دانلود و خرید کتاب سلاخ‌ خانه شماره پنج کورت ونه‌گات ترجمه بهاره رستمی
با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتی‌ات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.
تصویر جلد کتاب سلاخ‌ خانه شماره پنج

کتاب سلاخ‌ خانه شماره پنج

دسته‌بندی:
امتیاز:
۳.۹از ۱۴ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب سلاخ‌ خانه شماره پنج

کتاب الکترونیکی «سلاخ‌ خانه شماره پنج» نوشتهٔ کورت ونه‌گات با ترجمهٔ بهاره رستمی در كارگاه فيلم و گرافيگ سپاس چاپ شده است. کورت ونه‌گات، نویسنده آمریکایی معاصر و استاد طنز سیاه، در کتاب سلاخ‌خانه شماره پنج، داستانی از جنگ می‌گوید تا در آن عقیده فلسفی خود را درباره بی‌اختیاری انسان بازگو کند و از واقعیت نهان جنگ پرده بردارد. این رمان علمی تخیلی اولین بار در سال ۱۹۶۹ انتشار یافت.

درباره کتاب سلاخ‌ خانه شماره پنج

 این رمان که اثری کلاسیک به حساب می آید، یکی از برجسته ترین کتاب های ضد جنگ در جهان است. کتاب سلاخ‌خانه شماره پنج به شکلی فوق‌العاده جذاب و بدیع به ترس‌ها و تجربیات جنگ جهانی دوم می‌پردازد و به‌عنوان تأثیرگذارترین و محبوب‌ترین اثر کورت ونه گات شناخته می‌شود. یکی از مهمترین اتفاقات این داستان به‌یاد‌ماندنی، جان‌به‌در‌بردن بیلی پیلگریم در زمان اسارت از بمباران شهر درسدن است؛ سربازی امریکایی به اسم بیل گریم در آغاز جنگ به دست نیروهای آلمانی اسیر می‌شود. شهر درسدن بمب‌باران می‌‌شود و او مجبور است در بیرون آوردن کشته‌ها و زخمی‌ها از زیر آوار مشارکت کند. در دوران اسارت، بیل متوجه می‌شود که می‌تواند در زمان، به مکان‌های ناشناخته‌ای سفر کند و این سفرها دید او را درباره اختیار انسان به چالش می‌کشد.

درباره کورت ونه‌گات

کورت ونه‌گات متولد ۱۱ نوامبر سال ۱۹۲۲ ایندیاناپولیس، از بازماندگان نسل طلایی نویسندگان معاصر آمریکایی و پرخواننده‌ترین نویسندگان دهه هفتاد امریکا است. او به خاطر آمیختن هجو و طنز سیاه و فضای علمی تخیلی در آثارش شهرت دارد. او به دانشگاه کورنل رفت اما در ژانویهٔ ۱۹۴۳ از تحصیل انصراف داد و به ارتش پیوست.

 او برای نبرد در جنگ جهانی دوم به اروپا فرستاده شد و در عملیاتی در دسامبر ۱۹۴۴ در جبهه جنگ اسیر نازی‌ها شد و در انباری که محل نگاهداری لاشه‌های گوشت بود زندانی شد.. ونه گات از جنگ و از بمباران شهر درسدن که در آن بیش از ۱۳۴ هزار نفر کشته شدند به شکل معجزه آسایی جان سالم به در برد و پس از آن به نویسندگی پرداخت. او پس از برقراری صلح، با جین ماری کاکس ازدواج کرد و صاحب سه فرزند شد. ونه گات در ۱۱ آپریل ۲۰۰۷ درگذشت.

ونه‌گات در آثارش همواره برای مخاطب خود فضای فانتزی و علمی-تخیلی را می‎سازد که با هجو و طنزی سیاه و به عبارتی اجتماعی آمیخته شده و به نحوی که با وجود حال و هوای تراژدی که بر داستان حاکم است خواننده را به خنده وا می‌دارد.

از آثار او می‌توان به پیانوی خودنواز، شب مادر، خدا شما را حفظ کند آقای رزواتر، صبحانه‌ی قهرمانان و ... اشاره کرد.

