دانلود و خرید کتاب صوتی قاتلان ماه گل
معرفی کتاب صوتی قاتلان ماه گل
کتاب صوتی قاتلان ماه گل؛ پشت پرده کشتار سرخپوستان و پیدایش اف بی آی نوشتهٔ دیوید گرن و ترجمهٔ ندا بهرامی نژاد است. رادیو گوشه این کتاب صوتی را با صدای نیما رئیسی روانهٔ بازار کتاب کرده است. قاتلان ماه گل داستان واقعی بومیان آمریکا در اوایل قرن بیستم است که به طرز مشکوکی به قتل میرسیدند.
درباره کتاب صوتی قاتلان ماه گل
اواخر قرن نوزدهم میلادی، قوم اُسِیج بهاجبار به ناحیهای دورافتاده و بیامکانات در شمال شرقی اوکلاهما کوچانده شدند. بعد از مدتی کاشفان نفت متوجه شدند که زمینهای آن منطقه یکی از بزرگترین ذخایر نفتی آمریکا را در دل خود جای داده است. کاوشگران نفت برای آنکه به نفت این منطقه دست پیدا کنند، باید به صاحبان آن زمینها یعنی اهالی قوم اسیج اجاره پرداخت میکردند. همین روند باعث شد اعضای این قبیله کمکم به ثروتمندترین ساکنان آمریکا و بلکه دنیا تبدیل شوند.
اما اوضاع به همین خوبی پیش نرفت. اوایل قرن بیستم قتلهای مشکوکی در آن منطقه رخ داد که پای افبیآی را که تازه تأسیس شده بود به ماجرا باز کرد.
کتاب قاتلان ماه گل نمایانگر بخشی از جنایتی است که سفیدپوستان بر سر بومیان آمریکا هوار کردند. جنایتی که تا به امروز هم موجب شرمساری آمریکاییها میشود.
قاتلان ماه گل سه بخش دارد که واقعهنگاری نامگذاری شدهاند:
واقعهنگاری اول: زن نشانشده
واقعهنگاری دوم: مرد استنادگر
واقعهنگاری سوم: خبرنگار
همانگونه که از نام بخشها متوجه شدید، بخش اول ماجرای قهرمان زن کتاب، مالی، و خواهرانش و روایت قتلهاست. در بخش دوم وارد دادگاه و زندان میشوید تا از چند و چون قتلها باخبر شوید و در بخش سوم به عصر حاضر برمیگردید، به سال ۲۰۱۲، زمانی که دیوید گرن، نویسنده و خبرنگار، به امید یافتن اطلاعاتی دربارهٔ پروندهٔ قتلهای اسیج، از نیویورک، محل کار و زندگیاش، برای اولین بار به پاهاسکا سفر میکند. تا آن موقع، دیگر از عمر این پرونده، حدود یک قرن میگذرد. او میخواهد دربارهٔ این قتلها بیشتر بداند؛ قتلهایی که خود آمریکاییها هم فراموش کردهاند. انگار این جنایت بهکل از تاریخ حذف شده بود. او در این سفر با بازماندگان اسیج دیدار میکند.
خلاصه کتاب صوتی قاتلان ماه گل
هشدار: در این قسمت، پایان داستان لو داده میشود!
اوایل دههٔ ۱۸۷۰، قبیلهٔ اسیج را از اراضیشان در کانزاس به قرارگاهی سنگلاخ و بهظاهر لمیزرع در شمالشرقی اکلاهما کوچاندند. در کمال شگفتی، دههها بعد معلوم شد این زمین روی یکی از بزرگترین مخازن نفتی آمریکا قرار دارد. برای استخراج این نفت، جویندگان باید به قبیلهٔ اسیج اجارهبها و حق بهرهبرداری میپرداختند. از اوایل قرن بیستم، هر سه ماه یک بار، به هرکدام از افراد حاضر در فهرست اسامی قبیله، چکی پرداخت میشد. اوایل، مبلغ آن چند دلاری بیش نبود ولی بهمرور، با استخراج نفت بیشتر، سهم هر نفر به صدها و بعد هزاران دلار رسید. این مبلغ هر سال بیشتر و بیشتر شد تا اینکه اعضای قبیله روی هم میلیونها میلیون دلار به جیب زدند. قبیلهٔ اسیج از نظر درآمد سرانه، ثروتمندترین مردم دنیا به حساب میآمدند. هفتهنامهٔ آوتلوک نیویورک با آبوتاب فراوان اعلام کرد: «چه نشستهاید! سرخپوستها عوض جان دادن از گرسنگی... چنان درآمدی دارند که بانکدارها را از حسادت منفجر میکند!» یا واشنگتن استار اینطور نوشت: «شاید وقتش رسیده باشد که دیگر به حالشان تأسف نخوریم و نگوییم آخی بومیهای بیچاره رو نگاه! و عوض آن به فراخور اوضاع بگوییم اوهو... سرخپوستهای پولدار رو باش.»
