دانلود و خرید کتاب سلطان کشی احمد امید ترجمه مرضیه خسروی
تصویر جلد کتاب سلطان کشی

کتاب سلطان کشی

نویسنده:احمد امید
انتشارات:نشر روزگار
امتیاز:
۴.۳از ۷ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب سلطان کشی

«سلطان کشی» رمانی از نویسنده اهل ترکیه،احمد امید(-۱۹۶۰) است که در سال ۲۰۱۲ عنوان پرفروش‌ترین داستان ترکیه را به خود اختصاص داده است و تاکنون به چندین زبان دنیا ترجمه شده یا در حال ترجمه است. رمانی که برای نویسنده‌اش، احمد امید، عنوان بهترین نویسنده سال ۲۰۱۲ ترکیه را نیز به‌همراه آورده است. احمد امید در ژانر پلیسی و معمایی فعالیت می‌کند و این رمان نیز، رمانی پلیسی-معمایی است، رمانی که رازی تاریخی به موازات داستان اصلی آن مورد کنکاش قرار می‌گیرد. آن چه این رمان را به رمانی جذاب بدل کرده صرفا چیره دستی نویسنده در بهره گیری صحیح از ویژگی‌های داستان های پلیسی-معمایی مانند حس تعلیق و نشانه گذاری‌های ریز و موارد مشابه نیست. در اینجا با رمانی مواجه هستیم که علاوه بر تمام این موارد مفهومی‌انسانی و اجتماعی را نیز پیگیر است، داستانی که فقط داستان نیست، در این رمان برخلاف رمان های معمول پلیسی، نه تنها شخصیت اصلی داستان یک افسر پلیس نیست بلکه حتی این شخصیت یک قهرمان هم نیست، او نماد بسیاری از کسانی است که نمی‌خواهند درگیر ماجراهای پیچیده بشوند، او کسی است که از قهرمان شدن یا ضد قهرمان شدن نفرت دارد. جنبه وحشتی که در اغلب موارد در داستان های پلیسی- معمایی شاهد آن هستیم، این بار نه در صحنه بیرونی که در درون شخصیت اصلی داستان جریان دارد: باد سردی به صورتم خورد...شب بر روی دریا سردتر شده بود. تمام بدنم به لرزه افتاده بود، توجهی نکردم، در حالی که چشمانم را تنگ کرده بودم به اطراف نگریستم تا از عدم حضور سایرین مطمئن شوم. شانس با من یار بود...هیچ کس دیده نمی‌شد. یعنی دعای گدا مستجاب شده بود؟ به سکوئی که مسافرین از آن پیاده می‌شدند، نزدیک شدم. دست راستم از حالا در جیب پالتویم فرو رفته، در حال جستجوی چاقوی پاکت نامه بود. انگشتانم بر روی نقوش ظریف فاتح چاقوی پاکت نامه به حرکت درآمده بود. "آه دقت کن برادرم!" به عقب برگشتم، با یکی از خدمه کشتی سینه به سینه شدم. سیگاری بر لب و با یک دستش صورتش را می‌خارید و با دست دیگر برف هایی که باد بر سرش ریخته بود را می‌تکاند.
لیلی مهدوی
۱۳۹۹/۰۱/۳۰

معرکه شروع شده😇😇😇

بیات
۱۳۹۸/۰۹/۰۲

عالیه یه کوچولو طولانی شده الکی به نظر من.

Mary gholami
۱۳۹۸/۰۷/۲۴

خیلی کش دار بود😬

"اگر در کشوری انسان های شریف به‌اندازه انسان های بی شرف شجاعت نداشته باشند، باید فاتحه آن کشور را خواند. "
Mary gholami
اگر می‌خواهی از عشق رها شوی خودت را با کار مشغول کن...
Mary gholami
طبق گفته یونس پیامبر"در من، منی است که از من پنهان است. "
Mary gholami
"کسانی که زندگی را جدی نگیرند، زندگی هم آن‌ها را جدی نمی‌گیرد"
Mary gholami
در این کشور آن قدر بت هست که دیگر جایی برای انسانیت انسان‌ها باقی نمانده است. و در همین بحبوحه بود که زندگی معنای حقیقی خود را از دست می‌داد اما مگر می‌شد در این باره صحبت کرد...
vahid
کدام حکومت تا ابد دوام آورده است؟ همه به هرحال سرنگون می‌شوند...تمدن، با سقوط امپراطوری‌ها رشد و توسعه می‌یابد.
vahid
"اگر در کشوری انسان های شریف به‌اندازه انسان های بی شرف شجاعت نداشته باشند، باید فاتحه آن کشور را خواند. "
vahid
هرچند مطمئن نیستم که به این طریق عدالت اجرا می‌شد یا نه اما می‌دانم که قاتل تا ابد ملعون است. مهم نیست قاتل چقدر زرنگ است و تاکی می‌تواند بگریزد، مهم این است که نمی‌تواند خونی که بر دستانش ریخته را پاک کند و تا زمانی که با حضرت عزرائیل ملاقات کند، نمی‌تواند شانه‌اش را در زیر سنگینی این کار راست کند. شاید بتواند پلیس ها، مدعیان و حتی خودش را هم می‌تواند فریب دهد، می‌تواند دیگران را متهم کند، به دنبال احتمالات محال برود، برای کسانی که از بیرون می نگرند جالب خواهد بود، اما همه این کارها بیهوده است. کفاره جنایتی که مرتکب شده ایم مانند نشانی است که با میله‌ای آهنی بر پیشانی مان حک شده است. مانند مرگ حتمی‌است. شاید آن لکه عدالت خودش را حالا نشان ندهد اما دیر یا زود معلوم خواهد شد. شاید این انداختن تقصیر بر گردن دیگران، بیان دروغ ها، تلاش برای فرار کردن برای مدتی این کار را به تعویق بیندازد اما امکان ندارد آن را از بین ببرد.
vahid
"هرجنایت قائم به خود است"چشم در برابر چشم، دندان در برابر دندان. این جمله هزاران سال است که در حقوق تمام کشورهای دنیا قاعده شده است و هم اکنون نیز جاری و لازم الاتباع است. البته شخصی که جان دیگری را گرفته را به همان روش نمی‌کشند، هرچند مطمئن نیستم که به این طریق عدالت اجرا می‌شد یا نه اما می‌دانم که قاتل تا ابد ملعون است.
vahid
چنان که نامش هم رویش است این‌ها داستان است و احتمالا هیچ گاه هم شکل واقعیت نداشته. اما به رغم این‌ها بازهم صدهاسال است که نقل می‌شوند. چرا که ما انسان های بیچاره در این دنیای خطرناک، بلاخیز، ظالم به دنبال این هستیم که در امنیت زندگی کنیم. حتی اگر آن چه که قرار است بر سرمان بیاید را هم ندانیم، حتی اگر نخواهیم بدانیم بازهم می‌خواهیم که خداوند شانس و اقبالی را نصیبمان کند
لیلی مهدوی

حجم

۳۷۴٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۳

تعداد صفحه‌ها

۴۱۶ صفحه

حجم

۳۷۴٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۳

تعداد صفحه‌ها

۴۱۶ صفحه

قیمت:
۳۶,۰۰۰
تومان