کتاب سرگذشت آنا آخماتووا
معرفی کتاب سرگذشت آنا آخماتووا
آنّا آخماتووا با نام اصلی آنّا آندرییوا گارینکو (۱۸۸۹ - ۱۹۶۶)، شاعر و نویسنده اهل روسیه و یکی از بنیانگذاران مکتب شعری آکمهئیسم است.
بنمایههای اشعار وی را گذر زمان، خاطرات و یادبودهای گذشته، سرنوشت زن هنرمند و دشواریها و تلخیهای زیستن و نوشتن در زیر سایه استالینیسم تشکیل میدهد.
ایلین فاینشتاین( -1930)، شاعر و نویسنده و زندگینامهنگار بریتانیایی، در این کتاب سرگذشت آنا آخماتووا را به نگارش درآورده است.
در بخشی از کتاب میخوانیم:
«در سیام آوریل ۱۹۴۵ با پایان یافتن خاموشی سراسری برق در لنینگراد و به اهتزاز درآمدن پرچم شوروی در برلین در دو روز بعد، در هشتم ماه مه خاتمه جنگ با هیتلر اعلام گردید.
جشن و سرور سراسر روسیه را فراگرفت و آخماتووا هم به رغم خلف وعده ناراحت کننده گارشین و ناامید شدن از یک زندگی بهتر، در آن مراسم شرکت کرد. اقامت در تاشکند ظاهرش را تغییر داده بود. شماری از ناظران و از جمله اِما گرستین صورت متعارف او را در قالبی بیضی شکل هنوز زیبا میدانست. آخماتووا در باقی عمر خویش هیچگاه از این که گارشین دست رد بر سینهاش زده بود، حرفی بر زبان نراند و فقط از زوالِ دماغی او یاد میکرد.
لنینگرادی که آخماتووا به آن باز گشت اینک تقریبا به واسطه بمبارانهای آلمان ویران شده بود. طاقهای فروریخته و پنجرههای شکسته محله فونتانکا را مرمت کرده بودند، هر چند که بسیاری از اشیای موجود در مدتِ شهربندان به غارت رفته بود. شخص حسابداری که پس از رفتن آخماتووا در سپتامبر ۱۹۴۱ در اتاقِ او اتراق میکند، برای گرم کردن آنجا، هر چه به دستش میرسیده و از جمله کتابهای آخماتووا را سوزانده بود.
از بخت خوش، او نیز مانند تسوتایوا، به مال و منال دنیا علاقهای نداشت. یک بار سروده بود:
مرا هیچ نیست دعوی به اموال
در این دنیای پوچِ پر از ملال.
پونین با دختر و نوهاش و مارتا گالوبوا در بیست و چهارم ژوئیه ۱۹۴۴ با قطار به لنینگراد بازگشتند. آنان گربهای به همراه داشتند، چون این شایعه را شنیده بودند که مردم تمام گربهها را خوردهاند، لیکن باغهای محله فونتانکا پر از گربه بود».
حجم
۴۳۸٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۶
تعداد صفحهها
۴۸۰ صفحه
حجم
۴۳۸٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۶
تعداد صفحهها
۴۸۰ صفحه
نظرات کاربران
رژیم وحشتناک و دیکتاتور و توتالیتاریسم شوروی برای بقای خود انتخاب می کند که گلوی هر چه منتقد و مخالف است را بفشارد؛ نمونه آنا اخماتورا نشان می دهد که یک رژیم سرکوبگر چگونه یک خانواده را اسیر درد و
بسیار معمولی و وقت تلف کن.