تا اینکه اوایل قرن بیستم قتلهای مشکوکی اتفاق افتاد و اعضای قبیله یکی یکی کشته شدند. وقتی تعداد قتلها به ۲۴ رسید، زنگ خطر به صدا درآمد. پلیس محلی کاری از دستش برنمیآمد حتی خودش هم مظنون بود. تا اینکه سازمانی تازه تاسیس به نام افبیآی وارد کار شد تا بتواند پرده از راز این قتلها بردارد.
یکی از اعضای اسیج دختری به نام «مالی» بود. مالی و خواهرانش از اجارهٔ زمینها به مالومنالی رسیده بودند. مردهای سفیدپوست برای مالی و خواهرانش دندان تیز میکردند. یکی از خواهرهای مالی چند سال پیش به طرز مشکوکی فوت کرده بود. خواهر دیگرش هم حالا شوهر سفیدپوست داشت، اما آنا یکی دیگر از خواهران مالی، دختری پرشور و شر بود و تن به ازدواج نمیداد. تااینکه او نیز به طرز وحشتناکی کشته شد.
مالی که از مادرش مراقبت میکرد، دوست داشت به سنت خودشان پایبند باشد و علاقهٔ آنچنانی به مردان سفید نداشت تا اینکه با مردی به نام ارنست آشنا و شیفتهٔ او شد. ارنست به هوای برادر و دایی پولدارش به این منطقه آمده بود. ارنست و مالی با عشق ازدواج کردند. حاصل این ازدواج سه فرزند بود. مالی دیابت داشت و این بیماری شرایطش را متزلزل کرده بود. وقتی آخرین خواهر او، ریتا نیز کشته شد، مالی یقین پیدا کرد که جانش در خطر است و ممکن است نفر بعدی که قرار است به قتل برسد خود او باشد. خیلی از اسیجها به این باور رسیده بودند که دست مراجع محلی با قاتلها در یک کاسه است. اگر کسی هم از بیرون شهر میآمد که در این باره تحقیق کند، یا به طرز مشکوکی ناپدید میشد یا در ازای دریافت رشوه خودش را میفروخت تا گزارشی تحویل مقامهای بالاتر ندهد. تااینکه قبیله اسیج تصمیم گرفتند خودشان دست به کار بشوند و سراغ مقامهای دولتی بروند تا برایشان کارآگاه خصوصی بفرستند.
آن روزها داروی انسولین بهتازگی کشف شده بود. اما تنها تعداد کمی از افراد دارای دیابت که متمول بودند میتوانستند انسولین دریافت کنند. مالی یکی از آنها بود. مالی در ابتدا گمان میکرد با این داروی معجزهبخش قرار است عمر طولانیتری داشته باشد تا اینکه متوجه میشود حالش بدتر و بدتر میشود؛ عدهای به جای انسولین داروی دیگری به او تزریق میکردند تا او مسموم شود!
در بخش دوم کتاب بالاخره کارآگاهان خصوصی وارد میشوند. کارآگاههایی از ادارهٔ تحقیقات که سال ۱۹۰۸ به این امید تأسیس شده بود که خلأ موجود در اجرای قانون در سطح فدرال را جبران کند. این اداره بعدها با نام افبیآی شناخته شد. این افراد دیگر تن به رشوه نمیدادند و به دلیل ارتباطاتی که با سازمان داشتند احتمال اینکه کشته شوند و کسی از مرگ آنها خبردار نشود بسیار کم بود. با نقشهای که این کارآگاهها و ماموران مخفیشان اجرا کردند، بالاخره مشخص شد ارنست و البته رهبر و سردستهٔ این گروه، ویلیام هیل، در این قتلها دست داشتهاند اما باید در دادگاه ارنست اعتراف میکرد که چگونه داییاش از او سوءاستفاده کرده است. ارنست در ابتدا تن به اعتراف نمیداد تا اینکه بالاخره در یکی از جلساتْ حقیقت را فاش کرد. مالی هنوز هم باورش نمیشد ارنست با قصد قبلی مرتکب جنایت شده باشد. خانوادهٔ مالی قتلعام شده بودند و حالا انگار شوهرش را هم از دست داده بود. فرزند سومشان آنا نیز از دنیا رفت و این رنجِ مالی و ارنست را بیشتر کرد. ارنست حالا متوجه شده بود چه ظلم بزرگی به خانوادهاش کرده است. تااینکه مالی متوجه شد که ارنست قصد مسموم کردن او را داشته و به جای انسولین مادهای دیگر به او تزریق میکرده است، و این پایان داستان عاشقانهٔ مالی و ارنست بود.
