تا ۷۰٪ تخفیف رؤیایی در کمپین تابستانی طاقچه! 🧙🏼🌌

کتاب فلاکت روزمره
معرفی کتاب فلاکت روزمره
کتاب الکترونیکی فلاکت روزمره (دربارهٔ ترس و شوخی در زمانهٔ تاریک) با عنوان انگلیسی Everyday Misery: About Fear and Humor in Dark Times مجموعهای از شش جستار از «هرتا مولر» است که با ترجمهٔ «ستاره نوتاج» و به همت نشر اطراف منتشر شده است. این اثر به بررسی تجربههای زیستهٔ نویسنده در مواجهه با دیکتاتوری، تبعید، ترس و شوخطبعی میپردازد و در قالب ناداستان، دغدغههای انسانی و اجتماعی را از زاویهای شخصی و تحلیلی روایت میکند. نسخهٔ الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب فلاکت روزمره اثر هرتا مولر
کتاب «فلاکت روزمره»، اثری ناداستان و جستارنویسانه از «هرتا مولر»، در ایران در سال ۱۴۰۳ منتشر شده است. این کتاب در قالب شش جستار، تجربههای زیستهٔ نویسنده را در مواجهه با دیکتاتوری، تبعید، ترس و شوخطبعی روایت میکند. کتاب «فلاکت روزمره» گزیدهای از سخنرانیها و جستارهای «مولر» در دو دههٔ اخیر است که به مناسبت هفتادسالگی او گردآوری شدهاند. ساختار کتاب بر روایتهای شخصی، تحلیلهای اجتماعی و تأملات فلسفی استوار است و مضامینی چون کرامت انسانی، آزادی، بیجاشدگی، مفهوم خانه، دلتنگی برای وطن و قدرت شوخی و خنده را در بستر زندگی روزمره تحتسلطهٔ حکومتهای خودکامه بررسی میکند.
«هرتا مولر» با تکیهبر تجربهٔ زیستهٔ خود بهعنوان عضوی از اقلیت آلمانیتبار در رومانی و فردی که تبعید و مهاجرت را تجربه کرده، نگاهی انتقادی و تحلیلی به سازوکارهای سرکوب، سانسور و مقاومت از راه زبان دارد. کتاب با زبانی موجز و روایتی تکهتکه، میان خاطره، تحلیل و تصویرسازی حرکت میکند و تصویری از زندگی در سایهٔ ترس و امید ارائه میدهد.
خلاصه کتاب فلاکت روزمره
در کتاب «فلاکت روزمره»، «هرتا مولر» با نگاهی موشکافانه، به تجربههای زیستهٔ خود در رومانی تحت حکومت دیکتاتوری میپردازد و از خلال شش جستار، ابعاد مختلف زندگی در سایهٔ ترس، سانسور و بیجاشدگی را واکاوی میکند. «مولر» از کودکیاش در روستایی آلمانیتبار و تجربهٔ تبعید مادرش به اردوگاه کار اجباری آغاز میکند و بهتدریج به سالهای جوانی و مواجههاش با پلیس مخفی، بازجوییها و تهدیدهای مکرر میرسد. او در این مسیر، به نقش زبان و شوخی بهعنوان ابزارهایی برای مقاومت و حفظ کرامت فردی اشاره میکند و نشان میدهد چگونه شوخطبعی در شرایط سرکوب به پناهگاهی برای حفظ عزتنفس و پیوند با دیگران بدل میشود. «مولر» در جستارهای خود، مفهوم خانه و وطن را در پیوند با زبان و خاطره بازتعریف میکند و از دلتنگی برای آینده و تجربهٔ فرار و مهاجرت سخن میگوید.
او با روایتهایی از زندگی روزمره، از چیدمان اشیای سادهای چون آبنبات، تیغ و کبریت تا جلسات نقد و بازجویی، نشان میدهد که چگونه قدرتهای خودکامه نهتنها افراد، بلکه اشیا و زبان را نیز دستکاری میکنند. «مولر» به تحلیل سازوکارهای ترس، مدیریت آن در جامعه و نقش بازار سیاه و فساد در بقای زندگی روزمره میپردازد و از تجربهٔ انزوای اجتماعی و فشارهای روانی ناشی از اتهام خبرچینی و مقاومت در برابر همکاری با حکومت مینویسد. در بخشهایی از کتاب، «مولر» به بررسی مفهوم کرامت انسانی و آزادی فردی در بستر تاریخ آلمان و رومانی میپردازد و نشان میدهد که چگونه فقدان آزادی و کرامتْ جامعه را بهسوی انزوا، خودسانسوری و بیاعتمادی سوق میدهد. او با روایتهایی از زندگی شخصی و جمعی، پیوند میان سرکوب سیاسی و فروپاشی اخلاقی را برجسته میکند و در نهایت، زبان و خیال را بهعنوان آخرین پناهگاه انسان در برابر فلاکت روزمره معرفی میکند.
چرا باید کتاب فلاکت روزمره را بخوانیم؟
این کتاب با روایتی صریح و بیپرده، تجربههای زیستهٔ فردی را به دغدغههای جمعی و جهانی پیوند میزند و تصویری ملموس از زندگی در سایهٔ دیکتاتوری، ترس و تبعید ارائه میدهد. کتاب «فلاکت روزمره» نهتنها به تحلیل سازوکارهای سرکوب و بیجاشدگی میپردازد، بلکه نقش زبان، شوخی و خیال را در مقاومت و حفظ کرامت انسانی برجسته میکند. خواندن این اثر فرصتی است برای درک عمیقتر تأثیرات روانی و اجتماعی حکومتهای خودکامه و شناخت راههای تابآوری و پایداری در شرایط دشوار. «مولر» با روایتهای شخصی و تحلیلهای اجتماعی، مخاطب را به تأمل دربارهٔ ارزشهای فردی، جمعی و معنای آزادی و خانه دعوت میکند.
