
کتاب پوینده مردی به راه
معرفی کتاب پوینده مردی به راه
کتاب پوینده مردی به راه به کوشش «میکائیل عظیمی» و «رسول رئیس جعفری مطلق» گردآوری شده و انتشارات نهادگرا آن را منتشر کرده است. این کتاب اثری است در قالب مصاحبه و روایت زندگی که خاطرات، تجربیات و دیدگاههای «علی رضاقلی» جامعهشناس و نویسندهٔ معاصر بررسی کرده و با رویکردی مستند به زندگی شخصی، تحولات اجتماعی و اندیشههای رضاقلی پرداخته است. نسخهٔ الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب پوینده مردی به راه
کتاب «پوینده مردی به راه» (زندگی و زمانه علی رضاقلی) حاصل شانزده نشست طولانی با «علی رضاقلی» است که در سالهای پایانی عمر او انجام شده و به شکل مصاحبه تدوین شده است. تمرکز اصلی کتاب بر دگرگونی جامعهٔ ایران در عصر معاصر و روایت زیستهٔ رضاقلی از این تحولات است. «میکائیل عظیمی» و «رسول رئیس جعفری مطلق» با طرح پرسشهایی دربارهٔ زندگی، خانواده، تحصیل، کار و فعالیتهای اجتماعی و پژوهشی رضاقلی تلاش کردهاند تصویری از تغییرات سبک زندگی، آموزش، کار و اندیشه در ایران معاصر ارائه دهند.
کتاب علاوهبر خاطرات به تحلیلهای رضاقلی دربارهٔ مسائل اجتماعی و تاریخی ایران نیز میپردازد و از خلال روایت زندگی او به دغدغههای جامعهشناختی و ایرانشناسی میرسد. این کتاب نه صرفاً یک زندگینامه بلکه تلاشی برای ثبت تجربههای فردی در بستر تحولات جمعی و تاریخی ایران است. فضای کتاب همزمان با روایت زندگی شخصی به بررسی محیط اجتماعی و فرهنگی قلهک و تهران، تغییرات آموزشی، کارگری و تحولات سیاسی و اقتصادی ایران میپردازد. کتاب پس از درگذشت رضاقلی با ویرایش و افزودههایی منتشر شد.
خلاصه کتاب پوینده مردی به راه
هشدار: این پاراگراف بخشهایی از داستان را فاش میکند!
کتاب با روایت کودکی و نوجوانی «علی رضاقلی» در محله قلهک تهران آغاز میشود جایی که خانواده و محیط زندگی نقش مهمی در شکلگیری شخصیت و نگرش او دارند. رضاقلی از خانوادهای قدیمی و متوسط است که تجربههای کارگری، بازار و تحصیل را از سنین پایین لمس میکند. او در کنار تحصیل کارهایی مانند روزنامهفروشی، گچکاری و کارهای تابستانی را تجربه میکند و از همان نوجوانی با مسائل اجتماعی و اقتصادی جامعه آشنا میشود. خاطرات او از مدرسه، معلمان، بازیهای کودکانه و فضای اجتماعی قلهک تصویری زنده از زندگی شهری و روستایی تهران در دهههای ۱۳۳۰ و ۱۳۴۰ ارائه میدهد. با ورود به دانشگاه رضاقلی با جریانهای فکری و سیاسی آشنا میشود و تجربههای زیستهاش در فرانسه و حضور در حلقههای دانشجویی و انقلابی افقهای تازهای پیش روی او میگشاید. پس از بازگشت به ایران در سمتهای مدیریتی و پژوهشی فعالیت میکند و همزمان به مطالعه و نگارش آثار جامعهشناختی میپردازد. کتاب علاوهبر روایت زندگی، به تحلیلهای رضاقلی دربارهٔ دگرگونیهای جامعه ایران، آموزش، کار، نقش خانواده و تحولات فرهنگی و اقتصادی پرداخته و از خلال خاطرات به پرسشهای کلیدی دربارهٔ توسعه، سنت و مدرنیته در ایران معاصر نزدیک شده است.
چرا باید کتاب پوینده مردی به راه را خواند؟
این کتاب فرصتی است برای آشنایی با زندگی و اندیشههای یکی از جامعهشناسان و نویسندگان تأثیرگذار ایران معاصر. روایتهای دستاول از تجربههای زیسته، تحولات اجتماعی و فرهنگی و نگاه انتقادی رضاقلی به تاریخ و جامعه ایران این اثر را به منبعی سودمند برای شناخت لایههای پنهان زندگی روزمره و تحولات جمعی تبدیل کرده است. خواننده با مطالعهٔ این کتاب نهتنها با زندگی شخصی و مسیر فکری رضاقلی آشنا میشود بلکه میتواند روند تغییرات اجتماعی و فرهنگی ایران را از زاویهای متفاوت و مبتنی بر تجربهٔ فردی دنبال کند.
خواندن کتاب پوینده مردی به راه را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
این کتاب برای علاقهمندان به جامعهشناسی، تاریخ اجتماعی ایران، مطالعات فرهنگی و کسانی که دغدغه شناخت تحولات معاصر ایران را دارند، مناسب است؛ همچنین پژوهشگران علوم انسانی، دانشجویان رشتههای تاریخ و جامعهشناسی و افرادی که به روایتهای زندگینامهای و تجربههای زیسته علاقهمند هستند، میتوانند از این کتاب بهره ببرند.
بخشی از کتاب پوینده مردی به راه
«در خانوادهتان، شما اولین نسلی بودید که مدرسه رفتید یا پدر و مادرتان هم مدرسه رفته بودند؟ پدرم با سواد بود و میگفت که سه کلاس درس خوانده اما نمیدانم کجا درس خوانده بود؛ هیچوقت هم در این باره چیزی از او نپرسیدم. او در سال ۱۲۹۵ به دنیا آمده بود و احتمالا بعد از سال ۱۳۰۰ که مدارس ایجاد شد، یک جایی، در مدرسه یا مکتبخانهای، درس خوانده بوده چون اولین دبستان قلهک در قبرستان قلهک و در سال ۱۳۱۳ تأسیس شد که البته این دبستان بعدها به دبیرستان جم تغییر نام پیدا کرد. پدرم در زمان رضا شاه سربازی رفته بود. خط خیلی زیبایی داشت و گلستان و مثنوی مولوی را هم خیلی خوب میخواند و میفهمید؛ البته مثنوی را بیشتر میفهمید. در خانه مثنوی داشتیم که همین مثنوی الان اینجا پیش من است. گلستان او هم دست من بود، اما نمیدانم به چه کسی امانت دادهام که هنوز برنگردانده است. قرآن را هم با صدای خوب میخواند و تپق هم نمیزد. خیلی هم خوشصحبت بود و در صحبتهایش از ضربالمثلهای گوناگون و اشعار سعدی و حافظ استفاده میکرد.»
حجم
۸٫۵ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۴۴۰ صفحه
حجم
۸٫۵ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۴۴۰ صفحه
نظرات کاربران
عالی