جیم ران
جیم ران نویسنده، مدرس و سخنران آمریکایی است که توانست بیشتر از چهل سال درست مثل یک هنرمند کاربلد و حرفه‌ای با آموزش استراتژی‌های زندگی به افراد زیادی کمک کند تا باورشان نسبت به آنچه شدنی و ممکن است در زندگی‌شان تجربه کنند را زیر و رو کند. او به کمک ریزه‌کاری‌های هنرمندانه و روانشناسانه به شاگردانش می‌آموخت که چطور ابعاد مختلف زندگی‌شان را گسترش بدهند و غنی‌تر زندگی کنند.
شروع زندگی
امانوئل جیمز ران که با نام کوتاه و مستعار جیم ران شناخته می‌شود، در ۱۷ سپتامبر ۱۹۳۰ در واشنگتن آمریکا به دنیا آمد. خانواده‌ی او کشاورز بودند و تنها دارایی‌شان یک زمین کشاورزی بود. او در زمانه‌ای زندگی می‌کرد که هر فرزندی در بهترین حالت آینده‌ای شبیه به پدرش می‌داشت و تنها گزینه‌ای که برای او وجود داشت این بود که پا جای پای پدر خودش بگذارد. بنابراین تنها پیش‌بینی که درمورد جیم وجود نداشت این بود که در سی سالگی یک میلیونر و یک آموزگار مشهور شود!
جیم تا اواسط دهه‌ی سوم زندگی‌اش مثل تمام افرادی بود که در اطراف خود می‌دید، کاری را می‌کرد که از والدینش یاد گرفته، روی زمینی کار می‌کرد که از خانواده‌اش به او رسیده بود، چیز زیادی از زندگی و عمق وقایع آن نمی‌دانست، درآمدی داشت به اندازه‌ی تمام افرادی که می‌شناخت و سعی می‌کرد به همان اندازه هم خرج داشته باشد.
تا این که در بیست و پنج سالگی با آموزگاری به نام «اِرل شوف» (Earl Shoaf) آشنا شد و از بخت خوش استاد شوف پذیرفت تا جیم ران را به شاگردی قبول کند. یادگیری از استاد شوف برای جیم جوان شش سال طول کشید، اما نتایج خوبی را در پی داشت. او بعد از این مدت به اولین درآمد مستقل خود از حرفه‌ی جدیدش (آموزگار توسعه‌ی فردی و مهارت‌های زندگی) رسید. جیم ران خیلی زود استاد محبوبش را از دست داد، اما ایمان داشت که استاد شوف همیشه آرزو داشت که جیم را پرتلاش ببیند. به همین علت دست از تلاش برنداشت و در این نقطه متوقف نشد.
جیم ران از افزایش درآمد خود هیچ صحبتی با کسی نمی‌کرد تا وقتی که توانست در بورلی هیلز (Beverly Hills) کالیفرنیا ساکن شود. یکی از دوستانش او را اتفاقی در کافه‌ای در این بخش از کالیفرنیا دیده بود و از او درمورد نحوه‌ی پیشرفتش سوال کرده بود، در این زمان بود که جیم برای اولین بار قصه‌ی موفقیتش را به این شکل تعریف کرد:
«یک روز یک پسر که همه‌ی اجدادش کشاورز بودند، کار پدری را رها کرد، بیل و کلنگش را زمین گذاشت و از زمین‌های زراعی آیداهو سر از بورلی هیلز کالیفرنیا درآورد و...!»
دهان به دهان گشتن قصه‌ای که جیم ران برای دوستانش تعریف کرده بود، باعث شد که مردم مشتاق بسیاری به سمت او کشیده شوند و از او بخواهند نکات و درس‌های بیشتری به آنها بیاموزد. دایره‌ی مخاطبان جیم ران هر روز گسترده‌تر می‌شد و آنها با رغبت و رضایت برای شنیدن آموزه‌های جیم و سخنان انگیزشی او پول پرداخت می‌کردند و او را به دوستانشان هم معرفی می‌کردند.
