کتاب علامت سوال ها؛ جلد اول
معرفی کتاب علامت سوال ها؛ جلد اول
کتاب دزد و شکارچی کتاب اول از مجموعه علامت سوالها نوشته دن پبلاکی و ترجمه آیدا حقنژاد است. مجموعه علامت سوال ها را انتشارات پرتقال منتشر کرده است، این انتشارات با هدف نشر بهترین و با کیفیتترین کتابها برای کودکان و نوجوانان تاسیس شده است. پرتقال بخشی از انتشارات بزرگ خیلی سبز است.
درباره مجموعه علامت سوال ها
گروه علامت سوال ها در این مجموعه با اتفاقات زیادی روبرو می شوند. انها ثابت کردهاند که هیولای دریایی اصلا وجود خارجی ندارد با قلدرها مبارزه کردهاند و بسیاری از معماهایی را که سر راهشان بوده فقط با شش سرنخ و یا کمتر حل کردهاند. اما مون هالو هیچ وقت خالی از معما نیست.
در هر جلد این مجموعه شما با این گروه همراه میشوید تا بازهم معمای تازهای را حل کنید.
خواندن مجموعه علامت سوال ها را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
نوجوانان بالای ۱۲ سال مخاطبان این مجموعهاند.
درباره دن پبلاکی
دن پبلاکی نویسندهٔ کتابهای تیمارستان متروک و کابوسزدگان است. او هم مثل همهٔ نویسندهها لیست بلندی از شغلهای عجیبوغریبش دارد. دن کل نیوجرسی را بهعنوان فروشندهٔ لباس شنا سفر کرده، در یک تور ملی نمایش افسانهٔ شبح خوابآلود نقش ایچاباد کرین را بازی کرده است، مسئول جمع کردن تماشاچیان برای چه کسی میخواهد میلیونر شود؟ بوده، در تئاتر شیرشاه در برادوی اسنک فروخته، در بارنز و نوبل کتاب معرفی کرده، برای دانشگاه کلمبیا تلفن جواب داده و توی مرکز سرطان مموریال اسلون ـ کترینگ کار تحقیقاتی انجام داده است. البته هیچوقت کاراگاه نبوده و بعد از نوشتن این کتاب، فکر میکند باید این کار را هم امتحان کند.
بخشی از کتاب دزد و شکارچی (علامت سوال ها؛ جلد اول)
در نقطهٔ چهارگوشه روی چمنزار نشستند. خورشید داشت بهسمت ردیف درختها در افق حرکت میکرد.
ویولا که دفترچهٔ همیشه حاضر در صحنهاش را در دستش گرفته بود، گفت: «خب، اگه ما قرار باشه کل این ماجرای کلوپ معمایی رو راه بندازیم، باید رسمیش کنیم.»
رزی گفت: «چهجوری؟»
ویولا که داشت دفترچهاش را باز میکرد، گفت: «من یه فکرهایی دارم. اول از همه بهنظرم باید قرار بذاریم که هروقت تونستیم اینجا همدیگه رو ببینیم.»
وودرو گفت: «اینکه آسونه. یادداشتهایی که رو درهای ما گذاشتی جواب داد.»
ویولا سرش را تکان داد: «داشتم فکر میکردم هر کدوممون باید یه معمایی بیاریم تو جلسه.»
سیلوستر پرسید: «چهجوری آدم میتونه یه معما رو بیاره جلسه؟»
رزی پیشنهاد داد: «با یه ماجرا؟»
ویولا گفت: «دقیقاً. ما به اتفاقهای عجیبوغریبی که اینوَر و اونور شهر میبینیم، توجه میکنیم. مثلاً فکر کن دربارهٔ یه خلافی تو روزنامه یه چیزی میخونیم. سعی میکنیم سرنخهایی رو کشف کنیم که باعث میشه به مجرم برسیم. بعد، اینجا میتونیم باهمدیگه وارد یه رقابتی بشیم که ببینیم کی میتونه معما رو حل کنه. ممکنه بتونیم به مردم کمک هم بکنیم... البته میدونین که؟ بدون اینکه خیلی فضول باشیم.»
وودرو گفت: «اوه، سیلوستر عاشق فضولیه. پس ممکنه این قضیه براش مشکل درست کنه.»
