کتاب به سوی تئاتر بی چیز
معرفی کتاب به سوی تئاتر بی چیز
کتاب به سوی تئاتر بی چیز نوشتهٔ یرژی گروتفسکی و ترجمهٔ کیاسا ناظران است و نشر قطره آن را منتشر کرده است.
درباره کتاب به سوی تئاتر بی چیز
یرژی گروتفسکی، یکی از استادان تئاتر و مبدع تئاتر تجربی و آزمایشی، دربارهٔ تئاتر بیچیز اینطور میگوید: «ما با حذف تدریجی حشو و زواید، فهمیدیم که تئاتر بدون چهرهپردازی، لباس، صحنهآرایی، صحنه، جلوههای صوتی و تصویری و... نیز میتواند سرپای خود بایستد، اما بدون ارتباط میان تماشاگر و بازیگر و بدون وحدت در دریافت مستقیم و «زنده»، تئاتری در کار نیست... . ما چهرهپردازی، دماغهای مصنوعی، شکمهای ورقلمبیده و هر آن چیزی را که بازیگر پیش از اجرا در رختکن به خود آویزان میکند، کنار گذاشتیم. ما فهمیدیم که اگر بازیگر پیش روی تماشاگر و تنها با بدنش، آنهم بهگونهای بیچیز، از شبحی به شبح دیگر، از شخصیتی به شخصیت دیگر و از قالبی به قالب دیگر درآید، کارش وجههٔ تئاتری بسیار بالاتری خواهد داشت. چهرهپردازیای که روی بازیگر انجام میشود، فریبی بیش نیست؛ حال آنکه به هم ریختن ترکیب ثابت چهره، تنها با استفاده از عضلات و دیگر انگیزشهای بازیگر، استحالهای در چهرهٔ او ایجاد میکند.
بههمینترتیب، لباسی که بهخودیخود بیارزش است، تنها در ارتباط با شخصیتی خاص و فعالیتهای او جان میگیرد و میتواند پیش روی تماشاگر دگرگون شود و از در مخالفت با بازیگر درآید و... بازیگر با حذف عناصر تجسمی که زندگی خاص خود را دارند (یعنی نمایندهٔ چیزی مستقل از فعالیتهای بازیگرند)، دست به خلق ابتداییترین و گوناگونترین اشیا میزند.
بازیگر با تسلّط بر واکنشهایش، کف اتاق را به دریا، میز را به اتاقک اعتراف و تکهای آهن را به همبازی زندهای تبدیل میکند. با حذف موسیقیای که بازیگران آن را تولید نکردهاند (زنده یا ضبطشده)، خودِ نمایش از رهگذر سازبندی صدای بازیگران و اشیایی که با یکدیگر برخورد میکنند، به موسیقی بدل میشود. میدانیم که متن بهخودیخود تئاتر نیست. درواقع متن زمانی تبدیل به تئاتر میشود که بازیگر آن را اجرا کند. بهبیاندیگر، متن با موسیقی زبان، همخوانی آواها و آهنگ جملهها تبدیل به تئاتر میشود.
پذیرش بیچیزی در تئاتر، فارغ از هرگونه حشو و زواید، نهتنها تئاتر را به معنای تاموتمامش، بلکه ثروتهای بیپایان نهفته در ذات شکل هنری را برای ما آشکار کرد.»
کتاب به سوی تئاتر بی چیز شرح این سبک از تئاتر است که گروتفسکی مبدع آن بود.
خواندن کتاب به سوی تئاتر بی چیز را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به پژوهشگران تئاتر و بازیگران و کارگردانها پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب به سوی تئاتر بی چیز
«اصلاً کلمهٔ تئاتر به چه معناست؟ ما اغلب با این پرسش که پاسخهای بسیاری برای آن متصور است، روبهرو میشویم. برای اساتید، تئاتر مکانی است که در آن بازیگر متن مکتوبی را برخوانی و با حرکتهایی معین فهم متن را آسانتر میکند.
