کتاب زائر کوم پوستل
معرفی کتاب زائر کوم پوستل
کتاب زائر کوم پوستل نوشتهٔ پائولو کوئیلو و ترجمهٔ حسین نعیمی است. نشر ثالث این کتاب را روانهٔ بازار کرده است. این رمان، سختیها و ماجراهای پائولو کوئیلو و استاد اسرارآمیزش، پطروس، در سفری در سراسر اسپانیا برای پیدا کردن شمشیری معجزهآسا را روایت میکند.
درباره کتاب زائر کوم پوستل
رمان زائر کوم پوستل، نخستین بار در سال ۱۹۸۷ چاپ شد. این کتاب دربارهٔ یافتن راه و روش فردی است. کوئیلو در این اثر داستانی، به مخاطبان خود یادآور می شود که سرانجام، فوقالعادهترینها را در عادیترین چیزها و در جزئیات بهظاهر بیاهمیت زندگی روزمره خواهند یافت. رمان زائر کوم پوستل، اثری سرگرم کننده و آموزنده و نمونهای استادانه از ترکیب خرد معنوی و هنر داستانسرایی بهشمار می آید.
کتاب حاضر از بخشهای جداگانهای تشکیل شده است که هر یک، اغلب، پیامی بسیار کوتاه را به خوانندهٔ خود ارائه میدهند.
خواندن کتاب زائر کوم پوستل را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
خواندن این کتاب را به دوستداران ادبیات داستانی با درونمایههای روانشناسانه پیشنهاد میکنیم.
درباره پائولو کوئلیو
پائولو کوئلیو در سال ۱۹۴۷ به دنیا آمد. وی نویسندهٔ معاصر برزیلی است. رمانهای او بین مردم در کشورهای مختلف دنیا پرطرفدار است. او از سال ۲۰۰۷ سفیر صلح سازمان ملل در موضوع فقر و گفتگوی بینفرهنگی است. بسیاری از آثار این نویسنده، داستانهایی هستند که با رویکردها و درونمایههای روانشناسانه طراحی و نوشته شدهاند.
کوئیلو در اغلب کتابهایش به موضوع عشق و ایمان میپردازد. رمان کیمیاگر، مشهورترین کتاب او و یکی از رمانهای بسیار پرفروش دههٔ پایانی قرن بیستم در جهان است.
بخشی از آثار پائولو کوئیلو عبارتاند از:
تئاتر برای آموزش، بایگانی جهنم، خاطرات یک مغ، کیمیاگر، بریدا، عطیه برتر، والکیریها (دیدار با فرشتگان)، مکتوب، کنار رود پیدرا نشستم و گریستم، کوه پنجم، نامههای عاشقانه یک پیامبر، مبارزان راه روشنایی (راهنمای جنگجوی نور)، ورونیکا تصمیم میگیرد بمیرد، کلمات اساسی، شیطان و دوشیزه پریم، داستانهایی برای پدران، فرزندان و نوهها، جن و گلهای رز، سفرها، هستی (زندگی) و... .
بخشهایی از کتاب زائر کوم پوستل
«بنشین. خود را کاملاً رها و آزاد کن. بگذار روح تو به هرجا که دلخواهش است آزادانه پرواز کند. فکر تو بدون قید در بستر ذهنت جاری شود. پس از چند لحظه به خود بگو و تلقین کن:
«حالا رها شدهام. چشمانم سنگین و به خواب [دنیوی] رفتند.
وقتی احساس میکنی که روحت از همه گرفتاریها آزاد شده، یک ستون آتش را در سمت راست خود مجسم کن، بگذار که شعلههایش مواج و نورانی شوند. سپس با صدایی آرام بگو:
«فرمان میدهم که خردِ پنهانِ من ظاهر شود. [درهای] خود را به روی من باز کند و اسرار سحرگونهاش را بازگوید»
کمی تأمل نما، حواس خود را روی ستون مشتعل متمرکز کن، اگر تصویری نمایان شد، بدان که آن جلوهای از خرَدِ پنهانِ تو است. سعی کن تصویر را در [ذهنت] نگهداری. با حفظ ستون مشتعل در سمت راست، ستون دیگری را در سمت چپ خود در نظر بگیر. زمانی که شعلههایش به خوبی مشتعل شدند کلمات زیر را با صدای آرام تلفظ کن:
«که نیروی مسیح در همه جا و بر همه کس مشهود است و بر من نیز همچنین، هر وقت که قاصد خود را ندا دهم نامش برایم معلوم خواهد شد...
قاصد تو در بین دو ستون مشتعل عیان میگردد، با او حرف بزن، مشکل خود را با او در میان نه، از او راهنمایی بخواه... و دستورات لازم را به او بده...
وقتی این مرحله مبادله خاتمه یافت، با کلمات زیر مرخصش کن:
«شکر مسیح را به جای میآورم برای معجزهای که کردم. هربار که به کمکی نیاز دارم، قاصد من، حتی اگر دور از من باشد بازگردد و یاریام دهد تا بتوانم کردارم را منزه و راهم را کامل کنم»
نکته: در نخستین یا در احضاریههای اولیه، بنا به ظرفیت و قدرت تمرکز کسی که عمل احضار را انجام میدهد نام قاصد را بر زبان نمیآورد و فقط به ذکر ضمیر «او» بسنده میکند.
اگر مراسم بیعیب و کامل انجام شود، قاصد خود باید از طریق «تلهپاتی» نامش را افشا نماید. در غیر آن چنانچه اصرار بر دانستن نام او باشد. فقط در همین لحظه، باید باب گفتگو با او باز شود.
هرچه تمرین بیشتر انجام شود. قاصد بهتر و واضحتر ظاهر میگردد و اعمالش هم سریعتر جلوهگر میشوند.»
حجم
۲۳۳٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۰
تعداد صفحهها
۳۵۶ صفحه
حجم
۲۳۳٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۰
تعداد صفحهها
۳۵۶ صفحه
نظرات کاربران
ترجمه روون نبود..من نسخه چاپی همین ترجمه و انتشارات رو خوندم..نوشته های پائولو مطمئنا زیباست ولی کاش هر مترجمی هم نخواد هر قلمی رو ترجمه کنه.
به عنوان یک پیگیر کارهای پائولو کوئلیو عرض میکنم که این کتاب حاوی تکنیکهایی است که لازمه حتما زیر نظر و همراه راهنما انجام بشه پس دقت کنید که اگر مثل من خیلی به نویسنده علاقه داشتید از سر کنجکاوی