
دانلود و خرید کتاب صوتی بیچارگان
معرفی کتاب صوتی بیچارگان
کتاب صوتی بیچارگان نوشته فیودور داستایوفسکی با ترجمه آرزو آشتیجو و صدای تایماز رضوانی، سحر بیرانوند و خشایار فیروزی، توسط رادیو گوشه منتشر شده است. این اثر از نخستین رمانهای داستایوفسکی بهشمار میآید و در مجموعهی جهان کلاسیک قرار دارد. کتاب صوتی بیچارگان داستانی اجتماعی و انسانی است که با نگاهی عمیق به فقر، تنهایی و روابط انسانی در روسیهٔ قرن نوزدهم میپردازد. نسخهی صوتی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب صوتی بیچارگان
کتاب صوتی بیچارگان نخستین رمان فیودور داستایوفسکی است که در بازهی زمانی نُهماهه بین سالهای ۱۸۴۴ و ۱۸۴۵ نوشته شده است. این اثر که در قالب نامهنگاری میان دو شخصیت اصلی، «ماکار دووشکین»، کارمند ساده و دونپایه و «واروارا دوبروسلووا»، دختر یتیم جوان، روایت میشود، به زندگی و دغدغههای انسانهایی میپردازد که در حاشیهی جامعهی سنپترزبورگ قرن نوزدهم زندگی میکنند. این کتاب در دسته رمانهای اجتماعی و کلاسیک جای میگیرد و یکی از نخستین نمونههای رمان اجتماعی در ادبیات روسیه به شمار میرود. ساختار اپیستولار یا نامهنگارانه آن به خواننده این امکان را میدهد که بهطور مستقیم با احساسات، افکار و رنجهای شخصیتها آشنا شود و تصویری زنده و انسانی از فقر، بیپناهی و امیدهای کوچک انسانهایی ارائه دهد که در دل جامعهای بیرحم و نابرابر، برای بقا و حفظ کرامت انسانی خود تلاش میکنند.
داستایوفسکی در آن زمان به دلیل اعتیاد به قمار با مشکلات مالی جدی روبهرو بود و ترجمههایش از رمانهای خارجی، مانند «اژنی گرانده» بالزاک و آثار دیگر، موفقیت چندانی نداشتند. او تصمیم گرفت رمانی بنویسد تا بتواند سرمایهای جمع کند و با توجه به تأثیرپذیری از نویسندگانی چون گوگول، پوشکین، کارامزین و همچنین نویسندگان انگلیسی و فرانسوی، رمان بیچارگان را خلق کرد. این رمان که برگرفته از رابطهی دور خانوادگی دووشکین و دوبروسلووا است، زندگی مردم فقیر، رابطهی آنها با ثروتمندان و به طور کلی مسئلهی فقر را که موضوعی رایج در سبک طبیعتگرایی ادبی بود، به تصویر میکشد.
رابطهی عمیق و البته پیچیده میان دووشکین و دوبروسلووا محور داستان است؛ دوستیای که ابتدا بر پایه علاقه مشترک به ادبیات شکل میگیرد، اما با ورود عوامل اجتماعی مانند خواستگاری دوبروسلووا توسط بیوه ثروتمندی به نام «آقای بیکوف»، دستخوش تغییر میشود. در این میان، دووشکین نمایندهی کارمندانی است که در ادبیات طبیعتگرای آن دوره دیده میشدند؛ شخصیتهایی که با وجود مشکلات و شرایط سخت، ویژگیهای انسانی و عاطفی خود را حفظ میکنند، در حالی که دوبروسلووا هنر و علاقهاش به ادبیات را رها میکند، اما دووشکین نمیتواند بدون ادبیات زندگی کند.
کتاب صوتی بیچارگان نه تنها به موضوعات اجتماعی و اقتصادی میپردازد، بلکه از نظر ساختاری و سبکی نیز قابل توجه است. قالب نامهنگاری، استفاده از چند صدایی و روایتهای مختلف، به همراه پرداخت روانشناختی عمیق به شخصیتها، این رمان را از سایر آثار مشابه متمایز کرده است. داستایوفسکی در این اثر، برخلاف گوگول که شخصیتهایش را گاه مکانیکی و بیروح به تصویر میکشید، با انسانی کردن این شخصیتها، مسیر تازهای در ادبیات روسیه گشود و تصویرگر سرخوردگیهای روانشناختی و اجتماعی آن دوره بود. در کنار جدیت موضوعات، طنز و پارودیهای ظریفی نیز در متن کتاب صوتی بیچارگان دیده میشود. این طنز بیشتر ناشی از تضاد میان روح ساده و پاک شخصیتهایی مانند دووشکین و ساختار پیچیده و بیروح جامعه است که توسط افراد «باهوش» اداره میشود.