خواندن این کتاب را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
مطالعهٔ این کتاب برای علاقهمندان به جستارنویسی، ناداستان، ادبیات تبعید و آثاری با محوریت تجربههای زیسته در حکومتهای خودکامه مناسب است. همچنین برای کسانی که دغدغهٔ آزادی، کرامت انسانی، مهاجرت، بیجاشدگی و مقاومت در برابر سرکوب را دارند میتواند الهامبخش و روشنگر باشد. پژوهشگران علوم اجتماعی، تاریخ، مطالعات فرهنگی و دانشجویان رشتههای مرتبط نیز از خواندن این کتاب بهره خواهند برد.
درباره هرتا مولر
«هرتا مولر»، رماننویس، شاعر و مقالهنویس رومانیاییآلمانی، در سال ۱۹۵۳ در رومانی چشم به جهان گشود. او در سال ۲۰۰۹ بهعنوان سیزدهمین نویسندهٔ آلمانی موفق به دریافت جایزهٔ نوبل ادبیات شد. محدودیتها و ممنوعیتهای انتشار آثارش در رومانی، «مولر» را واداشت تا کشور زادگاه خود را ترک کند و به آلمان غربی مهاجرت کند. بازتاب تجربههای او از فضای سرکوبگر و حکومت سوسیالیستی سابق رومانی در بسیاری از نوشتههایش مشهود است.
اولین کتابش، Niederungen («فرودستان» یا «پستیها») در سال ۱۹۸۲ به زبان آلمانی در رومانی منتشر شد و جایزهای از کمیتهٔ مرکزی اتحادیهٔ جوانان کمونیست دریافت کرد. این کتاب روایت زندگی روستایی در منطقهٔ آلمانینشین «بانات» از نگاه یک کودک بود. بخشی از جامعهٔ آلمانیتبار این منطقه او را به «سیاهنمایی» و «بدنام کردن» زادگاهش متهم کردند.
«مولر» عضو گروه نویسندگان «Aktionsgruppe Banat» بود که علیه سانسور رژیم «چائوشسکو» فعالیت میکرد. آثاری چون «سرزمین گوجههای سبز» بازتابی از فشار و سرکوب آن دوران هستند. رمان «گذرنامه» نیز که نخستینبار در آلمان منتشر شد، بهشکلی نمادین و پر از کدهای زبانیِ حاصل از سرکوبْ نوشته شده و بدون اشارهٔ مستقیم به «چائوشسکو»، فضای سنگین و خفقانآور دوران او را به تصویر میکشد.
از آثار شناختهشدهٔ «مولر» میتوان به «قرار ملاقات»، «گذرنامه»، «مسافر یکلنگهپا»، «زمین پست» و «سرزمین گوجههای سبز» (که تاکنون شش ترجمهٔ متفاوت از آن در ایران منتشر شده) اشاره کرد.
این کتاب یا نویسنده چه جوایز و افتخاراتی کسب کرده است؟
در سال ۲۰۰۹، «هرتا مولر» موفق به دریافت جایزهٔ نوبل ادبیات شد؛ جایزهای که بهخاطر مهارت خاص او در ترکیب چکیدهگویی شاعرانه همراه با صداقت نثر و برای توصیف «چشمانداز محرومان» به او اهدا گردید. همچنین در همان سال، جایزهٔ حقوق بشری فرانتس ورفل (Franz Werfel) نیز به پاس توجه ادبیاش به مسائل انسانی به او اعطا شد. «مولر» علاوهبر نوبل، جوایز ادبی معتبر دیگری دریافت کرده که درخشش سبک و اهمیت آثارش را نشان میدهند؛ جایزهٔ «کلایست» (Kleist Prize) در سال ۱۹۹۴، جایزهٔ بینالمللی «ادبیات دوبلین» IMPAC در سال ۱۹۹۸، جایزهٔ ادبی اروپایی «آریستیون» (Aristeion Prize) در سال ۱۹۹۵ و جایزهٔ ادبی «ریکاردا هوخ» (Ricarda-Huch-Preis) در سال ۱۹۹۸ از آن جملهاند.
بخشی از کتاب فلاکت روزمره
«بیجاشدگی رشتهای است در تاروپود تجربهٔ انسانی؛ وضعیتی که از مرزهای مکان یا فردی خاص فراتر میرود. ماجرا فقط داستان فردی که از وطنش رانده شده یا انسانی که از حق شهروندیاش محروم شده نیست. موضوعی است جهانی؛ دردی مشترک که در سراسر جوامع، ملتها و تاریخ طنینانداز میشود. وقتی هموطنانت مجبور به فرار میشوند ـــ خواه از ترس حکومتی بگریزند و خواه به امید آیندهای بهتر به جایی دیگر پناه برند ـــ درون تو نیز چیزی بیجا و بیمکان میشود. حس تعلقت گسسته میشود، احساساتت در هم میپیچند، و حتی اگر در خاک زادگاهت باشی، روحت را آواره مییابی. این وضعیت نوعی درهمتنیدگی جمعی است.
در چنین نظامهایی، داستانهای فردی تبعید یا سانسور فقط بخشی از الگویی بزرگتر و شومترند؛ هر جزء زندگی، از خصوصیترین تا عمومیترین، از قالب و ساختار معمول خود خارج میشود.»
حجم
۱۹۸٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۴
تعداد صفحهها
۵۴ صفحه
حجم
۱۹۸٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۴
تعداد صفحهها
۵۴ صفحه