
دانلود و خرید کتاب صوتی تنگنا
معرفی کتاب صوتی تنگنا
کتاب صوتی تنگنا نوشتهی لئانید آندرهیف، با ترجمهی رضا بهرامی و گویندگی هوتن شکیبا، اثری از ادبیات روسیه است که توسط رادیو گوشه منتشر شده است. این کتاب در قالب یک نوولا، به بررسی پیچیدگیهای روان انسان و مرز باریک میان عقل و جنون میپردازد. داستان حول محور یک پزشک متخصص به نام آنتون ایگناتیف کرژنتسف میچرخد که به قتل همکلاسی قدیمی خود متهم شده و یادداشتهایی را بهعنوان بخشی از پروندهی روانپزشکیاش مینویسد. روایت کتاب، با نگاهی موشکافانه و بیپرده، لایههای پنهان ذهن و انگیزههای انسانی را واکاوی میکند و خواننده را به دنیای تیره و پرتنش شخصیت اصلی میبرد. نسخهی صوتی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب تنگنا
کتاب صوتی تنگنا، نوشتهی لئانید آندرهیف، اثری در ژانر نوولا و از نمونههای شاخص ادبیات روانشناختی روسیه است. این کتاب با محوریت یک پروندهی جنایی و روایت اولشخص، به شکل یادداشتهای شخصی، ذهنیت و تلاطمات روانی یک پزشک را پس از ارتکاب قتل به تصویر کشیده است. آندرهیف، که خود زندگی پرتنش و پر از تضاد داشته، در این اثر بهگونهای بیرحمانه و صادقانه، شخصیت اصلی را کالبدشکافی میکند و مرزهای میان جنون، عقل، اخلاق و مسئولیت را به چالش میکشد. ساختار کتاب مبتنی بر یادداشتهای متوالی است که هرکدام بخشی از سیر فروپاشی یا شاید خودآگاهی شخصیت را نشان میدهد. در این میان، روابط انسانی، حسادت، عشق، قدرت و ضعف، و حتی نقش تصادف در سرنوشت انسانها، بهعنوان مضامین اصلی مطرح شدهاند. آندرهیف با قلمی تیز و بیپروا، خواننده را به درون ذهن آشفته و چندلایهی شخصیت اصلی میبرد و او را با پرسشهایی دربارهی ماهیت جنایت، هویت و حقیقت روبهرو میکند.
خلاصه کتاب تنگنا
هشدار: این پاراگراف بخشهایی از داستان را فاش میکند! کتاب صوتی تنگنا با روایت یادداشتهای دکتر آنتون ایگناتیف کرژنتسف آغاز میشود؛ پزشکی که به قتل همکلاسی قدیمیاش، آلکسیس ساولوف، متهم شده است. داستان در قالب اعترافات و تحلیلهای ذهنی کرژنتسف پیش میرود و او تلاش میکند انگیزهها و فرایند تصمیمگیری خود را برای کارشناسان روانپزشکی شرح دهد. کرژنتسف، که در گذشته از تاتیانا، همسر مقتول، خواستگاری کرده و جواب رد شنیده، درگیر حسادت، سرخوردگی و نوعی خودشیفتگی بیمارگونه است. او با دقت و وسواس، نقشهی قتل را طراحی میکند و حتی برای فرار از مجازات، به شبیهسازی جنون روی میآورد. در طول یادداشتها، مرز میان تظاهر و واقعیت، عقل و جنون، و انگیزههای پنهان و آشکار، بهتدریج مبهمتر میشود. کرژنتسف بارها از خود میپرسد که آیا واقعاً دیوانه است یا فقط نقش دیوانه را بازی میکند. او در نهایت، پس از قتل، با بحران هویت و فروپاشی روانی روبهرو میشود و حتی خودش دیگر نمیداند تا چه حد مسئول اعمالش بوده است. روایت کتاب، با جزئیات دقیق و نگاهی بیرحمانه، خواننده را به اعماق ذهن انسانی میبرد که در تنگنای اخلاق، عقل و احساسات گرفتار شده است.