یکی از موضوعات مهم و قابل توجه در یکی از موضوعات مهم و قابل توجه در کتاب صوتی بیچارگان مسألهی احساس گناه جنسی است که بهصورت تلویحی در رابطه بین دووشکین و دوبروسلووا مطرح میشود. این موضوع، با توجه به ارتباط خانوادگی دور آنها و گذشتهی مبهم واروارا، ابعادی از اروتیسم و عاطفه پدری را در خود دارد که از جمله علاقهمندیهای داستایوفسکی بوده است. این پیچیدگی روانی و اخلاقی به عمق درونمایه رمان افزوده و مخاطب را به تفکر دربارهی روابط انسانی در جامعهای سخت و نابرابر وامیدارد.
برخی منتقدان این رمان را پارودی جدی و «تراوستی» داستان عاشقانه نامهنگارانه احساسی دانستهاند، که در آن داستایوفسکی با ترکیب پارودی رمان نامهنگارانه احساسی و نمایش طبیعتگرایانه کارمند، اثر خود را شکل داده است. در عین حال، برخی دیگر از منتقدان وجود هرگونه طنز را رد کرده و بر جدیت و عمق انسانی این اثر تأکید کردهاند. رمان صوتی بیچارگان ابتدا توسط داستایوفسکی به مجلهی یادداشتهای پدری پیشنهاد شد، اما درنهایت در سالنامهی مجموعهی سنپترزبورگ در ژانویهی ۱۸۴۶ منتشر شد.
در مجموع، کتاب صوتی بیچارگان با نثری ساده و صمیمی، تصویری زنده و ملموس از فقر، مبارزه برای بقا و تلاش انسانها برای حفظ کرامت خود در برابر نابرابریها ارائه میدهد. این کتاب صوتی نه تنها آغازگر مسیر ادبی داستایوفسکی است، بلکه نشانهای از دغدغههای عمیق اجتماعی و انسانی او در آثار بعدیاش نیز محسوب میشود و هنوز هم بهعنوان یکی از آثار تأثیرگذار ادبیات جهان شناخته میشود.
خلاصه کتاب صوتی بیچارگان
هشدار: این پاراگراف بخشهایی از داستان را فاش میکند!
داستان صوتی بیچارگان با نامهنگاریهای ماکار دیووشکین و واروارا آلکسیونا آغاز میشود؛ دو انسانی که هر دو در فقر و تنهایی زندگی میکنند و تنها دلخوشیشان همین ارتباط نامهای است. ماکار، مردی میانسال و کارمند جزء، با واروارا، دختر جوان یتیم و بیپناه، رابطهای پدرانه و حمایتگرانه دارد. نامههای آنها پر است از شرح روزمرگیها، نگرانیها، امیدها و اندوههایی که در زندگیشان جاری است. واروارا از گذشتهٔ تلخ خود، مرگ پدر و مادر و سختیهای زندگی نزد خویشاوندی سنگدل مینویسد و ماکار نیز از تلاشهایش برای حمایت از او و تحمل شرایط دشوارش سخن میگوید. در خلال این نامهها، مخاطب با فضای تنگ و تاریک خانههای اجارهای، روابط سرد و بیرحمانهٔ جامعه، و تلاش شخصیتها برای حفظ عزتنفس و امید آشنا میشود.
روایت، بهتدریج لایههای عمیقتری از شخصیتها را آشکار میکند؛ از عشق پنهان، حسرتها و آرزوهای برآوردهنشده تا رنجهای جسمی و روحی. ماکار با وجود فقر و پیری، همواره سعی دارد واروارا را دلگرم کند و برایش نقش تکیهگاه را ایفا کند، اما فشارهای اجتماعی و مالی، آنها را بهسوی ناامیدی و جدایی سوق میدهد. داستان، تصویری از انسانهایی ارائه میدهد که در برابر بیعدالتی و بیرحمی جهان، تنها با مهربانی و همدلی زنده میمانند.
چرا باید کتاب صوتی بیچارگان را بشنویم؟
کتاب صوتی بیچارگان از نخستین آثار داستایوفسکی است که ریشههای دغدغههای انسانی و اجتماعی او را بهخوبی نشان میدهد. این کتاب با روایت نامهنگارانه، خواننده را به قلب زندگی آدمهایی میبرد که در حاشیهٔ جامعه، با فقر و تنهایی دستوپنجه نرم میکنند. تجربهٔ شنیدن این اثر، فرصتی است برای لمس عواطف انسانی، همدلی با رنج دیگران و درک عمیقتری از معنای کرامت و امید در شرایط دشوار. روایت صوتی کتاب، فضای احساسی و صمیمیت شخصیتها را بهخوبی منتقل میکند و شنونده را با جهان پررمزوراز و اندوهگین آنها همراه میسازد.
