کتاب فلسفه زندگی موفق

کتاب فلسفه‌ی زندگی موفق نوشته جیم ران درباره فهمیدن و کسب اصولی است که به ما کمک می‌کند تا موفقیت را به زندگی خودمان دعوت کنیم. اصولی که بر پایه دانش و بینش درست بنا شده‌اند. 

کتاب فلسفه‌ی زندگی موفق را با ترجمه توحید فریدونی و امیررضا هاشمی بخوانید و مسیر شخصی خودتان برای موفقیت را پیدا کنید.

درباره کتاب فلسفه‌ی زندگی موفق

موفقیت برای شما چه معنایی دارد؟ شما موفقیت را در پیدا کردن یک شغل خوب می‌دانید یا داشتن زندگی آرام خانوادگی را موفقیت به حساب می‌آورید؟ همانطور که آدم‌ها متفاوتند، تعریف مشخصی هم از موفقیت وجود ندارد، بنابراین هرکس باید موفقیت را ابتدا برای خودش معنا کند.  کتاب فلسفه‌ی زندگی موفق اثر جیم ران در واقع قرار نیست به شما اصولی را بیاموزد که با عنوان تنها روش‌های موفقیت شناخته می‌شوند. جیم ران در این اثر قصد دارد تا به شما کمک کند که ابتدا موفقیت و کامیابی را برای خودتان تعریف کنید و سپس بر این اساس فلسفه شخصی زندگی و بینشتان را تغییر دهید. تغییری که در نهایت به شما کمک می‌کند تا احساس موفقیت کنید و به اهدافی که دارید نزدیک‌تر شوید.  

کتاب فلسفه‌ی زندگی موفق را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم 

تمام علاقه‌مندان به مطالعه کتاب‌های حوزه موفقیت و خودیاری را به خواندن کتاب فلسفه‌ی زندگی موفق دعوت می‌کنیم. 

بخشی از کتاب فلسفه‌ی زندگی موفق

وقتی ۲۵ ساله بودم، قاعدهٔ کلی و اصلِ عمومیِ جالبی را در اقتصاد آموختم. این اصل می‌گوید که ما ضرورتاً زمانی پول دریافت می‌کنیم که ارزشی را به بازار ارایه کنیم. ایدهٔ کلی این است که اهمیتی ندارد تو چه کسی هستی، بلکه اگر ارزشی را به بازار بیاوری، پاداش خواهی گرفت. این شیوه‌ای است که بازار عمل می‌کند. وقتی ۲۵ سال داشتم خودآموزی را آغاز کردم، سپس تقریباً ۳۱ ساله بودم که میلیونر شدم. حس می‌کنم که بخشی از این موفقیت ناشی از همین حقیقتی بود که توانستم مفهومِ آن را از صمیمِ قلب بپذیرم و در آغوش گیرم.

این حقیقت دربارهٔ بازار را در ذهنِ خود نگاه دارید. بازار جای غیرقابلِ شناسایی و رازآلود و گیج‌کننده‌ای نیست. بلکه بازار از مردم تشکیل شده است. اما این تازه آغازِ ماجرا است. من حقیقتِ تغییردهندهٔ زندگی را آموختم که شامل دو بخش بود. بخشِ نخست این که شما در ازای چیزی که به بازار ارایه می‌کنید، پول دریافت می‌کنید و بخشِ دوم این که شما در ازای چیزی که می‌شوید (شخصیتی که تبدیلِ به آن می‌شوید)، پول دریافت می‌کنید.

اگر رهبر، ناظر یا کارآفرین شوید، به همان میزانی پول دریافت خواهید کرد که نقش‌آفرینی می‌کنید. همان‌طور که در بالا گفتم، شما در ازای چیزی که ارایه می‌کنید و شخصی که تبدیل به آن می‌شوید، پول دریافت خواهید کرد. بسیار مهم است که به یاد داشته باشید که همهٔ شرکت‌ها، به استثنای شرکت‌های انحصارطلب، معمولاً به صورتِ مداوم محصولاتِ خود را بهبود می‌بخشند. با پیروی از همین الگو شما نیز لازم است تا به یاد داشته باشید که شخصِ شما نیز محصولِ خودتان هستید. فهم این حقیقت و پذیرش و در آغوش کشیدنِ آن، جوهر و اساسِ رشدِ شخصی است.

به محضِ این که امکاناتِ رشدِ شخصی را درک کردم، به معنای واقعی کلمه نمی‌توانستم بخوابم. در واقع در سالِ نخست به سختی خوابم می‌بُرد. در آن نقطه بود که حقیقتی قدرتمند را درک کردم: آموزش‌های رسمی باعث می‌شوند بتوانی شغلی پیدا کنی، اما خودآموزی یا آموزش‌های شخصی باعثِ ثروتمند شدنِ تو می‌شوند.

اهمیت خودآموزی و سرمایه‌گذاری بر رشدِ شخصی چیزی نیست که در دبیرستان یا دانشگاه به ما بیاموزند. اهمیتِ این مورد چنان است که هرچقدر هم رویِ این موضوع وقت بگذارم و صبحت کنم، هم نمی‌توانم به اندازهٔ کافی روی آن تأکید کنم.

بگذارید زمینهٔ بیشتری از داستانِ شخصیِ خود را برای‌تان بازگو کنم. وقتی ۱۹ ساله بودم، باور داشتم که به اندازهٔ کافی باهوش هستم تا شغلی پیدا کنم. پس تحصیل را ادامه ندادم. کمی بعد هرچند که پولی در بساط نداشتم اما تشکیلِ خانواده دادم. درک و فهمِ این که چه چیزهایی را باید در زندگی تغییر دهم در ۲۵ سالگی به ذهنم رسید. روزی از روزها بهترین تماسِ فروشِ زندگی‌ام روی داد و قصد داشتم محصولِ ارایه شده را بخرم. در این مورد، باور کنید یا نه، معارفهٔ فروشِ بزرگ، یک دخترِ پیشاهنگ بود که جعبه‌های کلوچه را با قیمتِ ۲ دلار می‌فروخت. مشکل این بود که من حتی ۲ دلار هم برای بخشش نداشتم. به آن دختر گفتم که قبلاً از دخترِ پیشاهنگِ دیگری کلوچه‌هایش را خریده‌ام. از دروغ گفتن به یک دخترِ پیشاهنگِ کلوچه‌فروش به خاطرِ نداشتنِ ۲ دلار، حس وحشتناکی داشتم. آن لحظه بود که فهمیدم چیزهایی را باید تغییر دهم.