سیلوستر جوابش را داد: «خودت فضولی!»
«تو فضولتری!»
«تو فضولترینی!» سیلوستر پرید آنطرف حلقهٔ کوچک و زد زیر پای وودرو. روی زمین قل میخوردند و سعی میکردند دماغ همدیگر را بگیرند و قاهقاه میخندیدند.
دخترها فقط بههم نگاه کردند و سرشان را تکان دادند. ویولا گفت: «بههرحال، نظرتون چیه؟»
رزی گفت: «بهنظرم میتونیم این کار رو بکنیم. اینکه یه کاری بکنم که قبلاً برادرها و خواهرهام نکردهان، حس خوبی داره.»
ویولا گفت: «آره. این فقط مال خودمونه.» دفترچهاش را باز کرد: «داشتم به یادداشتهای دیروزتون نگاه میکردم که سعی میکردین معمای من رو حل کنین.» پسرها که از نفس افتاده بودند، بالاخره نشستند و حواسشان را جمع کردند. ویولا به دفترچه زل زد و لبش را گاز گرفت: «شما به پنجتا سؤال رسیدین. شاید برای هر قصهای که میآریم توی گروه، بتونیم معما رو بر اساس تعداد سؤالها دستهبندی کنیم.»
وودرو مکث کرد. داشت فکر میکرد: «هر معمایی یه تعداد مشخصی سؤال پشتشه؛ درسته؟ مثلاً هر سؤالی ما رو به یه جواب دیگهای دربارهٔ تو رسوند.»
ویولا گفت: «خوشم اومد. سؤالها.» این را در دفترچهاش نوشت و داشت خودکار فشاریاش را مدام بازوبسته میکرد. «اولین پروندهٔ ما، پنج سرنخ ویولا هارت، یه معمای پنج علامتسؤالی بود. با توجه به سختی قصهای که میآریم توی جلسه، میتونیم یه تعدادی علامتسؤال بهش اختصاص بدیم. میتونیم معماهای یکعلامتسؤالی داشته باشیم یا دوتایی و سهتایی. هر عدد سخت و سختتر میشه. البته فکر کنم باید یه محدودیت هم داشته باشیم. مثلاً شش.»
سیلوستر پرسید: «پس یه معمای ششعلامتسؤالی سختترین معما برای حل کردنه؟»
ویولا گفت: «آره، نظر شما چیه؟» همه سر تکان دادند. «خیلیخب، پس... دیگه چی؟»
وودرو گفت: «چی دیگه چی؟»
حجم
۱۴۵٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۱۶۰ صفحه
حجم
۱۴۵٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۱۶۰ صفحه
نظرات کاربران
بهترین کتاب دنیا🌷😘 گروه علامت سوال ها، با اتفاقات بسیاری رو به رو شده اند. آن ها ثابت کرده اند که هیولا های دریایی، وجود ندارند. با قلدرها مقابله کرده اند و بسیاری دیگر از معماهای پیش رویشان را فقط با شش
کتاب خیلی باحالی بود🪨🦝 ویولا شب ها صداهای تق تق خیلی عجیبی می شنود🗣. این ها را با دوستانش درمیان می گذارد ، آنها تصمیم می گیرند راز این خانه تسخیر شده را کشف کنند . منبع صدا از زیرزمین می
باحاله:)
این کتاب بیشتر مناسب نوجوونهاست،هیجاناتش در حد انتظارات من نبود ولی درکل جالب بود
عالی بود❤️💜🫰 حتماً جلد های بعدی رو هم بخونید ✨ واقعا داستان جذابی داره💜🤞
بسیار خوب و هیجان انگیز
مگه میشه نوجوون باشیو از اینجور کتابا نخونی. محشرهههه متن قوی /معمایی/طنز/ماجراجویانه عالی مرسی که بینهایته
ببخشید به نظرتون اونقدر قشنگه که بخوام بخرمش؟
لطفاً جلد دوم و سوم رو قرار بدید. و خواهش میکنم کتاب عروسی نفرین شده این نویسنده رو هم قرار بدید 🙏🥺
بدون جذابیت . داستان کسل کننده من که هنوز به وسط کتاب نرسیده ولش کردم