شنیدن کتاب صوتی بیچارگان را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
این کتاب برای علاقهمندان به رمانهای کلاسیک، دوستداران ادبیات روسیه و کسانی که دغدغهی مسائل اجتماعی، فقر، تنهایی و روابط انسانی را دارند، مناسب است. همچنین شنیدن آن به کسانی پیشنهاد میشود که به دنبال تجربهی عمیقتر از زندگی و احساسات انسانی هستند.
نظر افراد و مجلههای مشهور درباره کتاب یا نویسنده
رمان بیچارگا از سوی منتقدان مورد تحسین قرار گرفت. داستایوفسکی خود دربارهی این موفقیت گفته بود: «تمام روسیه دربارهی بیچارگان من حرف میزند.»
«ویساریون بلینسکی»، به محض مطالعه نسخهی خطی این اثر، آن را نخستین «رمان اجتماعی» روسیه معرفی کرد.
«الکساندر هرزن» نیز در مقالهای به تمجید از کتاب پرداخت و آن را نمادی از «پیشرفت ایدههای انقلابی در روسیه» دانست و به گرایشها و رویکردهای سوسیالیستی آن اشاره کرد. «پاول آننکوف»، منتقد ادبی نیز این اثر را جزو «مکتب ناتورالیسم» طبقهبندی کرد.
«نیکولای دوبرولیوبوف» در مقالهای با عنوان «مردم سرکوبشده» نوشت که داستایوفسکی با این رمان به بررسی واقعیت زندگی فقرا پرداخته و ایدههای انسانگرایانه را به تصویر کشیده است. او همچنین از داستایوفسکی به خاطر نمایش ماهیت عمیق انسان و به تصویر کشیدن روانهایی که پس از مقاومت برای حفظ هویت خود در برابر فشارهای بیرونی و خشونت گرفتار شدهاند، تمجید کرد.
«آپولون گریگوریف» در روزنامهی فنلاندی هرالد نوشت که داستایوفسکی در ادبیات روسیه نقشی مشابه نقش هافمن در ادبیات آلمان دارد. او افزود که داستایوفسکی چنان به زندگی کارمندان دولت فرو رفته که روزمرگی کسلکننده آنها برایش به کابوسی نزدیک به جنون تبدیل شده است. کنت ولادیمیر سولوگوب نیز این رمان را تحسین کرد و گفت: «این رمان با قدرت و سادگی توسط استعدادی بزرگ نوشته شده است.»
«والرین مایکوف» پس از مطالعهی چند اثر داستایوفسکی اشاره کرد که گوگول بیشتر بهعنوان شاعری اجتماعی شناخته میشود، در حالی که داستایوفسکی شاعر برجستهای در زمینه روانشناسی بود. او توضیح داد که گوگول نمایندهی جامعهی معاصر خود بود، اما داستایفسکی بیشتر بر تأثیر جامعه بر فرد تمرکز داشت و جامعه را از طریق اثر آن بر زندگی افراد به موضوعی جذاب تبدیل میکرد.
چه نسخههای دیگری از این کتاب منتشر شده است؟
کتاب بیچارگان به فارسی با عناوین و ترجمههای مختلفی منتشر شده است. نخستین ترجمهٔ اثر با عنوان «نگونبخت» توسط انتشارات عطایی منتشر شد. ترجمهای دیگر با عنوان «مردم فقیر» توسط کاظم انصاری و از سوی انتشارات جاودان خرد چاپ شده است. همچنین پرویز همتیان بروجنی ترجمهای از «مردم فقیر» را در کتاب «شبهای روشن و پنج داستان دیگر» با انتشارات امیرکبیر ارائه داده است. ترجمهای تحت عنوان «بیچارگان» توسط خشایار دیهیمی و نشر نی منتشر شده که این ترجمه از زبان انگلیسی انجام شده است. نسرین مجیدی نیز ترجمهای با همین عنوان را از طریق انتشارات روزگار منتشر کرده است. «تیرهبختان» عنوان ترجمهای است که کاظم خلخالی در سال ۱۳۶۳ با انتشارات تلاش ارائه داد. علاوه بر اینها، آرزو آشتیجو نیز ترجمهای از کتاب بیچارگا» را به چاپ رسانده که توسط نشر چشمه منتشر شده است.
درباره فیودور داستایوفسکی
فئودور داستایوفسکی، نویسندهی روسی، در سال ۱۸۲۱ متولد شد و در ۱۸۸۱ درگذشت. او از برجستهترین چهرههای ادبیات جهان و پدر رماننویسی روانشناختی شناخته میشود. از همان کودکی با ادبیات آشنا شد و پس از تحصیل در مدرسه مهندسی نظامی، وارد دنیای ترجمه و سپس نویسندگی شد. نخستین اثرش «بیچارگان» مورد تحسین منتقدان قرار گرفت و آغازگر مسیری شد که با آثاری چون «جنایت و مکافات»، «ابله» و «برادران کارامازوف» به اوج رسید.