ارنست باید در زندان میماند و مالی اگرچه تمام خواهران و همسرش را از دست داده بود اما تصمیم گرفت زندگی نویی برای خود بسازد و از توهم رابطهٔ عاشقانه با ارنست بیرون بیاید. او سرانجام، عاشق مردی به نام جان کاب شد که دورگهٔ سفیدپوست کریک بود. عشق آن دو بیغلوغش بود و سالها دوام آورد.
مضمون و پیام کتاب صوتی قاتلان ماه گل چیست؟
گاه نگریستن به اکنون و لذتبردن از دستاوردهایی که انسانها به دست آوردهاند باعث میشود فراموش کنیم چه راه پر فراز و نشیبی را طی کردهایم تا به جایگاه کنونی برسیم. پشت موفقیتها و دستاوردهای بزرگ ممکن است خون صدها انسان بیگناه شُرّه کرده باشد، برای بهثروترسیدن عدهای، هزاران آدم آواره شده باشند و برای اینکه افرادی طمّاع به خواستههایشان برسند، هزاران انسان دست از خواستههایشان شسته باشند. این مسئلهای است که دیوید گرن در قاتلان ماه گل بر آن دست میگذارد؛ اما او نمیخواهد مرثیه بسراید. گرن قصد دارد روح تاریخ را پیش چشمش احضار کند تا روایتی را برایش تعریف کند که فراموش شده است.
اما آنچه در قاتلان ماه گل اهمیت دارد همین نکته است که گاه برخی از وقایع از شدت وحشتناکبودنشان از صحنهٔ تاریخ و حافظهٔ جمعی یک ملت حذف میشوند اما باید وجدانهای بیداری وجود داشته باشند که آنها را به یاد بیاورند. این یادآوری از سویی نشان میدهد که انسانها در طول تاریخ در نبود قانون، تا چه میزان سبعیت داشتند و میتوانستند به صرف تفاوت نژاد یا دین انسان دیگری را بکشند. از سوی دیگر، تجربهٔ تاریخی نشان داده هر تفاوتی که یک زمان باعث مرزکشی میان انسانها میشده، در زمان دیگری بیمعنا یا کماهمیت میشود. بنابراین داستان قاتلان ماه گل در هر دوره و هر مکانی میتواند اتفاق بیفتد و قربانیان ممکن است از هر نژاد، طبقه و جنسیتی باشند؛ فقط کافی است «دیگری» باشند و با بقیه متمایز.
شنیدن کتاب صوتی قاتلان ماه گل را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
کتاب صوتی قاتلان ماه گل را به همهٔ دوستداران رمانهای خارجی که حال و هوای مستندگونه دارند پیشنهاد میکنیم؛ اما پیشنهاد ویژه ما به این چند گروه است:
اگر به بومیان و سرخپوستهای آمریکایی و آداب و سنتهایشان علاقه دارید این کتاب را حتما بشنوید؛
اگر فیلم قاتلان ماه گل از اسکورسیزی را دیدهاید و دوست دارید با منبع اصلی آن فیلم مواجه شوید این کتاب صوتی را گوش کنید؛
اگر به تاریخ آمریکا علاقه دارید و دوست دارید از تاریخ معاصر این کشور بیشتر سر در بیاورید این کتاب صوتی بسیار کمکتان میکند؛
و در نهایت، اگر داستانهای معمایی و جنایی را دوست دارید و از کتابهایی که در آن یک خبرنگار سراغ اصل ماجرا میرود و رمزگشایی میکند این کتاب برای خود شماست.
چرا باید این کتاب صوتی را بشنویم؟
کتاب قاتلان ماه گل حدود سیصد صفحه دارد. ممکن است خواندن کل کتاب برایتان دشوار باشد؛ از طرفی دوست داشته باشید این کتاب را به فهرست کتابهایی که خواندهاید اضافه کنید، بنابراین پیشنهاد ما به شما شنیدن کتاب صوتی قاتلان ماه گل با صدای نیما رئیسی است. رئیسی در این کتاب در جایگاه یک راوی خبره، داستان قاتلان ماه گل را میخواند و شنونده را همراه خود تا انتها میکشاند. موسیقی پسزمینهٔ این کتاب صوتی نیز به درک بهتر داستان کمک میکند. خودتان را برای یک موسیقی بومی آمریکایی آماده کنید. رادیو گوشه برای تنظیم این کتاب از موسیقی و آواهای بومیان آمریکایی استفاده کرده است. این کتاب صوتی ۳۰ فایل دارد و شنیدنش زمان زیادی از شما نمیگیرد. شنیدن هر فایل حدودا ۲۰ دقیقه زمان میبرد.
