کتاب زیبایی شناسی و سیاست
معرفی کتاب زیبایی شناسی و سیاست
زیبایی شناسی و سیاست که با ترجمه لیلی عمرانی و فرشید ابراهیمیان منتشر شده است مجموعه مقالاتی با موضوع زیباییشناسی و سیاست از از «تئودور آدورنو»، «والتر بنیامین»، «ارنست بلوخ»، و «جورج لوکاچ» و مقالهای در انتها از «فردریک جیمسون». است.
متون جمع آمده در این مجلد، به دلیل ارتباط مطالب و وجوه مشترک میان آنها، انتخاب شده است. نویسندگان هر مقاله در ابتدای مقالاتشان معرفی شدهاند. هدف از ارائهٔ معرفیهای کوتاه این است که خوانندهٔ انگلوساکسون در جریان صبغه و سابقهٔ زندگی نویسندگان مقالات و وضعیت فرهنگی آنها و در نهایت مبادلات پیدرپی مندرج در آنها قرار گیرد.
تهیهٔ خلاصهٔ مطالب به عهدهٔ رادنی لیولیکستون، پزی اندرسون، و فرانسیس مالهرن بوده است. مترجمان متون آنیا بوستوک، استوارت هود، رادنی لیولیکستون، فرانسیس مکدوناگ، و هاری روهن بودهاند. رونالد تیلور نیز ترجمههای تهیهشده برای این کتاب را ویرایش کرده است. در پایان کتاب هم مقالهای از فردریک جیمسون را میخوانیم که در واقع اختتامیهای معاصر است.
خواندن کتاب زیبایی شناسی و سیاست را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
پژوهشگران هنر، علوم اجتماعی و علوم سیاسی مخاطبان این کتاباند.
بخشی از کتاب زیبایی شناسی و سیاست
برشت در تقابل با جورج لوکاچ
گهگاه دچار حیرت میشوم و از خود میپرسم چرا بعضی مقالات لوکاچ، بهرغم آنکه حاوی مطالبی بسیار ارزشمند است، احساسی ناخوشایند در من ایجاد میکند. او کار خود را با اصلی جذاب آغاز کرد؛ اصلی که سبب شد همگان به این توافق برسند که او بهوضوح واضح از واقعیت فاصله گرفته است. بر پایهٔ این اصل، لوکاچ سقوط نوول بورژوازی را از اوج عظمت خود، در شرایطی که هنوز بورژوازی طبقهای مترقی تلقی میگردید، مورد مداقّه و بررسی قرار داد. وی با نوولیستهای معاصر رفتاری مؤدبانه داشت؛ تا آنجا که آنها را پیروان نمونهٔ مدلهای کلاسیک نوول بورژوا قلمداد میکرد. زیرا دستکم به شیوهٔ رسمی رئالیستی دست به قلم میبردند. با وجود این، قادر نبود شاهد روند سقوط آنها باشد. یعنی وی فاقد این توانایی بود که در آنها رئالیسمی برابر و مساوی با رئالیسم موجود در آثار نوولیستهای کلاسیک، از نظر ژرفا و وسعت و تهاجم، بیابد. در این صورت چگونه میتوانند انتظار داشته باشند از سطح یا طبقهٔ اجتماعی خود فراتر بروند و صعود کنند. آنها به گونهای اجتنابناپذیر به تباهی تکنیکهای نوول و فسادانگیز بودنشان گواهی میدهند. واقعیت مسئله این است که مهارتهای فنی فراوانی به وجود آمده که در نوول از آنها استفاده میشود. لیکن در واکاوی آنها مشخص میشود که تکنیکْ رموز فنی نادری را به ارمغان آورده است که گونهای استبداد و ظلمی نامرئی است. بدین معنا که حتی در حالتی فرمالیستی خود را در انواع ساخت رئالیستی روی مدل کلاسیک وارد میسازد و در آن نفوذ میکند. بعضی از جزئیات، که بسیار غریب و نادر است از قلم افتاده است. به این اعتبار حتی آن دسته از نویسندگان که به این حقیقت واقف گشتهاند که سرمایهداری موجب بینوایی و فقر مادی و معنوی انسانها میشود و آنها را از خصایص انسانی تهی و از عواطف بشری محروم میسازد، یعنی همان نویسندگانی که کاملاً آگاهاند کاپیتالیسم سبب مکانیزه شدن و شیءزدگی انسان میشود و گاهی علیه آن مبارزه میکنند، خود بخشی از عناصر بینواساز و محرومکننده انسانها بودهاند و آستینشان در مکانیزه کردن بشریت آلوده است؛ زیرا در نوشتههایشان دغدغهای برای رشد و ترقی انسانها دیده نمیشود. حتی گاهی به بهانهٔ رویدادی به آنها هجوم میبرند و با زندگی درونی آنها یا درونیات و احساساتشان مانند خرت و پرتهایی بهدردنخور رفتار میکنند. آنها نیز مسئله را «همان گونه که هست» با استدلال عقلی توجیه یا تفسیر میکنند. این نویسندگان، با سر، درون جریان یا مجرای فیزیک افتادهاند. از این رو، رخدادهای برجسته و آشکار را رها میکنند و به صف حوادث آماری میپیوندند. آنها این کار را با شعارِ رهایی انسان مستقل انجام میدهند؛ مانند یک ارتباط غیر جدی و از طریق بیان اظهاراتی که صرفاً گروههای بزرگ را شامل میشود. آنها حتی به شیوه و روش خودشان پذیرای اصل بلاتکلیفی شرودینگر میشوند. در این صورت ناظر را از قدرت و اعتبار خود محروم و خوانندگان را علیه خودشان بسیج میکنند و موضوعات ذهنی مدنظرشان را پیش میبرند. البته در این زمینه به خالقان این موضوعات ذهنی نیز توجه میکنند و ارزش آنها را بالا میبرند؛ آدمهایی چون ژید، دوبلین، جویس.
حجم
۰
سال انتشار
۱۳۹۲
تعداد صفحهها
۳۱۲ صفحه
حجم
۰
سال انتشار
۱۳۹۲
تعداد صفحهها
۳۱۲ صفحه