محمد قاضی | بیوگرافی، دانلود و خرید کتاب‌های الکترونیکی و صوتی

محمد قاضی

زندگینامه و معرفی کتاب‌های محمد قاضی

در تاریخ پرفرازونشیب ادبیات ایران، نام‌هایی هستند که درخشش آن‌ها از مرزهای زمان و مکان فراتر رفته و تأثیری ماندگار بر فرهنگ و اندیشه‌ی ایرانیان گذاشته‌اند. یکی از این چهره‌های درخشان، محمد قاضی (Mohammad Ghazi) است؛ مردی که با قلم توانمندش ادبیات جهان را به خانه‌های ایرانیان آورد و ایشان را با شاهکارهای ادبی آشنا کرد.

بیوگرافی محمد قاضی

محمد قاضی در ۱۲ مرداد ۱۲۹۲ در شهر مهاباد و در خانواده‌ای فرهنگی چشم به جهان گشود. پدرش، میرزا عبدالخالق قاضی، امام‌جمعه‌ی مهاباد و مادرش، آمنه خانم، در شکل‌گیری شخصیت او نقش مهمی داشتند. اما سرنوشت، مسیر زندگی محمد را از همان ابتدا با چالش‌هایی روبه‌رو کرد. پدرش را در کودکی از دست داد و مادرش مجدداً ازدواج کرد. این رویدادها، محمد جوان را با واقعیت‌های تلخ زندگی آشنا کرد، اما به‌جای تسلیم‌شدن، او را به فردی مصمم و پرتلاش تبدیل کرد.

خود او در کتاب «خاطرات یک مترجم» چنین می‌گوید:

«پدر من ابتدا یک فرزند به نام محمد داشت که فوت کرد، سپس یک دختر داشت، آن هم فوت کرد، خداوند پسر دیگری به پدر و مادرم داد و به دلیل اینکه پدرم به نام محمد علاقه داشت نام این کودک را نیز محمد گذاشت، اما این محمد ثانی هم بعد از مدتی فوت کرد. اما پدرم دست از تلاش برنداشت و دوباره صاحب فرزند پسر دیگری شد و نام وی را نیز محمد گذاشت. این محمد ثالث من هستم و خدا رحم کرد که شهید ثالث نشدم.»

تحصیلات محمد قاضی: پایه‌گذاری آینده‌ای درخشان

به‌رغم مشکلات مالی و غیبت پدر، محمد قاضی با عزمی راسخ به تحصیل ادامه داد. او زبان فرانسه را از ادیب کُرد، گیو مکریانی، آموخت که بعدها به یکی از مهم‌ترین ابزارهای او در ترجمه‌ی آثار ادبی تبدیل شد. در سال ۱۳۱۵، موفق به اخذ دیپلم ادبی از دارالفنون شد که جزو معتبرترین مؤسسه‌های آموزشی ایران به شمار می‌رفت.

پس از آن، قاضی راهی دانشگاه تهران شد و در سال ۱۳۱۸ موفق به کسب مدرک لیسانس در رشته‌ی حقوق شد. این تحصیلات هم دانش او را افزایش داد و هم افق دید وسیع‌تری به او بخشید که بعدها در کار ترجمه بسیار کمکش کرد.

آغاز مسیر حرفه‌ای: اولین قدم‌ها در دنیای ترجمه

محمد قاضی در جوانی و هم‌زمان با تحصیل، کار ترجمه را آغاز کرد. اولین ترجمه‌اش داستان کلود ولگرد اثر ویکتور هوگو بود که در سال ۱۳۱۷ به فارسی برگردانده شد. این ترجمه اگرچه اولین تجربه‌اش بود، نشان از استعداد و علاقه‌ی عمیق او به ادبیات جهان داشت.