درباره دیوید گرن
دیوید گرن از اعضای تحریریهٔ نیویورکر و مؤلف کتاب پرفروش «شهر گمشدهٔ زد» است که نیویورک تایمز، واشنگتن پست و بسیاری از نشریات، لقب یکی از بهترین کتابهای سال را به آن دادهاند و به بیش از بیستوپنج زبان ترجمه شده است. گرن مؤلف کتاب «شیطان و شرلوک هولمز» هم هست و آثارش به پاس مهارت استثنایی روزنامهنگاری، افتخاراتی چند، ازجمله جایزهٔ جورج پولک را برایش به ارمغان آوردهاند.
کتاب قاتلان ماه گل چه جوایز و افتخاراتی کسب کرده است؟
بهترین کتاب ناداستان در سال ۲۰۱۷ به انتخاب کاربران گودریدز؛
رتبهٔ اول در بین پرفروشهای نیویورک تایمز؛
کتاب از سوی مجلات ادبی چون «نیویورک تایمز بوک ریویو» و «واشنگتن پست بوک ریویو» پنج ستاره به همراه نقد مثبت دریافت کرد؛
مجلهٔ تایم کتاب قاتلان ماه گل را در فهرست بهترین کتابهای سال ۲۰۱۷ جای داد؛
برندهٔ جایزهٔ آنتونی؛
برندهٔ جایزهٔ ادگار؛
حضور در فهرست نهایی جایزهٔ ملی کتاب آمریکا؛
نامزد دریافت جایزهٔ ادبی کتابخانهٔ عمومی بروکلین.
ژانر و سبک کتاب قاتلان ماه گل چیست؟
قاتلان ماه گل در بخش اول و دوم راوی سومشخص دارد اما در بخش سوم راوی اولشخص که دیوید گرن باشد حضور پیدا میکند. گرن در دو بخش اول، توصیفات داستانی را با مستندهایی که به دست آورده، آمیخته تا بتواند هم از سویی خواننده را با داستان زندگی مالی و جزئیات زندگی این زن آشنا کند و هم نشان دهد که این داستان، زائیدهٔ تخیلاتش نیست و واقعیت دارد. شدت مستندهایی که گرن رو میکند آن اندازه زیاد نیست که خواننده یا شنونده زده شوند و البته آن اندازه مُوجه و حسابشده هستند که مخاطبان قانع میشوند.
ژانر کتاب قاتلان ماه گل را میتوان در دستهٔ ناداستان (نانفیکشن) قرار داد؛ چون اساس آن بر پایهٔ واقعیت است و لحظه به لحظه با مستندهایی که گرن به دست آورده روبهرو میشوید، اما ناداستان بودن آن به این معنا نیست که شما با ادبیات مواجه نیستید؛ چون با شنیدن آن، متوجه میشوید که گرن با چه مهارتی داستان خانوادهٔ مالی را روایت میکند و شما تنها با واقعیت مواجه نمیشوید؛ بلکه «ادبیات» نیز رد پای خود را در این داستان به جا میگذارد.
این کتاب را همچنین میتوان در دستهٔ «ژورنالیسم نو» قرار داد که ترومن کاپوتی با رمان «در کمال خونسردی» مبدع آن بود. گرن نیز که خود خبرنگار بود میدانست چگونه از ژورنالیسم برای نوشتن رمانش استفاده کند.
کتاب صوتی قاتلان ماه گل مناسب چه ردهٔ سنی است؟
این داستان برای ردهٔ سنی ۱۸ سال به بالا مناسب است. همچنین قاتلان ماه گل در برخی از صفحاتش توصیفات جزئی درمورد قتلها دارد، بنابراین پیش از شنیدن کتاب صوتی خودتان را برای این قسمتها آماده کنید یا اگر حالتان بد میشود از این قسمتها بگذرید.
