دانلود و خرید کتاب صوتی اعترافات هولناک لاک پشت مرده
معرفی کتاب صوتی اعترافات هولناک لاک پشت مرده
کتاب صوتی «اعترافات هولناک لاکپشت مرده» نوشتهٔ مرتضی برزگر با صدای نیما رییسی توسط رادیو گوشه منتشر شده است. اعترافات هولناک لاکپشت مرده فضایی گروتسک دارد و گاهی هم از قواعد رئالیسم جادویی پیروی میکند. از دیگر آثار مرتضی برزگر میتوان به مجموعهداستان «قلب نارنجی فرشته» اشاره کرد.
درباره کتاب صوتی اعترافات هولناک لاک پشت مرده
«اعترافات هولناک لاکپشت مرده» دربارهٔ حالوروز مرد جوانی به نام ضیا است که همسر جوان و تاحدی عجیبوغریبش بهتازگی مرده است. مرد جوان حالا مجبور است با بستگان همسرش و افرادی روبهرو شود که به او مشکوکاند. ازطرفی هم دچار یک هراس بیمعنی است. هراس از روح همسرش «کانی» که فکر میکند برایش مشکل درست میکند. مرد جوان دچار تناقضی احساسی است. او هم کانی را دوست دارد و هم از وجود او، چه مرده و چه زنده، هراسی عجیب دارد.
برزگر دربارهٔ این اثرش گفته است: «اعترافات هولناک لاکپشت مرده» رمانی دربارهٔ انسان است. انسان معاصر و البته فاجعهای که او را وا میدارد تا تمام نقابهایش را کنار بزند و اجازه دهد هیولاهای مخفیاش بیرون بجهند و خود واقعیاش را نمایش دهد.»
کتاب صوتی اعترافات هولناک لاک پشت مرده را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این اثر به علاقهمندان به طنز سیاه و آثار گروتسک پیشنهاد میشود.
بخشی از کتاب صوتی اعترافات هولناک لاک پشت مرده
«اولین نگاه اتفاق افتاد: مردی در حاشیهٔ خیابان از چند متر آنطرفتر متعجب منیره را نگاه کرد. از او رد شد، اما نگاهش بر پای برهنهٔ منیره چهارمیخ شده بود. انگار جز نازیها کسی در شهر نباشد، درحالیکه ورم پلک یا خطِ زیرِ فکَت مانع شود یهودی بودنت را پنهان کنی. منیره استثنائاً نگاه از نگاه یک آدم نگرفت. تکتک مویرگهای خونی چشم مرد را کاوید تا مرد رو برگرداند و رفت.
دو روز پیش، بعد از ساعت کاری، صاحب بوتیک به منیره گفت: «فردا زودتر بیا میخوایم سه روز گذشته رو حسابکتاب کنیم.»
منیره صندوقدار آن بوتیک بود و مسلماً حسابکتاب هم جزئی از کارش. مقدار زیادی از پریشب را به لحن صاحب فکر کرد وقتیکه گفت زودتر بیا برای حسابکتاب.
از آن لحظه، فقط لحن را میتوانست کاوش کند. خب آن لحن میتوانست لحن یک صاحبکار باشد که به کارمندش میگوید فردا زودتر بیا، قبل از آمدن فروشندهها. همین. اما منیره نمیدانست نُرم حسابکتاب چه مدتیست. سه روز؟ یک هفته؟ دو هفته؟ یک ماه؟ همیشه سهروزه بوده یا همین سه روزی که او صندوقدار شده، سهروزه شده است؟ مجهولاتْ سردرگمیها را بیشتر میکرد.
تمام پریشب را تاب آورد و صبح زود رفت، قبل از آمدن بقیه. وقتی رسید، بوتیک باز نبود و صاحب نیامده بود. روی نیمکت روبهروی درِ بوتیک نشست. چشمش را که به زمین میانداخت، مژهٔ چشم چپش را میدید که تندتند بالا و پایین میشد. پلک چپش میزد درواقع. این حالت معمولاً نتیجهٔ بیش از یک هفته بدخوابی است. در این مواقع، نزدیکترین آدمی را که دم دستش است صدا میزند که «بدو بدو نگاه، چشمم چهجوری میزنه.»