داستای.فسکی زندگی پرفرازونشیبی داشت. به خاطر عضویت در حلقههای فکری و سیاسی، دستگیر و به اعدام محکوم شد، اما در لحظهی آخر حکم او به چهار سال تبعید در سیبری تغییر یافت. این تجربه عمیق زندان و تبعید، زندگی و نگاهش به انسان و جامعه را دگرگون کرد. او در تبعید، مفاهیمی چون گناه، آزادی، رنج و ایمان را به شکلی عمیق تجربه کرد؛ مفاهیمی که بعدها شالوده آثار بزرگ او را شکل دادند.
بازگشت او به ادبیات با «یادداشتهای زیرزمینی» آغازگر مرحلهای تازه بود؛ مرحلهای که او در آن ایدهها را به شخصیتها بدل کرد و از خلال جدال درونی آنها به بررسی مسائلی چون اخلاق، اختیار، خدا، شر و نجات پرداخت. سبک رواییاش مبتنی بر درگیری شخصیتها با اندیشههای متضاد و کشمکشهای درونی بود؛ تا آنجا که مرز میان ایده و کنش در آثارش از میان میرفت.
داستایوفسکی نویسندهای توانا و متفکری ژرفنگر بود که در بستر تحولات اجتماعی و سیاسی روسیه نوشت. او با ترکیب رئالیسم و تخیل و با تکیه بر آموزههای مذهبی و انسانی، به نقد رادیکالیسم، عقلگرایی و ایدئولوژیهای زمان خود پرداخت. او باور داشت انسان تنها با آزادی درون و رنج مقدس میتواند به نجات برسد، و این نگرش در آثار متأخرش چون «برادران کارامازوف» به اوج رسید.
شهرت و نفوذ داستایفسکی پس از مرگش نیز ادامه یافت. موزهای در خانهاش تأسیس شد، دهانهای در سیاره عطارد و سیارهای کوچک به نام او نامگذاری شدند، و زندگیاش سوژه فیلمها و برنامههای مختلف شد. آثار او همچنان الهامبخش نویسندگان، روانشناسان و فیلسوفان در سراسر جهان است و جایگاه او در تاریخ ادبیات، همچنان بیرقیب باقی مانده است.
بخشی از کتاب بیچارگان
«بهای من! دیروز خوشبخت بودم، زیاده خوشبخت، خارج از اندازه خوشطالع! چرا که شما برای یک دفعه هم که شده، دختر لجبازم، به حرف من گوش کردید. موقعِ عصر، حدود ساعت ۸ بیدار شدم (عزیزکم، شما میدانید که من دوست دارم پس از فراغت از کار، چرتی بزنم)؛ شمعی روشن کردم. کاغذها را آماده میکردم و قلم میتراشیدم که ناگاه بهتصادف چشمم به پنجرهٔ اتاقتان افتاد و حقیقتاً قلبم از جا کنده شد! آخرالامر دریافتید من چه میخواستم، قلب کوچکم چه میخواست! دیدم که گوشهٔ پردهٔ پنجرهتان کناری زده شده و به گلدانِ شمعدانی بسته شده است، دقیقاً طوری که به شما گفته بودم. به نظرم رسید که چهرهٔ ظریف شما در پنجره درخشید. انگار شما هم از اتاقتان مرا تماشا میکردید، انگار شما هم به من فکر میکردید. و چهقدر حزنآور بود کبوترکم که نمیتوانستم چهرهٔ دوستداشتنی شما را درست ببینم! بالاخره چشمان من هم روزگاری سو داشت و خوب میدیدم. پیری و هزار دردسر، دلبندم! فیالحال انگار چشمهایم هیچ نمیبینند؛ عصرهنگام کمی کار میکنی، چیزکی مینویسی و فردایش چشمهات طوری قرمزند و اشکها طوری سرازیر میشوند که پیش غریبهها شرمسار میشوی. اما در خیال من، فرشتهٔ کوچک، لبخند شما طوری درخشید ــ لبخند مهربان و پُر از درود شما ــ که قلب من آکنده از احساسی شد شبیه آن زمان که شما را بوسیدم، وارنکا، فرشتهٔ کوچک، یادتان هست؟ کبوترکِ من میدانید، حتی به گمانم رسید سرانگشتی تکان دادید؛ همینطور است، وروجکجان؟ حتماً همهٔ اینها را با جزئیات در نامهتان برایم توصیف کنید.»
زمان
۸ ساعت و ۵۷ دقیقه
حجم
۱ گیگابایت, ۲۰۶٫۶ مگابایت
قابلیت انتقال
ندارد
زمان
۸ ساعت و ۵۷ دقیقه
حجم
۱ گیگابایت, ۲۰۶٫۶ مگابایت
قابلیت انتقال
ندارد