عنوان کتاب قاتلان ماه گل در زبان اصلی چیست؟
عنوان اصلی کتاب در زبان انگلیسی از این قرار است:
Killers of the Flower Moon, The Osage Murders and the Birth of the FBI
وجه تسمیه کتاب قاتلان ماه گل از کجا میآید؟
در ماه آوریل، میلیونها گل کوچک، از بنفشهٔ وحشی گرفته تا میخک کوهی و روناس نیلی، روی تپههای پوشیده از درختان بلوط سرخ و چمنزارهای پهناور اراضی اُسِیج اکلاهما گسترده میشدند. در ماه مه گیاهان بلندقدتری چون کوکب و برگبیدی، یواشیواش روی گلهای کوچکتر میخزیدند و آب و آفتاب را از آنها دریغ میکردند. گردن گلهای ظریفتر میشکستند و گلبرگهایشان میریخت و خیلی زود زیر خاک مدفون میشدند. به همین خاطر، سرخپوستهای قبیلهٔ اسیج، به ماه مه، ماه گلکُشان میگفتند. قتل «آنا» در مه ۱۹۲۱ اتفاق افتاد، بنابراین این عنوان استعارهای است از اتفاقی که برای اسیجها رخ داد.
نظرات افراد و مجلههای مشهور درباره کتاب قاتلان ماه گل
دیوید اگرز، نویسندهٔ شناختهشده، در نیویورک تایمز دربارهٔ این کتاب چنین نوشت که قاتلان ماه گل با روایتی جذاب و داستانی تاثیرگذار و دراماتیک، یک فصل فراموششده در تاریخ آمریکا را به یاد میآورد.
شان وودز در رولینگ استون این کتاب را روایتی از جنایت، خیانت، قهرمانی و مبارزهٔ یک ملت برای زدودن نژادپرستی و رسیدن به آزادی حقیقی توصیف کرد و آن را پر از شخصیتهای افسانهای دانست.
نویسندگان پابلیشر ویکلی نیز گفتند قاتلان ماه گل با نثر حیرتانگیز و مستند جنایی جذابش خواننده را میخکوب میکند. همچنین آنها این کتاب را یکی از مهمترین آثار ناداستان دههٔ اخیر ارزیابی کردند.
واشنگتن پست نیز با تحسین این کتاب گفت قاتلان ماه گل روایتی حماسی و تاریخی دارد و با نثر شگفتانگیزش خوانندهها را جادو میکند.
از کتاب قاتلان ماه گل چه اقتباسهایی شده است؟
سال ۲۰۲۳ اقتباسی سینمایی از این کتاب توسط مارتین اسکورسیزی ساخته شد. اسکورسیزی کارگردان و تهیهکنندهٔ این فیلم بود و فیلمنامه را نیز با همکاری اریک راث نوشت. بازیگران این فیلم از این قرار هستند:
لئوناردو دی کاپریو در نقش ارنست برکهارت
رابرت دنیرو در نقش ویلیام هیل
لیلی گلداستون در نقش مالی
تانتو کاردینال در نقش لیزی
جسی پلمونس در نقش توماس وایت
فیلم در گیشه بسیار فروخت و باعث شد یک بار دیگر کتاب قاتلان ماه گل سر زبانها بیفتد.
اسکورسیزی، از بزرگترین کارگردانهای حال حاضر دنیا، با ذکاوت دست روی چنین داستان مهیج و غمانگیزی گذاشت تا یک بار دیگر نشان دهد ذهن پرسشگر و منتقدش نمیتواند بهراحتی از کنار چنین ماجرایی بگذرد. او با بهتصویردرآوردن این کتاب، تلاش کرد واقعیتی پنهان را به بینندگان نشان دهد.
همچنین علی بندری در پادکست «چنل بی» به ماجرای این قتلها پرداخت. او از نسخهٔ اصلی کتاب استفاده کرد و خلاصهٔ کتاب را در پادکستش ارائه داد. نام این قسمت از پادکست او «عصر وحشت در اوکلاهاما» نام دارد.
کتاب قاتلان ماه گل را بخوانیم یا بشنویم یا فیلمش را ببینیم؟
در فیلم قاتلان ماه گل ما در ابتدا با ارنست مواجه میشویم که از جنگ برگشته و وارد شهری جدید میشود که داییاش در آن منتظرش است. ارنست با نصیحتهای داییاش به فکر این میافتد که سروسامان بگیرد. سپس با مالی آشنا میشود و داستان ادامه پیدا میکند. درحالیکه در کتاب از همان ابتدا این دو زن و شوهر هستند و راوی در هر کجا که لازم بداند اطلاعاتی از گذشته به خواننده میدهد.
فیلم قاتلان ماه گل به اقتضای قالبی که دارد سعی میکند تعلیق ماجرا را حفظ کند و بیننده را همراه خود بکشاند. صحنههای دادگاه بهخوبی میزان اضطراب و دودلی ارنست را نشان میدهد. همچنین در انتهای فیلم، اسکورسیزی روایت پایانی کتاب را که مربوط به تحقیقات دیوید گرن میشود، از فیلم حذف کرده و در مقابل، آن را با یک روایت رادیویی پر میکند: چند نفر در قرن بیست و یکم در رادیو ماجرای قتلهای اسیج را برای شنوندگان تعریف میکنند و اینگونه اسکورسیزی نشان میدهد که این ماجرا فراموش نخواهد شد و به گونههای مختلف، زبان به زبان بین مردم روایت خواهد شد.
