
کتاب نیای خوب
معرفی کتاب نیای خوب
کتاب نیای خوب (راهکاری جسورانه برای ترویج تفکر بلندمدت) نوشتهی رومن کرزناریک و با ترجمهی جمیل آریایی، اثری است که نشر مازیار آن را منتشر کرده است. این کتاب در دستهی آثار فلسفی و اجتماعی قرار میگیرد و به بررسی یکی از مهمترین دغدغههای عصر حاضر میپردازد: مسئولیت ما نسبت به نسلهای آینده. نویسنده با رویکردی میانرشتهای، از فلسفه، روانشناسی، علوم اعصاب و تاریخ بهره گرفته تا نشان دهد چگونه میتوانیم افق زمانی خود را گسترش دهیم و به جای تمرکز صرف بر منافع کوتاهمدت، به آیندهای دورتر و پایداری سیاره و جامعه بیندیشیم. نسخهی الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب نیای خوب
کتاب نیای خوب نوشتهی رومن کرزناریک اثری است که به موضوع تفکر بلندمدت و مسئولیت میاننسلی میپردازد. نویسنده با الهام از پرسش یوناس سالک، دانشمند پزشکی، که میپرسد «آیا ما نیاکان خوبی هستیم؟»، تلاش کرده است تا اهمیت تصمیمات امروز را در شکلدهی آیندهی بشریت برجسته کند. این کتاب ساختاری تحلیلی دارد و در سه بخش اصلی، ابتدا بحران کوتاهمدتگرایی در جهان معاصر را شرح داده، سپس شش راهکار برای پرورش تفکر بلندمدت ارائه کرده و در نهایت نمونههایی از افراد و جنبشهایی را معرفی کرده است که در برابر کوتاهمدتگرایی ایستادگی میکنند. کرزناریک با استفاده از مثالهای تاریخی، پژوهشهای علمی و روایتهای فرهنگی، نشان داده است که چگونه میتوانیم از دام زمان حال رها شویم و به نسلی تبدیل شویم که آیندگان به آن افتخار کنند. این کتاب با زبانی روشن و استدلالهایی مبتنی بر داده و تجربه، خواننده را به بازاندیشی در ارزشها و اولویتهای فردی و جمعی دعوت کرده است.
خلاصه کتاب نیای خوب
کتاب نیای خوب با طرح این پرسش آغاز میشود که آیا ما نیاکان خوبی برای نسلهای آینده هستیم یا نه. نویسنده با اشاره به بحرانهایی مانند تغییرات اقلیمی، تهدیدهای فناوری و فروپاشی اجتماعی، نشان داده است که کوتاهمدتگرایی در سیاست، اقتصاد و فرهنگ معاصر، آیندهی بشریت را به خطر انداخته است. او با بررسی نمونههایی از تاریخ و جوامع مختلف، توضیح داده است که چگونه افق زمانی انسانها به تدریج کوتاهتر شده و فرهنگ مصرفگرایی و فناوریهای دیجیتال این روند را تشدید کردهاند. در ادامه، کرزناریک به ظرفیت مغز انسان برای تفکر بلندمدت پرداخته و تفاوت میان «مغز مارشمالو» (گرایش به پاداشهای فوری) و «مغز بلوطی» (توانایی برنامهریزی برای آیندهی دور) را شرح داده است. او با تکیه بر پژوهشهای روانشناسی و علوم اعصاب، نشان داده است که انسانها برخلاف بسیاری از حیوانات، قادر به تصور و برنامهریزی برای آیندههای دور هستند، اما این توانایی اغلب تحت سلطهی تمایلات کوتاهمدت قرار میگیرد. در بخش دوم، نویسنده شش راه برای پرورش تفکر بلندمدت معرفی کرده است: فروتنی در برابر ژرفای زمان، توسعهی هدف متعالی برای بشریت، ذهنیت میراثی، عدالت میاننسلی، تفکر کلیسایی (برنامهریزی برای پروژههایی فراتر از عمر فردی) و پیشبینی کلنگر. هر یک از این راهها با مثالها و تحلیلهای تاریخی و علمی توضیح داده شدهاند و نشان دادهاند که چگونه میتوانند به تغییر نگرش فردی و جمعی منجر شوند. در بخش پایانی، کتاب به معرفی جنبشها و افرادی پرداخته است که با کوتاهمدتگرایی مقابله میکنند و تلاش دارند ساختارهای اجتماعی، اقتصادی و سیاسی را به سوی آیندهای پایدارتر هدایت کنند. نویسنده تأکید کرده است که امید به تغییر، نه خوشبینی منفعلانه، بلکه تعهد فعال به ساختن آیندهای بهتر برای نسلهای بعدی است.
