله اثر از سوی دادگاه توقیف گردید. ناشر به پرداخت صد فرانک و بودلر به پرداخت سیصد فرانک جریمه نقدی (که بعداً به پنجاه فرانک کاهش یافت) محکوم شدند و شش قطعه از اشعار از مجموعه حذف گردید. این داوری بودلر را مأیوس نکرد، به طوری که چهار سال بعد چاپ دوم گل های رنج با ۳۵ شعر تازه، و پس از آن مجموعه اشعار کوچک منثور منتشر شد.
بودلر درباره سبک کار و اثر خود به مادرش چنین مینویسد: «شما میدانید که من همواره برای ادبیات و هنر هدفی بیگانه با اخلاق قائلم و زیبایی مفهوم و سبک برایم بسنده است. اما خواهید دید که این کتاب که نامش (گلهای رنج )خود گویای همه چیز است، حاوی یک زیبایی سرد و شوم است و با خشم و شکیبایی شکل گرفته. وانگهی دلیل ارزش مثبت آن همان چیزهای بدی است که دربارهاش میگویند. این کتاب همه را به خشم میآورد ... میگویند که من از خلاقیت بیبهرهام و حتی شناخت خوبی از زبان فرانسه ندارم. من به این بیخردان میخندم، و میدانم که این کتاب، با همه خوبیها و بدیهایش، راه خود را نزد فرهیختگان خواهد گشود و در کنار بهترین اشعار ویکتور هوگو، تئوفیل گوتیه و حتی لرد بایرون جای خواهد گرفت.»
زبان بودلر رسا و فن شعر او دقیق است. اصالت و بدعت اثر او مرهون نکاتی است چون تازگی تصاویر؛ واقعگرایی زننده، که حاکی از علاقهای بیمارگون به زشتی است؛ بهکارگیری نماد؛ کاربرد منظم وزن و آهنگ؛ نثر شاعرانه در اشعار کوچک منثور.
بیگمان بودلر پدر شعر مدرن است. امروزه بسیاری از او به عنوان بزرگترین شاعر فرانسه یاد میکنند. در عین حال که اشعار او گاه درونمایه رمانتیک و گاه واقعگرایانه دارد، وی از پیشگامان نمادگرایی (سمبولیسم) و فراواقعگرایی (سوررئالیسم )به شمار میرود. سالها پس از درگذشت این شاعر، اثر دیگری از وی تحت عنوان خاطرات محرمانه منتشر شد که بیان حالات روحی، ژرفنگری و عظمت شاعری است که به گفته ویکتور هوگو، شوری تازه را پدید آورد.
عنوانِ Fleurs du Mal در زبان فرانسه از ابهام معنایی برخوردار است. واژه Mal از یک سو به معنی بدی و شر و از دیگر سو به معنی درد و رنج است. بسیاری از ادبا و منتقدین فرانسوی بر سر مفهوم این عنوان به بحث پرداختهاند. در زبان فارسی نیز آن را گلهای بدی، گلهای شر، گلهای اهریمنی و گلهای رنج ترجمه کردهاند. همه این عناوین در جای خود صحیح و قابل بحثاند.
خواندن کتاب گل های رنج را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران ادبیات فرانسه پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب گل های رنج
«آندم که کوتهبام سنگین آسمان
سرپوشی است بر نالندهروحِ غرقهدراندوهِ بیپایان
وز افقی به گستره تمامی دایره زمین
روزی تیره غمگینتر از شب فرو میبارد
آندم که زمین سیهچالهای نمناک میشود
که در آن خفاش امید
بال لرزان بر دیوارها میزند
و سر به سقفهای پوسیده میکوبد»
حجم
۸۴٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۱۴۱ صفحه
حجم
۸۴٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۱۴۱ صفحه
نظرات کاربران
بطور کلی برگردان شعر از زبانی به زبان دیگر کاریست بس صعب و دشوار ولی محمدرضا پارسایار عزیز در ترجمهی کتاب گلهای رنجِ شارل بودلر، تمام توش و توان ادبیاش را صرف کرده تا برگردانی درخور، قابل تأمل و بهیاد
واقعاً که ترجمه دلنشینی داشت :))