باید بگوییم اگرچه فیلم اسکورسیزی روایت بصری فوقالعادهای از این کتاب را به تصویر کشانده است، اما کتاب قاتلان ماه گل منسجمتر و کاملتر محسوب میشود. نکتهٔ جالب دیگر اینکه در کتاب عکس شخصیتهای اصلی را خواهید دید؛ یعنی عکس ارنست، مالی و... به صورت واقعی که بعد از صد سال به دست ما رسیده است (بازیگران فیلم اسکورسیزی به شخصیتهای اصلی شبیهاند). اگر خواندن داستانهای جنایی و مستندگونه باب میل شماست، خواندن و شنیدن قاتلان ماه گل برای شما خوشایندتر خواهد بود.
درثانی اگر فیلم را دیده و روایت قبیلهٔ اسیج را دوست داشتهاید، باید بدانید که گرن در فصل آخر کتاب درمورد نوادگان این قبیله سخن میگوید و با آنها مصاحبه کرده است. بنابراین شما میبینید که طی سالها نوادگان اسیج به چه زندگیای رسیده و چطور با این فاجعه کنار آمدهاند و شکل و ظاهرشان چطور شده است.
معرفی شخصیتهای اصلی کتاب قاتلان ماه گل
مالی برکهارت: زن سرمایهدار اسیج که خانوادهاش مورد هدف قاتلین قرار گرفتند. مالی برخلاف خیلی از دوستانش که پوشش سنتی اسیج را کنار گذاشتند، پتوی سرخپوستی روی دوش میانداخت. موهایش را برخلاف مد روز، مدل مصری نمیزد و درعوض، میگذاشت گیسوان مشکی بلندش روی کمرش بریزد و چهرهٔ گیرایش را با گونههای برجسته و چشمان قهوهای درشت، در معرض دید قرار دهد. مالی که اعتقادات خانوادگیاش آمیزهای از باورهای اسیج و کاتولیک بود سال ۱۹۱۷، او و ارنست حلقههای ازدواجشان را ردوبدل کردند و سوگند خوردند تا ابد عاشق هم بمانند. سال ۱۹۲۱، آنها دختری دهساله، به نام الیزابت و پسری هشتماهه، به نام جیمز و ملقب به کابوی و دختری به اسم آنا داشتند.
آنا براون: آنا، ۳۴ساله، بزرگترین خواهر مالی است. او روابط زیادی دارد، بلندپرواز است و پرهیاهو و میخواهد همهچیز را تجربه کند. آنا به طرز فجیعی کشته میشود. مادر آنا علاقهٔ زیادی به او دارد و نازش را میکشد.
لیزی: مادر مالی. او عمیقا به سنتهای اسیج پایبند است و درواقع یک بومی واقعی محسوب میشود. در حالیکه همه چیز در اطرافش تغییر کرده او هیچ تغییری نکرده و به شکل سنتی زندگی میکند. لیزی بزرگترین خواستهاش مرگی آرام به شکل اجدادش است. مالی از مادر سالخوردهاش مراقبت میکند. لیزی از ترس اینکه مبادا مالی از مرض قند جوانمرگ شود، از بقیهٔ بچههایش خواهش میکرد مراقب مالی باشند ولی درحقیقت، مالی از همهٔ آنها مواظبت میکند.
ریتا: خواهر مالی است و همسرش بیل اسمیت است.
ارنست برکهارت: همسر سفیدپوست مالی و پدر سه فرزند او و وارث و وکیل اموال اوست. او بیستوهشتسال دارد، با جذابیتی معمولی در حد سیاهیلشکرهای فیلمهای وسترن، موهای قهوهای کوتاه، چشمهای آبی مایل به خاکستری و چانهٔ چهارگوش. فقط دماغش چهرهاش را ضایع میکند؛ انگار یکی دو مشت چالهمیدانی حوالهاش شده. ارنست که در تگزاس بزرگ شده و پسر پنبهکاری فقیر است، شیفتهٔ قصههای اسیج شد. ارنست هم مثل هاکلبری فین که چون برقوباد راه قلمرو سرخپوستها را در پیش گرفت، سال ۱۹۱۲، در نوزدهسالگی کولهبارش را بسته و رفته بود تا با دایی گلهدار و قلدرمآبش، ویلیام هیل، در فرفَکس زندگی کند. بااینکه ارنست بیشتر وقتها پی کارهای هیل میرفت، هرازگاهی مسافرکشی هم میکرد و یک روز در نقش رانندهٔ مالی، همسر آیندهاش را دید. پسِ خشونت ظاهری ارنست، قلبی مهربان و ردی از بیپناهی به چشم میخورد و مالی عاشقش شد. مالی که زبان مادریاش اسیج بود، در مدرسه انگلیسی را دستوپاشکسته یاد گرفته بود؛ بااینحال ارنست زبان قبیلهٔ او را یاد گرفت تا بتواند به این زبان با او حرف بزند. مالی دیابت داشت و وقتی مفاصلش درد میگرفت و معدهاش ضعف میکرد، ارنست از او مراقبت میکرد.