چرا باید کتاب تنگنا را بشنویم؟
کتاب صوتی تنگنا اثری است که با روایتی صریح و بیواسطه، ذهنیت انسانی را در مواجهه با بحرانهای اخلاقی و روانی به تصویر میکشد. این کتاب با ساختار یادداشتمحور، امکان همذاتپنداری عمیق با شخصیت اصلی را فراهم میکند و مخاطب را با پرسشهایی دربارهی مسئولیت فردی، مرز جنون و عقل، و نقش تصادف در زندگی روبهرو میسازد. از ویژگیهای شاخص این اثر، پرداختن به لایههای پنهان روان انسان، نمایش تضادهای درونی و تردیدهای اخلاقی، و همچنین روایت صادقانه و گاه بیرحمانهی تجربهی سقوط است. شنیدن این کتاب فرصتی برای تأمل دربارهی ماهیت هویت، قدرت ذهن و شکنندگی مرزهای اخلاقی فراهم میکند.
شنیدن این کتاب را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
شنیدن کتاب صوتی تنگنا به علاقهمندان ادبیات روانشناختی، دوستداران داستانهای جنایی و کسانی که به تحلیل شخصیت و پیچیدگیهای ذهن انسان علاقه دارند پیشنهاد میشود. همچنین برای دانشجویان و پژوهشگران حوزههای روانشناسی، فلسفه و ادبیات که به بررسی مرزهای عقل و جنون و مسئولیت اخلاقی میپردازند، این کتاب گزینهای مناسب است.
بخشی از کتاب تنگنا
«آقایان کارشناس، من تا همین لحظه در حال کتمان حقیقت بودم، اما حالا شرایط به گونهای شده است که چارهای جز افشای آن ندارم. بعد از شنیدن حرفهای من تصدیق خواهید کرد مسئله، آنطور که ممکن است مشتی نادان گمان کرده باشند، به این سادگی نیست که بگوییم چارهاش یا قپّانی جانیان است یا کَتبند مجنونان. مسئلهای که با آن سروکار داریم نه جنایت است، نه جنون، اما از ترکیب توأمان جنایت و جنون نیز دهشتناکتر است. قربانی من، آلکسیس کنستانتینوویچ ساولوف، همکلاسیام در دبیرستان و دانشگاه بود. البته در مسیر کاری راهمان جدا شد و هر کدام در حرفهٔ متفاوتی مشغول شدیم. همانطور که مستحضرید، من پزشکم و او درس حقوق خوانده. نمیتوانم بگویم که دوستش نداشتم. رفیق شفیق و همراه من بود و هرگز دوستی صمیمیتر از او نداشتم. با وجود این رفاقت و یکدلی، از آن دسته مردانی نبود که بتواند احترام من را به خود برانگیزد. برهخصلت بود و ملایمت شگفتانگیزی در ذاتش داشت. هم در وادی عقل بلاتکلیف بود و هم در احساسات بسیار سردرگم. این خصایص، تذبذب مفرطی که در نظراتش بود، و همینطور ناراستی عقاید یکسره متغیرش آدم را مجبور میکرد او را بچهای بینگارد یا زنی. نزدیکانش که از بوالهوسیهای او عذاب میکشیدند و درعینحال، به لطف طبیعت غیرمنطقی بشر خیلی هم دوستش داشتند، با «هنرمند» خطاب کردنش توجیهی برای نقطهضعفهای او و پوششی برای طرز برخورد خود یافته بودند. واقعیت این است که انگار همین یک کلمهٔ بیارزش یکباره تمام کارهای او را توجیه میکند و موجب میشود رفتاری که از نظر عقل سلیم احمقانه است چیزی عادی یا حتی شایسته و عالی به نظر آید. این نتیجهٔ قدرت کلمات است. حتی من هم زمانی تسلیم این تصور رایج، اما غلط شدم و با کمال میل چشمم را بر نقاط ضعف کوچک آلکسیس بستم.»
زمان
۲ ساعت و ۳۰ دقیقه
حجم
۳۴۴٫۰ مگابایت
قابلیت انتقال
ندارد
زمان
۲ ساعت و ۳۰ دقیقه
حجم
۳۴۴٫۰ مگابایت
قابلیت انتقال
ندارد