کتاب خانه تاماریس
معرفی کتاب خانه تاماریس
کتاب خانه تاماریس نوشته ویژینی گریمالدی است که با ترجمه فرزانه مهری منتشر شده است. این کتاب روایتی از گذراندن رنج و عشق و زندگی است.
ژولیا روانشناس جوانی است که به تازگی نزدیکترین افراد خانوادهاش را از دست داده است، او برای تغییر زندگی شهر خود را عوض می کند و به شهری دیگر میآيد تا در یک خانه سالمندان به نام خانه تاماریس کار کند، در این خانه ۲۱ سالمند زندگی میکنند و هر چند نفر سوئیتهای خودشان را دارند. فقط یک زوج هستند که سوئیت مستقل دارند.
این کتاب روایت روبهرویی ژولیا با آدمهایی است که معنای شادی و خوشحالی و محبت برایشان تغییر کرده است و کولهباری از تجربه را پشت سر گذاشتهاند. این کتاب عشق و جوانی و گذر عمر را کنار هم قرار میدهد و داستانی زیبا خلق میکند.
ژولیا که در ابتدای داستان با خودش فکر میکند تا کسی متوجهش نیست فرار کند در این خانه ماندگار میشود و دنیایش تغییر می کند.
خواندن کتاب خانه تاماریس را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به تمام علاقهمندان به ادبیات داستانی جهان پیشنهاد میکنیم
بخشی از کتاب خانه تاماریس
توی آینهٔ مقابلم، تصویرم از ریخت افتاد و صدایی وحشی از گلویم خارج شد. سپس صدایی دیگر. سپس صداهای فراوان دیگر. توی آن حمام کوچک زانو زدم و بیوقفه فریاد زدم، آنقدر که نفسم بند آمد.
یک فکر بیشتر در سر نداشتم: پیش خانوادهام بروم، خودم را توی آغوش مادرم بیندازم، خواهرم را محکم بغل کنم، نزدیک پدرم باشم. اما من در پاریس بودم و آنها در بیاریتز بودند، باید تا روز بعد صبر میکردم تا سوار اولین قطار شوم. آن شب با غم آشنا شدم.
گاهی پیش میآمد که چند ثانیه به چیز دیگری فکر کنم و فراموش کنم که چه اتفاقی افتاده است. اما بعد، ناگهان واقعیت میخکوبم میکرد. پدرم مرده بود. با آرامش روی شنها دراز کشیده بودم و ناگهان موجی با تمام قدرت روی سرم فرود آمد. ماههای پیشِ رو مجموعهای از در هم شکستن امواج بودند. پدرم، نامزدم، مادربزرگم. داشتم غرق میشدم. در نتیجه، هفتهٔ گذشته با خواندن آن آگهی استخدام، انگار حلقهٔ نجاتی یافته بودم. یک خانهٔ سالمندان در بیاریتز، فوراً به روانشناسی متخصص نیاز داشت. امکان سکونت در محل وجود داشت. چشمانداز کار کردن با افراد سالمند به اندازهٔ در آغوش گرفتن یک عنکبوت برایم جالب بود، اما مسئلهٔ مرگ و زندگی بود.
حجم
۳۳۴٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۳۹۶ صفحه
حجم
۳۳۴٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۳۹۶ صفحه
نظرات کاربران
عالی بود پر از تجربه بود .پر از امید به زندگی. خیلی عالی بود یه داستان زندگی باورپذیر با شخصیت های عمیق.
👵🏻🏡👴🏻"خانه تاماریس" محلکارِ جدیدِ ژولیا، روانشناسیه که تجربهی زیادی از کار با سالمندان نداره و میشه گفت از روی ناچاری رو به این گزینه آورده. خانهی سالمندانی که برای یهدخترِ جوون، بهجز محیطِ سرسبز و منظرهی قشنگی که از پنجرهی
کتابش هیچ اوج خاصی نداشت و فوق العاده حوصله سر بر بود، وقت تلفیه
مثل خوردن کیک شکلاتی و چای، خوندنش لذت بخش بود :)
خوندن این کتاب بهترین حسیه که میتونین به خودتون هدیه بدین . اصلا دلم نمیخواست تموم شه دلم میخواست تا همیشه داستانشون رو بدونم خیلی قشنگ بود
کتاب درباره دختریه که وارد خانه سالمندان میشه،دختری که بعد از فوت پدرش به عنوان روانشناس با تردید فراوانی که ایا این شغل براش مناسب هست یانه پا به این مکان میزاره و....... کتاب به طور کلی برای یک بار خوندن
زیبا بود😍
دو ستاره برای خنده هام موقع خواندن این کتاب و یک ستاره برای ترجمه خوب و ستاره ای هم برای داستان آموزنده. یک ستاره ی خاموش برای پند و اندرزهای بیش از حد.
یکی از زیباترین رمان هایی که میشه خوند 😍👌🏻 ژولیا، روانشناسیه که برای راحت تر سپری کردن یکی از دوره های حساس زندگیش، تصمیم میگیره بره و توی یه آسایشگاه سالمندان کار کنه، جایی که نمیدونه قراره چقدر درس زندگی یاد