برایان: برادر کوچکتر ارنست.
ویلیام هیل: دایی ارنست، مردی طماع و خودساخته است. او ثروت بسیاری دارد و سعی میکند با مردم اسیج روابط حسنهای داشته باشد. یک بار ارنست دربارهٔ هیل که حق پدری به گردن او داشت، گفت: «از اونجور مردهایی نبود که ازت بخواد کاری رو انجام بدی؛ بهت دستور میداد!»
مارجی: نوه مالی و ارنست. او خاطرات اجدادش را از آن روزها برای دیگران تعریف میکند و باعث میشود این داستان فراموش نشود.
ج. ادگار هوور: مدیر جدید و تازه منصوبشدهٔ دفتر تحقیقات فدرال. او پروندهٔ اسیج را در دست میگیرد. جان ادگار هوور (۱ ژانویهٔ ۱۸۹۵ – ۲ مه ۱۹۷۲) اولین گرداننده و رئیس اداره تحقیقات فدرال (پلیس فدرال آمریکا یا افبیآی) بود. او در سال ۱۹۲۴ به مقام ریاست ادارهٔ آگاهی که یک ادارهٔ دولتی بود منصوب گشت، او این اداره را که بعداً در ۱۹۳۵ به اداره تحقیقات فدرال (افبیآی) تغییر نام داد ظرف مدت نسبتاً کمی به یک سازمان خوشنام و مورد احترام تبدیل کرد که در حوزهٔ جاسوسی و اطلاعات فعال بود.
تام وایت: پلیس کارکشته که به سرپرستی تحقیقات انتخاب میشود.
جان رن: توسط تام وایت جذب میشود. او یکی از آمریکایی هندیتبار است.
بارنی مک براید: مرد سفیدپوست نفتکش که کاوشگر نفت است.
و.و.وان: وکیلی که با کارآگاهها همکاری میکرد و میخواست پرونده اسیج حل شود.
جیمز و دیوید شاون: دکترهای محلی.
اسکات ماتیس: صاحب شرکت تجارت بیگ هیل و دوست نزدیک مالی و ویلیام. او امور مالی لیزی و آنا را مدیریت میکند.
جیمز بیگ هارت: رئیس افسانهای اسیج که توافقنامهای با دولت منعقد کرد تا حقوق قبیله را حفظ کند. (جرج برادرزادهٔ جیمز اطلاعاتی به و.و.وان ارائه داد.)
هنری رُن: چندین سال پیش با مالی ازدواج کرد. او از ویلیام هیل وام گرفته و مقروضش بود. هنری به طرز بدی میمیرد.
چه ناشران و مترجمانی کتاب قاتلان ماه گل را به فارسی ترجمه کردهاند؟ کدام ترجمه را بخوانیم؟
کتاب قاتلان ماه گل سال ۱۴۰۰ توسط نشر مون با ترجمهٔ ندا بهرامینژاد منتشر شد. نشر کتاب تداعی نیز این کتاب را با ترجمهٔ محمد علوی راهی بازار کتاب کرده است.
نسخهٔ صوتی کتاب قاتلان ماه گل از ترجمهٔ ندا بهرامی نژاد تهیه شده است. ترجمهٔ بهرامینژاد ساده و روان و خوشخوان است و انتظارات خوانندگان و شنوندگان را برآورده میکند.
درباره نیما رئیسی
نیما رئیسی ۳ مرداد ۱۳۵۴ در رشت به دنیا آمد. او بازیگر، گوینده، خواننده و مجری شناختهشدهٔ ایرانی است. سریال میوه ممنوعه و داستان یک شهر و فیلم تنگنا از شناختهشدهترین کارهایی است که او در آنها بازی کرده است. برنامهٔ پارازیت در رادیو جوان نیز تا سالها برنامهٔ پرطرفدار جوانان در دههٔ ۸۰ بود. رئیسی در انیمیشنهای مشهوری چون شرک (در نقش شرک)، در جستجوی نمو (به جای کوسه)، شگفتانگیزان (در نقش آقای شگفتانگیز)، عصر یخبندان (در نقش سید) و... صداپیشگی کرد و اینگونه صدایش محبوب کودکان و بزرگسالان شد.