برای جیم ران فرقی نمی‌کرد که کجا درس بدهد، او در مدارس، حیاط دانشگاه‌ها و اصولا هر جایی که مخاطبانش حضور داشتند، سخنرانی می‌کرد و همین مداومت و پیوستگی بود که جیم ران را نقل محافل می‌کرد و به تعداد مخاطب‌های او می‌افزود.
پایه‌گذاری کسب و کار جدید
در سال ۱۹۶۳ بود که جیم ران اولین سخنرانی خود در سمیناری بزرگ را طراحی و برنامه‌ریزی کرد. برگزاری این سمینار یک نقطه‌ی عطف و یک سکوی پرش برای جیم ران بود. چرا که او با درآمدی که از فروش بلیت برای این سمینار به دست آورد و همچنین اعتباری که از برگزاری یک سمینار چند هزار نفری نصیب او شد، جسارت و شجاعت پیدا کرد تا کسب و کار شخصی خودش را پایه‌گذاری کند. در همین سال بود که بیزینس شخصی جیم ران برای کمک به افراد در جهت رشد و توسعه‌ی فردی شکل گرفت و جیم ران از یک مدرس مشهور و پردرآمد تبدیل به یک مدیر و صاحب کسب و کار شد.
جیم ران در حالی که در اواسط دهه‌ی چهارم از زندگی‌اش بود، به یکی از پیشگامان عرصه‌ی آموزش و صنعت خودیاری و توسعه‌ی فردی بدل شد که بر زندگی میلیون‌ها نفر از مردم تاثیر گذاشت. او در کتاب‌هایی که می‌نوشت و در محتوای دوره‌ها و سمینارهایی که برگزار می‌کرد، با روش‌هایی خلاقانه به افراد آموزش می‌داد که سبک زندگی و ابعاد آن را تغییر بدهند و از تغییر کردن وحشت نداشته باشند.
جیم ران در طول سال‌ها آموزش و تاثیرگذاری تنها بر روی رفتارهای انسانی متمرکز شد که بیشترین اثر را بر بهبود شرایط زندگی و کسب و کار افراد می‌گذاشتند و در اغلب موارد این رفتارهای انسانی و تاثیرشان نادیده گرفته می‌شدند. جیم خیلی زود فهمیده بود که نادیده گرفتن این عادت‌ها و تاثیرات مخرب‌شان باعث می‌شود فرد شرایط عاطفی و مالی نامطلوبی را تجربه کند، در حالی که با توجه به این موارد و اصلاح یک به یک آنها می‌توان در مسیر رشد و توسعه قدم برداشت و هر روز از روز قبل جلوتر رفت. این موضوع فلسفه‌ی اصلی جیم ران در کتاب‌ها (مثلا خلق شخصیت قدرتمند، فلسفه‌ی زندگی موفق، دوازده ستون موفقیت و...) و سمینارهایش بود که سعی می‌کرد با تمرینات خلاقانه و بیان داستان‌های جذاب و واقعی در ذهن مخاطب خود جا بیندازد.
جیم ران در سمینارهای خود به میلیون‌ها نفر طرز تفکر جدیدی را آموزش می‌داد که با استفاده از آن می‌توانستند مثل خود او از کار و درآمدی معمولی به کسب و کاری میلیونی برسند. در عین حال نباید کتاب‌های جیم ران را نادیده بگیریم که پا را از محدوده‌ی مرزهای آمریکا فراتر گذاشتند و میلیون‌ها نسخه از کتاب‌های او در سراسر دنیا فروخته شد. صنعت انتشار کتاب و برگزاری سمینارهای موفق و پرطرفدار جوایز بسیار زیادی مثل جایزه‌ی «National Speakers Association» و«the Master of Influence» را برای جیم به ارمغان آوردند.
در نهایت جیم ران پس از دهه‌ها تلاش برای ایجاد تغییر در زندگی میلیون‌ها نفر، در سال ۲۰۰۹ بر اثر ابتلا به بیماری فیبرز ریوی درگذشت.
