کتاب سپید دندان
معرفی کتاب سپید دندان
کتاب سپید دندان نوشتۀ جک لندن با ترجمۀ محمد قاضی است. انتشارات علمی و فرهنگی این رمان آمریکایی را منتشر کرده است. این کتاب ماجرای سگی به نام «سپید دندان» را روایت میکند که نژاد گرگ دارد. او دنیایی ناشناخته و متفاوت را تجربه میکند و با انسانها، حیوانات و طبیعت در تقابل قرار دارد. آیا او میتواند بر این ناسازگاریها غلبه کند؟
درباره کتاب سپید دندان
کتاب سپید دندان نوشتۀ جک لندن، نویسندۀ آمریکایی است. این رمان پس از انتشار در فهرست ۱۰ اثر برتر ادبیات آمریکا جای گرفت. این رمان، نخست بهصورت پاورقی در مجلهٔ «آوتینگ» در ۱۹۰۶ منتشر شد. سپیددندان، سگی از دو نژاد گرگ و سگ است. او از لحظۀ تولد، دنیایی ناشناخته و متفاوت با خود را تجربه کرده است. این سگ پرماجرا خوی گرگی دارد و این مسئله باعث شده است که بهطور مرتب از سوی همنوعان رقیبش به مبارزههای بیرحمانه دعوت شود. او در زندگی هم با انسانهای خشن در تقابل است، هم حیوانات وحشی و هم طبیعت ناسازگار. سپید دندان ناچار است با همۀ این عناصر ناسازگار مقابله کند تا بر آنها غلبه یابد. آیا او به این کار توانا است؟ آیا در نهایت میتواند به زیستی مسالمتآمیز با انسانها و طبیعت برسد؟ سپید دندان، داستان مسائل اخلاقی، تقابل وحشیگری و تمدن انسانی است. گفته شده است که این رمان مکمل رمان مشهور جک لندن به نام «آوای وحش» است.
خواندن کتاب سپید دندان را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران ادبیات داستانی کلاسیک آمریکا و علاقهمندان به قالب رمان پیشنهاد میکنیم.
درباره جک لندن
جک لندن در ۱۸۷۶ در سان فرانسیسکو به دنیا آمد. او خانوادهای فقیر داشت و در کودکی مجبور شد در یک کارخانه به کارهای سخت و طاقتفرسا مشغول شود. او در جوانی برای شکار با یک کشتی به ژاپن سفر کرد و این سفر تجربههای فراوانی برایش داشت. جک لندن بعد از اینکه از سفرش برگشت تصمیم گرفت وارد دانشگاه کالیفرنیا شود. او تمام تلاشش را برای ادامهی تحصیل کرد؛ اما بهدلیل مشکلات مالی نتوانست تحصیلات خود را تمام کند. او بعد از آنکه در ادامۀ تحصیل شکست خورد تصمیم گرفت با گروهی و بهوسیلۀ کشتی به یکی از شهرهای کانادا برود. او در این سفر بیمار شد و پزشکی محلی او را درمان کرد. او با الهام از این اتفاق کتاب «برپا کردن آتش» را نوشت.
زمانی که جک لندن به شهر خود برگشت برای نجات از فقر شروع به نوشتن کرد و در مجلات محلی داستانهای کوتاهش را منتشر کرد؛ ولی پس از مدتی به نویسندهای بسیار موفق تبدیل شد و توانست درآمد قابل توجهی از راه نوشتن به دست آورد. او با ثروت زیادی که به دست آورده بود یک زمین در کالیفرنیا خرید و به کشاورزی مشغول شد. جک لندن را پس از مرگ در این زمین به خاک سپردند. در حال حاضر این زمین را دولت آمریکا اداره میکند و به پارک تاریخی جک لندن تبدیل شده است.
بیش از ۵۰ کتاب و مقاله از جک لندن به جا مانده است که تعدادی از آنها به فارسی ترجمه شدهاند. از آثار او میتوان به سپید دندان، آوای وحش، مارتین ایدن و ستاره گرد اشاره کرد. او در داستانهایش دغدغههای اجتماعی و اخلاقی را نشان میدهد، از کارگران مینویسد و در کتابهایش بهخوبی توانسته است آمریکای قرن نوزدهم و بیستم را معرفی کند.
درباره محمد قاضی
محمد قاضی در ۱۲ مرداد ۱۲۹۲ در شهر مهاباد در استان آذربایجان غربی و در ایران به دنیا آمد. او از ابتدای دههٔ ۱۳۲۰ با ترجمهٔ اثری کوچک از «ویکتور هوگو» به نام «کلود ولگرد»، نخستین قدم را در راه ترجمه برداشت و پس از آن ۱۰ سال ترجمه را کنار گذاشت. در سال ۱۳۲۹ پس از صرف یکسالونیم وقت برای ترجمهٔ «جزیرهٔ پنگوئنها» نوشتهٔ «آناتول فرانس»، بهزحمت توانست ناشری برای این کتاب پیدا کند، اما ۳ سال بعد که این اثر انتشار یافت، بهدلیل شیوایی و روانی و موضوع متفاوت کتاب، آناتول فرانس از ردیف نویسندگان بیبازار که کتابشان را در انبار کتابفروشان در ایران خاک میخورد به درآمد. در اینباره «نجف دریابندری» در روزنامهٔ اطلاعات مطلبی با عنوان «مترجمی که آناتول فرانس را نجات داد» نوشت.
محمد قاضی در سال ۱۳۳۳ کتاب «شازده کوچولو» نوشتهٔ آنتوان دوسنت اگزوپری را ترجمه کرد که بارها تجدیدچاپ شد. او با ترجمهٔ دورهٔ کامل «دن کیشوت» اثر سروانتس در سالهای ۱۳۳۶ تا ۱۳۳۷ جایزهٔ بهترین ترجمهٔ سال را از دانشگاه تهران دریافت کرد. محمد قاضی در ۱۳۵۴ به بیماری سرطان حنجره دچار شد. هنگامی که برای معالجه به آلمان رفت، بیماری تارهای صوتی و نای او را گرفته بود و پس از جراحی، بهعلت از دستدادن تارهای صوتی، دیگر نمی توانست سخن بگوید و از دستگاهی استفاده می کرد که صدایی ویژه تولید میکرد؛ بااینحال کار ترجمه را ادامه داد و ترجمههای جدیدی از او تا آخرین سال حیاتش انتشار یافت. او ۵۰ سال ترجمه کرد و نوشت. نتیجهٔ تلاش او ۶۸ اثر اعم از ترجمهٔ ادبی و آثار خود او به زبان پارسی است.
محمد قاضی در سحرگاه چهارشنبه ۲۴ دی ۱۳۷۶ در ۸۴سالگی در تهران درگذشت و در مهاباد به خاک سپرده شد. فروردین ۱۳۸۶ خورشیدی در کوی دانشگاه مهاباد از مجسمهٔ ۴متریِ این مترجم نامدار ایرانی ساختهٔ «هادی ضیاءالدینی» پردهبرداری شد.
حجم
۰
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۳۶۳ صفحه
حجم
۰
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۳۶۳ صفحه