نیما رئیسی در این سالها کتابهایی خاص را گویندگی کرده؛ کتابهایی که ویژگی اصلی آنها یا روایت مستندگونهٔ آنها بوده یا حقیقتی علمی پشتوانهٔ اصلی کتاب بوده است؛ کتابهایی چون گفتوگوهای عاشقانه (کتابی روانشناسانه دربارهٔ عشق)، من سرگذشت یأسم و امید (جستارهایی از فعالان سیاسی و نویسندگان شناختهشده درخصوص لزوم ازدستندادن امید در ناامیدی)، آدم ما در بالیوود (روایت زندگی اوانس اوهانیان اوگانیانس رضا مژده، یک مخترع ارمنیایرانی که نخستین کارگردان سینمای ایران بود و زندگی جالبی داشت)، جستارهایی در باب عشق و هنر همچون درمان (از آلن دو باتن) و همچنین داستانهایی چون سوکورو تازاکی بیرنگ و سالهای زیارتش، عشق با حروف کوچک، قلبی به این سپیدی و...
او حالا در کتاب قاتلان ماه گل یک بار دیگر مهارت گویندگی خود را در روایت کتابی مستند و جنایی به رخ میکشاند. صدای او در عین اینکه آرامش خاصی دارد پر صلابت است. رئیسی با جدیت ماجرا را روایت میکند و اجازه نمیدهد ذهن شنونده لحظهای ماجرا را از دست بدهد.
زمان
۱۰ ساعت و ۵۷ دقیقه
حجم
۱ گیگابایت, ۴۸۱٫۲ مگابایت
قابلیت انتقال
ندارد
زمان
۱۰ ساعت و ۵۷ دقیقه
حجم
۱ گیگابایت, ۴۸۱٫۲ مگابایت
قابلیت انتقال
ندارد
نظرات کاربران
حیرتانگیز. داستان درباره ثروت هنگفتیه که گیر سرخپوستای آمریکا میاد و براشون دردسرساز میشه... از موسیقی بومی آمریکایی به عنوان موسیقی متن استفاده کردن که حس و حال داستان رو خیلی بهتر منتقل میکنه؛ صدای نیما رئیسی هم که مثل همیشه درجه
یک تاریخ نگاری واقعی از سرخپوستان قوم استیج و ظهور اف بی ای در آمریکا. من فیلم آن را دیده بودم اما باید اعتراف کنم، کتاب خیلی خیلی بهتر بود و یک شرح کامل از واقعه را داشت. آقای نیما
خون مظلوم بر زمین نمیماند بیچاره تمام مظلومان دنیا بسیار کتاب جالبیه گویندگی بسیار عالی آقای رئیسی به جذابیتش اضافه کرده
کلی اسامی و اطلاعات اضافی از نقشه آمریکا داره این قسمت ها اینقدر زیادم که من سر یک قسمت خوابم برد اما بدون اینکه اون قسمت رو گوش کنم ادامه داستان رو پیگیری کردم و حتی چیزی رو از دست
چقدر عالی که نمونه کتاب ۳۱ دقیقه س 😍 من پادکست چنل بی رو گوش دادم و خیلی خوب بود، نمونه این کتاب هم عالی بود. صدا هم که نیما رئیسی هست و .. خلاصه که بفرمایید گوش بدید
رمان جذاب و معما گونهای است، نویسنده شما را تا پایان داستان برای مشخص شدن قاتلان پیش میبرد. همچنین نخستین جرقه ها و نحوه شکل گیری اف بی ای را بخوبی بیان میکند.
داستان کتاب بسیار عالی و تکان دهنده است. ترجمه و گویندگی هم خیلی عالی بود.
تا قبل از خواندن کتاب چیزی درباره کشتار سرخپوستها نمیدونستم و خیلی خوبه که این کتاب موشکافانه به بررسی این موضوع تاریخی میپردازه. تعداد کاراکترها و وقایع زنجیرهوار در این کتاب زیاده و خواندنش نیاز به تمرکز داره؛ حتی در
کتاب خیلیی خوبی بود با صدای اقای رئیسی هم جذابیتش دو چندان شد🫠🥰
سلام به نظر من همه کتابها ارزش یکبار خوندن رو دارن اما اگر بخوام کتابی رو به کسی توصیه کنم مسلما این کتاب آخر لیست من خواهد بود . کتاب پر از اسمهایی که هیچ کمکی به هیجان یا انسجام داستان