پس از این تجربه، قاضی به مدت ۱۰ سال از دنیای ترجمه فاصله گرفت. اما این دوری، در واقع زمانی برای آماده‌سازی و تقویت مهارت‌هایش بود. او در سال ۱۳۲۶، با ترجمه‌ی دن‌کیشوت اثر سروانتس بازگشتی قدرتمند به عرصه‌ی ترجمه داشت. این ترجمه چنان درخشان بود که در سال ۱۳۳۷ جایزه‌ی بهترین ترجمه‌ی سال دانشگاه تهران را از آن خود کرد.

شاهکارهای ادبی محمد قاضی: پنجره‌ای به دنیای ادبیات جهان

کارنامه‌ی محمد قاضی با ۶۸ اثر ترجمه، گنجینه‌ای ارزشمند از ادبیات جهان را در اختیار خوانندگان فارسی‌زبان قرار داده است. او آثاری از بزرگ‌ترین نویسندگان جهان را به فارسی برگرداند که از جمله شاخص‌ترین آن‌ها می‌توان این‌ها را نام برد:

دن‌کیشوت اثر میگل د سروانتس: این اثر که از شاهکارهای ادبیات جهان محسوب می‌شود، با ترجمه‌ی قاضی جانی تازه گرفت و به یکی از محبوب‌ترین کتاب‌های ترجمه‌شده در ایران تبدیل شد.

شازده کوچولو نوشته‌ی آنتوان دو سنت اگزوپری: ترجمه این اثر توسط قاضی، آن را به یکی از پرخواننده‌ترین کتاب‌ها در میان نوجوانان و بزرگسالان ایرانی تبدیل کرد.

زوربای یونانی اثر نیکوس کازانتزاکیس: این رمان که تصویری زنده از فرهنگ یونان ارائه می‌دهد، با ترجمه‌ی روان و دلنشین قاضی، خوانندگان ایرانی را به سفری خیالی در سرزمین یونان برد.

نان و شراب نوشته اینیاتسیو سیلونه: این رمان سیاسی-اجتماعی با ترجمه‌ی قاضی، تصویری عمیق از مبارزات سیاسی و اجتماعی در ایتالیا را به خوانندگان ایرانی معرفی کرد.

علاوه بر این‌ها، قاضی آثاری از نویسندگان بزرگی چون آناتول فرانس و ویکتور هوگو را نیز به فارسی برگرداند. هر یک از این ترجمه‌ها، پنجره‌ای تازه به روی فرهنگ و اندیشه‌ی جهانی گشود و افق دید خوانندگان ایرانی را وسعت بخشید. او از زبان فرانسوی به فارسی ترجمه می‌کرد و چندین اثر را نیز از کردی به فارسی برگرداند. همچنین باید گفت که برخی نویسندگان را محمد قاضی برای نخستین‌بار به ایرانیان شناساند.

روش کار محمد قاضی: دقت و وسواس در ترجمه

یکی از ویژگی‌های بارز محمد قاضی در کار ترجمه، دقت و وسواس فوق‌العاده‌اش بود. او معتقد بود که مترجم باید روح اثر را درک کند و آن را به زبانی روان و شیوا به خواننده منتقل کند. قاضی برای هر ترجمه ساعت‌ها وقت صرف می‌کرد تا مناسب‌ترین معادل‌ها را برای واژگان و اصطلاحات بیابد.

او همچنین بر این باور بود که مترجم باید با فرهنگ و تاریخ کشور نویسنده‌ی اصلی آشنا باشد تا بتواند مفاهیم را به‌درستی منتقل کند. به همین دلیل، قبل از شروع ترجمه‌ی هر اثر، مطالعات گسترده‌ای درباره‌ی نویسنده، دوره‌ی تاریخی و فرهنگ آن کشور انجام می‌داد.

فعالیت‌های جانبی: خدمت به فرهنگ و ادب

محمد قاضی علاوه بر ترجمه، در زمینه‌های دیگری نیز فعال بود. او مدتی در وزارت دارایی مشغول به کار شد و پس از بازنشستگی در سال ۱۳۵۵، به‌عنوان مترجم با کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان همکاری کرد. در این دوره، او آثار متعددی را برای کودکان و نوجوانان ترجمه کرد که نقش مهمی در آشنایی نسل جوان با ادبیات جهان داشت.