چرا باید کتاب نیای خوب را بخوانیم؟
کتاب نیای خوب با رویکردی نو به مسئلهی زمان و مسئولیت میاننسلی، فرصتی فراهم کرده است تا به نقش خود در شکلدهی آیندهی بشریت بیندیشیم. این کتاب با تحلیلهای علمی، تاریخی و فرهنگی، نشان داده است که کوتاهمدتگرایی نهتنها یک مشکل فردی، بلکه بحرانی جمعی است که پیامدهای آن دامنگیر همه خواهد شد. ویژگی شاخص این اثر، ارائهی راهکارهای عملی و ذهنی برای گسترش افق زمانی و پرورش حس مسئولیت نسبت به آیندگان است. خواندن این کتاب میتواند به بازنگری در تصمیمات روزمره، ارزشگذاری بر میراث جمعی و مشارکت فعال در ساختن آیندهای پایدار کمک کند. همچنین، مثالها و روایتهای متنوع آن، امکان ارتباط با موضوع را برای طیف گستردهای از مخاطبان فراهم کرده است.
خواندن این کتاب را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
خواندن این کتاب به کسانی پیشنهاد میشود که دغدغهی آیندهی سیاره، عدالت میاننسلی، پایداری اجتماعی و زیستمحیطی دارند. همچنین برای علاقهمندان به فلسفه، علوم اجتماعی، سیاستگذاری عمومی و هر کسی که به دنبال راههایی برای گسترش افق زمانی و مسئولیتپذیری فردی و جمعی است، مناسب است.
بخشی از کتاب نیای خوب
«ما وارثان هدایای گذشتگان هستیم. به میراث عظیمی که نیاکان ما به جا گذاشتهاند فکر کنید: کسانی که نخستین بذرها را در بینالنهرین ۱۰,۰۰۰ سال پیش کاشتند، کسانی که زمین را هموار کردند، مسیرهای آبی را ساختند و شهرهایی را تأسیس کردند که اکنون در آنها زندگی میکنیم، کسانی که کشفیات علمی، مبارزات سیاسی و آثار هنری بزرگی خلق کردند که ما وارثان آنیم. ما متوقف نمیشویم و فکر هم نمیکنیم که آنها چگونه زندگی ما را تغییر دادهاند. بیشتر نامهایشان از تاریخ غبار فراموشی گرفته است، اما در میان کسانی که به یاد آورده میشوند، محقق پزشکی، یاناس سالک قرار دارد. در سال ۱۹۵۵، پس از نزدیک به یک دهه آزمایشهای طاقتفرسا، سالک و گروهاش نخستین واکسن موفق و ایمن فلجاطفال را توسعه دادند که دستاوردی شگرف بود؛ در آن زمان، فلجاطفال هر سال بیش از نیم میلیون نفر را در سراسر جهان فلج میکرد یا میکشت. مردم سالک را معجزهگر دانستند و او را ستودند. لیکن او علاقهای به شهرت و ثروت نداشت - هرگز در پی ثبتاختراع واکسن برنیامد. آرزویش این بود که «به بشریت کمک کند» و میراثی مثبت برای نسلهای آینده به جا بگذارد. تردیدی نیست که او موفق شد. سالک در سالهای بعد، فلسفه زندگیاش را در این سوال بیان کرد: «آیا ما اجداد خوبی هستیم؟» او باور داشت که همان طور که ما از گذشته ثروتهای بسیاری به ارث بردهایم، باید آنها را به نسلهای آینده منتقل کنیم. او متقاعد شده بود که برای این کار - و برای مقابله با بحرانهای جهانی مانند تخریب دنیای طبیعی از سوی انسانها و تهدید جنگ هستهای - ما به نوعی تغییر بنیادی در نگاه زمانی خود نیاز داریم که بیشتر بر تفکر بلندمدت و پیامدهای اقداماتمان فراتر از زندگی خودمان متمرکز باشد. به جای فکر کردن در مقیاس ثانیهها، روزها و ماهها، باید افقهای زمانی خود را به دههها، سدهها و هزارهها گسترش دهیم. تنها در این صورت میتوانیم به نسلهای آینده احترام بگذاریم و از آنها قدردانی کنیم.»
حجم
۱٫۵ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۴
تعداد صفحهها
۲۷۲ صفحه
حجم
۱٫۵ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۴
تعداد صفحهها
۲۷۲ صفحه