کتاب سلاخ‌ خانه شماره پنج را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب به علاقه‌مندان به رمان‌های ضدجنگ پیشنهاد می‌شود.

بخشی از کتاب سلاخ‌ خانه شماره پنج

با یکی از همرزمان قدیمی به نام برنارد وی اوهار به آنجا برگشتم. با یک راننده تاکسی دوست شدیم و او ما را به سلّاخ‌خانه‌ای برد که در دوران اسارت شب‌ها در آن حبسمان می‌کردند. نامش گرهارد مولر بود. او به ما گفت که مدتی اسیر آمریکایی‌ها بوده. از او پرسیدیم که زندگی در حکومت کمونیستی چگونه است. او گفت که در ابتدا وحشتناک بوده، زیرا همه مجبور بودند که سخت کار کنند و سرپناه، غذا و پوشاک زیادی وجود نداشته. اما الان اوضاع خیلی بهتر شده است. ساکن یک آپارتمان کوچک دلپذیر بود و دخترش تحصیلات عالیه داشت. مادرش در طوفان آتش بمباران درسدن تبدیل به خاکستر شده بود. زندگی است دیگر!

او در کریسمس یک کارت‌پستال برای اوهار فرستاد و این متن را در آن نوشته بود: «کریسمس و سال نو را به شما و خانواده و دوستتان تبریک می‌گویم. امیدوارم که دوباره بخت یاری کند و یکدیگر را در دنیایی پر از آرامش و صلح در تاکسی ملاقات کنیم». عبارت «بخت یاری کند» را خیلی دوست دارم.

بیزارم از اینکه که به شما بگویم این کتاب کوچک منفور چقدر در پول و زمان به من ضرر رسانده و اضطرابم را زیاد کرده است. هنگامی که ۲۳ سال پیش از جنگ جهانی دوم به خانه بر‌می‌گشتم، فکر می‌کردم که نوشتن درمورد ویرانی درسدن برایم آسان باشد، فکر می‌کردم تنها کاری که باید انجام دهم گزارش‌نویسی از آنچه دیده‌ام باشد و حتی فکر می‌کردم ازآنجایی‌که موضوع بسیار بزرگی است، تبدیل به یک شاهکار خواهد شد یا حداقل برای من پول زیادی را به همراه خواهد داشت. اما آن زمان کلمات زیادی درمورد درسدن به ذهنم خطور نمی‌کرد؛ یعنی برای نگارش کتاب کافی نبود. پنجاه سالگی را رد کرده‌ام، با کلی خاطرات و سیگار‌های پال مال و داشتن فرزندان بالغ، باز هم کلمات زیادی به ذهنم نمی‌آید.

Mahtab.solist
۱۴۰۱/۰۵/۲۳

جزو بهترین کتابهایی که تا کنون خوندم و یا گوش کردم.

حاتمی
۱۴۰۳/۰۲/۱۴

کلا کتابهای ونه گات رو سلیقه های خاصی میپسندند واقعا یکی از بهترین و جذابترین کتابهایی که خوندم خلاقیت و فضای پست مدرن نویسنده خیلی جالبه

the great ET
۱۴۰۲/۱۱/۱۸

داستان عجیبی داشت و خیلی از هم گسیخته بود میخواست در مورد فاجعه ای که تو درسدن اتفاق افتاده حرف بزنه ولی یهو کلی چیز دیگه قاطیش میشد درهم و برهم ولی به طرز عجیبی بعضی جاها دوست داشتنی

مانا
۱۴۰۱/۰۳/۲۵

خدایا این کتاب عشقه! فکر کنید ی آدم غیر نرمال( اوتویسم) این کتابو روایت میکنه. خیلی زیبا حادثه جنگ و بمباران روایت میکنه. پست مدرن شیک و مجلسی