قاضی همچنین به‌عنوان شاعر و نویسنده نیز فعالیت داشت، اگرچه شهرت او بیشتر به‌خاطر ترجمه‌هایش بود. او با نوشته‌ها و سخنرانی‌هایش، همواره بر اهمیت مطالعه و آشنایی با ادبیات جهان تأکید می‌کرد.

چالش‌ها و مشکلات: ایستادگی در برابر سختی‌ها

زندگی محمد قاضی با چالش‌های متعددی همراه بود. ازدست‌دادن پدر در کودکی و مشکلات مالی، تنها بخشی از این سختی‌ها بود. اما شاید بزرگ‌ترین چالش او، مواجهه با بیماری سرطان حنجره در سال ۱۳۵۴ بود.

پس از جراحی، قاضی توانایی صحبت‌کردن را از دست داد و مجبور شد از یک دستگاه ارتباطی استفاده کند. اما این مشکل نیز نتوانست او را از ادامه‌ی کار باز دارد. او با استفاده از همان دستگاه، به کار ترجمه ادامه داد و حتی در مصاحبه‌ها و جلسات ادبی شرکت می‌کرد.

قاضی همواره می‌گفت که «روزی که ترجمه نکنم، مرده‌ام». این جمله نشانگر عشق عمیق او به کار ترجمه و تعهدش به گسترش فرهنگ و ادب در جامعه بود.

میراث ماندگار محمد قاضی: تأثیر بر ادبیات و فرهنگ ایران

محمد قاضی در سحرگاه چهارشنبه ۲۴ دی ۱۳۷۶ در سن ۸۴سالگی در تهران درگذشت. طبق وصیتش، پیکرش به زادگاهش مهاباد منتقل شد و در مقبرةالشعرای این شهر به خاک سپرده شد. اما میراث او همچنان زنده و پویاست.

تأثیر قاضی بر ادبیات و فرهنگ ایران را می‌توان از چند جنبه بررسی کرد:

معرفی آثار کلاسیک جهان: او با ترجمه‌ی آثاری چون دن‌کیشوت، شازده کوچولو و زوربای یونانی، شاهکارهای ادبیات جهان را به خوانندگان ایرانی معرفی کرد.

غنی‌سازی زبان فارسی: ترجمه‌های دقیق و روان او به غنای زبان فارسی کمک کرد و واژگان و اصطلاحات جدیدی را وارد این زبان کرد.

الهام‌بخشی به نسل جدید مترجمان: روش کار و دقت نظر قاضی، الگویی برای نسل‌های بعدی مترجمان شد و استانداردهای جدیدی در ترجمه‌ی ادبی ایجاد کرد.

گسترش افق فکری جامعه: آثاری که قاضی ترجمه کرده، خوانندگان ایرانی را با اندیشه‌ها و فرهنگ‌های مختلف آشنا کرد و به گسترش افق فکری جامعه کمک کرد.

یادی ماندگار از استاد ترجمه

محمد قاضی را می‌توان از بزرگ‌ترین مترجمان تاریخ ادبیات ایران دانست. او با ترجمه‌های دقیق و روان، هم شاهکارهای ادبیات جهان را به فارسی‌زبانان معرفی کرد و هم استانداردهای جدیدی را در عرصه‌ی ترجمه‌ی ادبی پایه‌گذاری کرد.

زندگی قاضی، داستان مردی است که به‌رغم مشکلات و سختی‌های فراوان، هرگز از تلاش و کوشش دست نکشید. ازدست‌دادن پدر در کودکی، مشکلات مالی و حتی مبارزه با بیماری سرطان حنجره، هیچ‌کدام نتوانستند او را از ادامه راهش باز دارند. او تا آخرین روزهای زندگی‌اش با عشق و اشتیاق به کار ترجمه ادامه داد و همواره می‌گفت: «روزی که ترجمه نکنم، مرده‌ام.»

