دانلود و خرید کتاب باغ زمستانی کریستین هانا ترجمه منیژه جلالی
تصویر جلد کتاب باغ زمستانی

کتاب باغ زمستانی

انتشارات:نشر البرز
دسته‌بندی:
امتیاز:
۴.۱از ۱۹ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب باغ زمستانی

کتاب باغ زمستانی نوشته کریستین هانا است که با ترجمه منیژه جلالی منتشر شده است. این کتاب روایت خانواده‌ای است که بعد از مدت‌ها کنار هم جمع می‌شوند و پرده از رازی ترسناک برمی‌دارند.

درباره کتاب باغ زمستانی

مردیت و نینا خواهرند با دو زندگی متفاوت، یکی سفر را انتخاب کرده استو عکاس شده و جهان را م‌گردد، دیگری بچه‌دار شده است و کسب و کار خانوادگی‌شان که اداره یک باغ سیب است به عهده گرفته است. 

وقتی پدرشان به سختی بیمار می‌شود، مردیت و نینا باید کنار هم برگردند و کنار مادر سرد و خشک خود، آنیا باشند. مادری که هیچ آرامش و مهربانی‌ای برای دخترانش ندارد. تمام ارتباط دختران و مادر قصه‌های پریانی بوده که بعضی شب‌ها مادر برای دخترانش تعریف می‌کرده. پدر در بستر مرگ تصمیم می‌گیرد داستانی را روایت کند که زندگی همه را تغیر می‌دهد. دختران با این داستان به زندگی مادرشان آنیا در لنینگراد جنگ زده می‌روند، داستان از حدوم نیم قرن قبل شروع می‌شود. مردیت و نینا داستانی هولناک از زندگی مادرشان می‌شنوند که همه چیز را تغییر می‌دهد و حقیقتی بزرگ را آشکار می‌کند. 

خواندن کتاب باغ زمستانی را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به تمام علاقه‌مندان به ادبیات داستانی پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب باغ زمستانی

در سواحل سهمگین رودخانه کلمبیا، در این فصل یخبندان که هر نَفَسی دیده می‌‌شود، باغ میوه بلی‌نوچی خاموش بود. درختان سیب که در خواب زمستانی به سر می‌‌بردند، در کنار هم کاشته شده بودند و تا آنجا که چشم می‌‌دید، امتداد داشتند ریشه‌های نیرومندشان، در ژرفای خاک حاصلخیز، درهم پیچیده بود. هنگامی‌ که درجه حرارت کاهش می‌‌یافت و زمین و آسمان رنگ می‌‌باخت، چشم‌انداز، چیزی شبیه کوری زمستان را موجب می‌‌شد؛ روزها از یکدیگر تشخیص داده نمی‌‌شدند. همه ‌چیز یخ می‌‌زد و شکننده می‌‌شد.

در خانه مردیت ویتسون، سکوت بیش از هر جای دیگری چشمگیر است. وی در دوازده سالگی، هنوز سنی از او نگذشته، فضاهای خالی میان آدم‌ها را تشخیص داده بود. او آرزو داشت خانواده‌اش به خانواده‌‌هایی مشابهت داشته باشد که در تلویزیون می‌‌بیند، آنجا که همه ‌چیز و همه ‌کس کامل به نظر می‌‌رسد. هیچ‌کس حتی پدر دوست داشتنی‌‌اش، درک نمی‌‌کرد او در این چهار دیواری تا چه اندازه احساس تنهایی می‌‌کند، چقدر نادیده گرفته می‌‌شود.

ولی فردا شب همه‌‌چیز تغییر می‌‌کند.

نقشه‌‌ای فوق‌‌العاده به ذهن او رسیده بود. براساس یکی از قصه‌‌های پریان که مادرش تعریف می‌‌کرد، نمایشنامه‌‌ای نوشته بود و می‌‌خواست آن را در میهمانی سالیانه کریسمس اجرا کند. آنچه نوشته بود به طور دقیق شبیه همان چیزی بود که در نمایشنامه خانواده پارتریج روی می‌‌داد.

نینا با ناراحتی پرسید: «چرا من نمی‌‌توانم ستاره نمایش باشم؟» از زمانی که مردیت متن نمایشنامه را تمام کرده بود، دست‌کم دهمین ‌بار بود که او این سؤال را می‌‌پرسید

مردیت بر روی صندلی‌‌اش چرخید و به خواهر نه ساله‌اش که بر کف چوبی اتاق خواب قوز کرده بود و قصری به رنگ سبز نعنایی را بر روی ملافه کهنه نقاشی می‌‌کرد چشم دوخت.

مردیت لب پایینی‌‌اش را به دندان گرفت و کوشید اخم به چهره‌‌اش نیاورد. قصر بسیار به هم ریخته بود؛ هیچ خوب نبود. «نینا، ممکنه بعداً در این‌باره حرف بزنیم؟»

«ولی چرا من نمی‌‌تونم اون دختر روستایی باشم که با شاهزاده ازدواج می‌‌کنه؟»

«خودت می‌‌دونی چرا. جف نقش شاهزاده رو بازی می‌‌کنه و اون سیزده سالشه. تو در کنار اون خیلی مسخره به نظر می‌‌آی.»

نینا قلم نقاشی‌‌اش را در قوطی خالی صابون گذاشت و بر روی پاشنه‌‌هایش عقب نشست. او با موهای سیاه کوتاه، چشمان سبز روشن و پوست رنگ پریده، پری کوچولوی کاملی به نظر می‌‌رسید. «سال دیگه می‌‌تونم دختر روستایی بشم؟»

مردیت خندید. «مطمئن باش.» او از اینکه بتواند سنتی خانوادگی به وجود آورد، خوشحال بود. همه دوستان او رسم و رسومی‌ داشتند، ولی خانواده ویتسون نه؛ آنان همیشه متفاوت بودند. 

طوفان
۱۴۰۱/۰۵/۰۷

بسیارزیبا ،قلم نویسنده رادوست دارم ازواقعیتهاداستانهای زیبا می آفریند.به اعتباررمان بلبل این کتاب راشروع کردم ومثل آن رمان ازقدرت زنان درجنگ لذت بردم وبرای شکنجه هایی که ملتهادرجنگ دچارش شدند ازته قلبم گریستم.

fariba.
۱۴۰۱/۰۶/۰۴

داستان زیبا و شگفت انگیز و دردآوری بود، لذت بردم و رنج کشیدم. نمی شد کتاب را زمین گذاشت. فقط کاش پی دی اف نبود.

حجم

۲٫۴ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۵۳۶ صفحه

حجم

۲٫۴ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۵۳۶ صفحه

قیمت:
۶۶,۰۰۰
تومان