و نزدیکترین آدمْ سریع خودش را میرساند و دقیق به چشم چپ نگاه میکند: «نه... اصلاً هم نمیزنه. ثابته.»
این یک نوع ناتوانیِ درونچشمی که قابلِرؤیت نیست. چشم چپش این بار هم بالاپایین میشد.
سرش را بالا آورد، چپ و راست را نگاه کرد. هوا بوی وقتهایی را میداد که وسط سربالایی افتادهای پشت حداقل بیست ماشین که یکخطدرمیان لنتشان میسوزد. خیرهٔ ساختمان بوتیک شد. ساختمانِ نهچندان گوتیکِ بوتیک یک ناقوس کم دارد. ناقوس که وصل شود کشیش راحت میتواند مراسم عشای ربانی، غسل تعمید و موعظهاش را در بوتیک برگزار کند. لباس راهبهها را هم جای یونیفرم تن فروشندهها کنند کار تمام است.»
زمان
۹ ساعت و ۳۶ دقیقه
حجم
۱ گیگابایت, ۲۹۶٫۵ مگابایت
قابلیت انتقال
ندارد
زمان
۹ ساعت و ۳۶ دقیقه
حجم
۱ گیگابایت, ۲۹۶٫۵ مگابایت
قابلیت انتقال
ندارد
نظرات کاربران
این کتاب زیبا با صدای جادویی نیما رئیسی فوق العاده اس...
راوی عالی و بی نظیر .ولی واقعا این همه تصویر سازی منفی چرا ؟؟؟ دوستانی که ازین دست کتاب ها دوست ندارند باید بگم کل داستان در غسالخانه و دفن و قبر میگذره . من طبق نظرات کتاب رو خریدم
اینقدر تعریف و تمجید از این کتاب عجیبه😐من وسط کتابم و تنها چیزی که باعث شد تا همینجا گوش بدم احرای زیبای نیما رییسی بود وگرنه کتاب به شدت تهوع آور، پر از جملات چرک و کثافت و شخصیت راوی
داستان زیبا و گیرایی داره اما بهتر از اون مهارت فوق العاده و حیرت انگیز جناب رئیسی عزیز در خوانش کتابه که باعث میشه نتونی ثانیه ای متوقفش کنی. آقای رئیسی داستان را طوری روایت میکنه و ماهرانه صداپردازی میکنه
پیرنگ بی نظیر داستان، توصیفات و دیالوگهای این کتاب از مرتضی برزگر و صدای نیما رئیسی که این کتاب رو نخونده بلکه بازی کرده باعث شده این کار یک شاهکار بشه. دم نویسنده و گوینده و همه دست اندر کاران
من نسخه چاپی کتاب راخوندم ومتاسفانه نه تنها لذت نبردم بلکه نتونستم تموم کنم.البته روحیه هر شخص برای خوندن کتاب متفاوته اما برای من بعضی توصیفات وفضاها چنان چندش آور وزجرآور بود که تاچندساعت نمی تونستم چیزی بخورم...درسته ازلحاظ تکنیک
البته زن ستیزی تو این کتاب بیداد می کنه !
کتاب بی نظیری که مرتضی برزگر نوشته و خوانش و صدای عالیه نیما رئیسی هم که عالیه
این اولین کتاب رادیو گوشه بود که دوست نداشتم. اصلاً موندهام چنین کتاب ضد زنی چرا منتشر شده. شخصیتهای زن هیچ کارکرد مستقل از مردی ندارن. شخصیت اصلی هم خوب پرداخته نشده، به همین دلیل نمیشه باهاش ارتباط برقرار کرد
چی بهتر از شنیدن این کتاب عالی با صدای قشنگ نیما رییسی…کِیف کردم