با چنین تفسیری، تئاتر ابزار مفیدی است در خدمت ادبیات نمایشی. تئاتر روشنفکری هم تنها نسخهای بدلی از همین برداشت است، تئاتری که از دید طرفدارانش تنها نوعی تریبون سیاسی است و متن وسیلهای است برای جدلهای روشنفکرانه و تأکید بر آنها و این یعنی رواج دوبارهٔ هنر قرون وسطایی دوئلهای خطیبمآبانه.
برای تماشاگر عادی، تئاتر پیش از هر چیز مکانی است برای تفریح. تماشاگری که در تئاتر به دنبال سرگرمیهای جلف و سبکسرانه است، متن به چه دردش میخورد. آنچه برای او جذاب است، موقعیتهای طنز پیدرپی و مسخرهبازیها و مزهپرانیهای برآمده از متن است. توجه او اساساً به بازیگر بهعنوان مرکز نمایش معطوف است. مثلاً زن جوانی با لباس دکولته، بهخودیخود برای بعضی تماشاگران که قیافهٔ آدمهای با فرهنگ را هم به خود میگیرند جذاب است، اگرچه ممکن است امروزه چنین قضاوتی دربارهٔ تماشاگر را بهحساب تلافی محرومیتهای شخصی من بگذارند.
تماشاگری که از آرمانهای فرهنگی تغذیه میکند، گاهی هم هوس دیدن نمایشهای جدیتر به سرش میزند. حتی گاهی به دیدن یک تراژدی که عناصری از ملودرام را نیز در بردارد میرود که در این صورت ذائقهاش به کل تغییر میکند. از یکسو باید ثابت کند به طبقهای تعلق دارد که «هنر» تضمینی برای آن است و از دیگر سو، میخواهد بعضی هیجانها را نیز تجربه کند؛ هیجانهایی که نوعی احساس خودارضایی در او ایجاد میکند. حتی اگر دلش برای آنتیگون بیچاره بسوزد و از کرئون احساس تنفر کند، بازهم در گذشت و فداکاری بهاندازهٔ آنتیگون پیش نمیرود؛ اگرچه از نظر اخلاقی خود را همتراز او میداند. دلمشغولی او این است که بتواند مانند «اعیان و اشراف» احساس کند؛ که البته در کیفیت آموزشی چنین احساسی باید شک کرد. تماشاگرانکه همگی کرئون هستنددر تمام مدت نمایش طرف آنتیگون را میگیرند، اما مطمئن باشید که تکتک آنها بیرون از تئاتر، برای یکبار هم که شده مانند کرئون رفتار خواهند کرد. کافی است نگاهی به موفقیت نمایشهایی بیندازید که بدبختیهای یک کودک را به تصویر میکشند. دیدن رنجهای یک کودک بیگناه روی صحنه به تماشاگر اجازه میدهد تا با این قربانی بینوا همدردی کند و از سطح بالای ارزشهای اخلاقی خود مطمئن شود.
خود تئاتریها هم عموماً برداشت روشنی از تئاتر ندارند. برای یک بازیگر متوسط، تئاتر قبل از هر چیز یعنی خودش و ارگانیسم شخصیاش. چنین بازیگر ازخودراضی و بیشرمی به خود اجازهٔ انجام کارهای مبتذل و پیشپاافتادهای را میدهد که احتیاج به دانش خاصی هم ندارد، مثل راه رفتن، بلند شدن، نشستن، سیگار آتش زدن، دست در جیب فرو کردن و... این حرکات از دید خود او هم معنایی ندارد، اما بهخودیخود کافی است. چون همانطور که گفتم این جناب بازیگر خودِ تئاتر است و وای به روزی که این آقا از جذابیتی نزد تماشاگران هم برخوردار باشد.»
حجم
۲۶۳٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۲۴۸ صفحه
حجم
۲۶۳٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۲۴۸ صفحه
نظرات کاربران
یکی از بهترین کتابهایی است که هر بازیگری باید بخونه