میراث محمد قاضی فراتر از ۶۸ اثر ترجمه‌شده‌ی اوست. او با معرفی آثار برجسته‌ای چون دن‌کیشوت، شازده کوچولو و زوربای یونانی، افق دید خوانندگان ایرانی را گسترش داد و آن‌ها را با اندیشه‌ها و فرهنگ‌های مختلف آشنا کرد. روش کار دقیق و وسواس‌گونه‌ی او در انتخاب معادل‌های مناسب برای واژگان و اصطلاحات، الگویی برای نسل‌های بعدی مترجمان شد.

قاضی صرفاً مترجم نبود، معلم و راهنما نیز بود. او با سخنرانی‌ها و نوشته‌هایش، همواره بر اهمیت مطالعه و آشنایی با ادبیات جهان تأکید می‌کرد. همکاری او با کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان پس از بازنشستگی، نشان از تعهد او به تربیت نسل جدید و آشنایی آن‌ها با ادبیات جهان دارد.

درگذشت محمد قاضی در ۲۴ دی ۱۳۷۶، پایان دوره‌ای درخشان در تاریخ ترجمه‌ی ادبی ایران بود. اما میراث او همچنان زنده و پویاست. ترجمه‌های او هنوز خوانده می‌شوند و الهام‌بخش نسل‌های جدید مترجمان و نویسندگان هستند. نام‌گذاری بوستانی در تهران به نام او در سال ۱۳۸۶، نشانگر جایگاه والای او در فرهنگ و ادب ایران است.

محمد قاضی را می‌توان بِحق «زوربای ایرانی» نامید؛ مردی که با عشق به زندگی و ادبیات، مرزهای فرهنگی را درنوردید و پلی میان ادبیات جهان و خوانندگان فارسی‌زبان ایجاد کرد. یاد و نامش همواره در تاریخ ادبیات ایران جاودان خواهد ماند.

کتاب‌شناسی محمد قاضی

آثار تألیفی محمد قاضی عبارت‌اند از: «زارا: عشق چوپان» (تهران: بی‌نا، ۱۳۱۹)، «خاطرات یک مترجم» (اصفهان: نشر زند‌رود؛ تهران: چشم و چراغ، ۱۳۷۱)، و «سرگذشت ترجمه‌های من» (تهران: هدایت، ۱۳۷۳).

از محمد قاضی حدود ۷۰ ترجمه به یادگار مانده که هر کدام از آن‌ها اثری شاخص و در خور توجه در ایران هستند.

دو کتاب به نام‌های دکامرون از بوکاچو (مازیار، ۱۳۷۹) و سمرقند از امین مالوف (زرین، ۱۳۷۹) بعد از فوت او منتشر شدند.

درباره‌ی محمد قاضی نیز سه کتاب منتشر شده است که همگی خواندنی‌اند: حنجره‌ی ترجمه (گردآوری و تدوین مجموعه مقالات درباره‌ی محمد قاضی) سرای هیمن، ١٣٩٤؛ محمد قاضی و رسالت مترجم (مجموعه مقالات درباره‌ی قاضی) نقش و نگار، ١٣٧٩؛ محمد قاضی کیست و چه کرد؟ ققنوس، ١٣٦٨.

off
٪۷۰
تصویر جلد کتاب قلعه مالویل
۱۵۰,۰۰۰۴۵,۰۰۰ت
off
٪۷۰
تصویر جلد کتاب مادر
۷۵,۰۰۰۲۲,۵۰۰ت
off
٪۷۰
تصویر جلد کتاب قلعه مالویل
۱۵۰,۰۰۰۴۵,۰۰۰ت
off
٪۷۰
تصویر جلد کتاب مادر
۷۵,۰۰۰۲۲,۵۰۰ت

همۀ کتاب‌های محمد قاضی

به‌ترتیب حروف الفبا | الکترونیکی و صوتی

مشاهده همه
off
٪۷۰
subscriptionAvailableتصویر جلد کتاب باخانمان
۴۵,۰۰۰۱۳,۵۰۰ت