«خدایا به من آرامشی عطا کن تا آنچه توانایی تغییرش را ندارم بپذیرم؛ به من شجاعتی عطا کن تا آنچه توانایی تغییرش را دارم تغییر دهم و خردی تا این دو را از هم بازشناسم.»
کوثر
بیلی پاسخ داد: «اینکه چگونه ساکنان یک سیاره می‌توانند در صلح زندگی کنند! همان‌طور که می‌دانید من ساکن سیاره‌ای هستم که از روز اول خلقت درگیر سلاخی‌های بی‌معنی بوده است. من با چشمان خودم جسد دختر‌مدرسه‌ای‌هایی را دیدم که هم‌وطنانم آن‌ها را زنده‌زنده در تانکر آب شهر جوشانده بودند و در آن زمان افتخار می‌کردند که با پلیدی مطلق مبارزه می‌کنند. چیزی که می‌گفت حقیقت داشت. بیلی جسدهای آب‌پز‌شده را در درسدن دیده بود. «و شب‌ها در زندان مسیرم را با شمع‌هایی روشن می‌کردم که از چربی انسان ساخته شده بود. انسان‌هایی که توسط برادران و پدران آن دختر‌مدرسه‌ای‌های آب‌پز‌شده سلاخی شده بودند. یقیناً زمینی‌ها آشوبگران کل جهان هستی هستند! اگر تا‌کنون سیاره‌های دیگر در تیررس خطر زمین قرار نگرفته‌اند، به‌زودی قرار خواهند گرفت. پس راز این را که چگونه سیاره‌ای می‌تواند در صلح به زندگی خود ادامه دهد به من بگویید تا آن را به زمین ببرم و همه را نجات دهم».
کوثر
گذشته را به روایت والت دیزنی و شرکت فورد و آینده را به روایت شرکت جنرال موتورز دیدیم
phoenix
«می‌دونی وقتی می‌شنوم که مردم کتاب‌های ضد‌جنگ می‌نویسند به آن‌ها چی می‌گم؟» «نه، چی می‌گید هریسون استار؟» می‌گویم که «چرا به جاش یه کتاب راجع به ضد‌یخچال‌های طبیعی نمی‌نویسی؟» البته منظور او این بود که همیشه جنگ وجود خواهد داشت و متوقف‌کردنش به اندازه جلوگیری از یخ‌بستن رودخانه‌ها آسان است. حرفش را قبول دارم.
کوثر
بیلی لب‌هایش را تر کرد و کمی فکر کرد و سرانجام پرسید: «چرا من؟» «این سؤال خیلی زمینی است آقای پیلگریم. چرا شما؟ اصلاً چرا ما؟ چرا هر چیز دیگری؟ چون فقط همین لحظه وجود دارد. تا الان حشره‌ای را که در یک کهربا گیر کرده باشد دیده‌اید؟» «بله». در‌واقع بیلی در دفترش یک وزنه روی کاغذ داشت که گلوله‌ای صیقلی از جنس کهربا بود و سه کفشدوزک در آنجا گرفته بودند. «خب می‌بینید آقای بیلی پیلگریم؟ همه ما در کهربای این لحظه گرفتار شده‌ایم. چرا ندارد.»
nmroshan
و حتی اگر جنگ‌ها مانند یخچال‌های طبیعی ادامه پیدا نکند، باز هم مرگ با همان شکل کسل‌کننده‌اش به سراغ همه خواهد رفت.
کوثر
هیچ هنری بدون رقصیدن با مرگ میسر نمی‌شود. نوشته بود که حقیقت مرگ است. تا‌آنجا‌که توانسته‌ام به‌خوبی با آن مبارزه کرده‌ام... با آن رقصیده‌ام، با حلقه‌های گل آن را آراسته‌ام، دورش چرخیده‌ام، با روبان‌های رنگی تزیینش کرده‌ام، غلغلکش داده‌ام...
Seemorq
«می‌دونی وقتی می‌شنوم که مردم کتاب‌های ضد‌جنگ می‌نویسند به آن‌ها چی می‌گم؟» «نه، چی می‌گید هریسون استار؟» می‌گویم که «چرا به جاش یه کتاب راجع به ضد‌یخچال‌های طبیعی نمی‌نویسی؟»
کوثر

حجم

۱۵۵٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۳۰۰ صفحه

حجم

۱۵۵٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۳۰۰ صفحه

قیمت:
۶۵,۰۰۰
تومان