دانلود و خرید کتاب زندگی نه چندان عالی من سوفی کینسلا ترجمه رؤیا قادری
تصویر جلد کتاب زندگی نه چندان عالی من

کتاب زندگی نه چندان عالی من

معرفی کتاب زندگی نه چندان عالی من

زندگی نه چندان عالی من اثر سوفی کینسلا، نویسنده پرفروش جهانی است که برخی از کتاب‌هایش به حدود سی زبان زندهٔ دنیا ترجمه شده است و برخی از آنها رتبهٔ اول فروش را داشته‌اند.

 خلاصه کتاب زندگی نه‌چندان عالی من

زندگی نه‌چندان عالی من داستانی است درباره دختری به اسم کیتی برنر، دختری که زندگی‌اش در دنیای تکنولوژیک امروزی مانند هرکس دیگری فرازونشیب‌های خود را دارد. او مار ا با خود همراه می کند تا از زندگی نه چندان عالی‌اش در لندن شلوغ برایمان بگوید.

در این داستان، راوی احساساتی را تجربه می‌کند که تقریباً همهٔ ما در برخورد با افراد با آن مواجه شده‌ایم. احساسات و تجربیاتی که در دنیای وابسته به تکنولوژیِ این روزها بیشتر با آن برخورد می‌کنیم. در این دنیایی که روزبه‌روز فکرمان بیشتر درگیر مسائلی است که شاید اهمیت چندانی نداشته باشد، چنین داستان‌هایی شاید بتواند تغییری در نگرشمان نسبت به زندگی ایجاد کند، که البته تعدادشان به اقتضای فضای اجتماعی موجود روبه‌رشد است.

خواندن کتاب زندگی نه‌چندان عالی من را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم؟

علاقه‌مندان به رمان و ادبیات داستانی غرب مخاطبان اصلی این کتاب‌اند.

درباره سوفی کینسلا

سوفی کینسلا، نویسنده انگلیسی است که برخی از کتاب‌هایش به حدود سی زبان زندهٔ دنیا ترجمه شده‌اند و برخی از آنها رتبهٔ اول فروش را داشته‌اند. از این نویسنده کتاب‌هایی با عنوان‌های فارسی «دنیای شگفت‌انگیز ربه‌کا: در سفر»، «دنیای شگفت‌انگیز ربه‌کا: شوق خرید»، «رازم را نگه دار»، و «گردنبندم را پیدا کن» در ایران ترجمه و چاپ شده است.

جملاتی از کتاب زندگی نه‌چندان عالی من

در حال حاضر زندگی رویایی است. هم رویاییِ خوب و هم رویاییِ بد. بابانوئل‌های دوچرخه‌سوار، الکس که حین رکاب‌زدن به من لبخند می‌زد، رفتن به پورتوبلو با فلورا در ساعات بعدی امروز: این‌ها همه رویاییِ خوب هستند. دوشنبه‌شب در شرکت جشن کریسمس داریم و من یکسره تصور می‌کنم که با آن پیراهن مشکی کوتاهم با الکس روبه‌رو شوم. گپ می‌زنیم... می‌خندیم... وقتی کسی نگاهمان نمی‌کند دستش را با بی‌خیالی روی بازوی من می‌گذارد... می‌رویم نوشیدنی بخوریم... و به خانهٔ او برمی‌گردیم...

خب، اعتراف می‌کنم: سناریوهای مختلف زیادی را تصور می‌کنم.

پس الان زندگی می‌تواند بسیار بی‌نقص باشد... البته اگر چیزهای رویاییِ بد می‌گذاشت. دقیق‌تر بگویم، پنجشنبه لپ‌تاپم شکست و مجبور شدم یکی دیگر بخرم و همین باعث این همه ترس شد، که دارم نهایتِ سعیم را می‌کنم تا نادیده‌اش بگیرم.

آلیس در سرزمین نجایب
۱۳۹۹/۰۹/۱۳

🍥🔱داستان درمورد دختر روستایی کیتی برنره که یه آدم کاملا معمولیه و میخواد خودش رو شهری نشون بده. گیر یه ریس بدجنس می افته و بعد تصمیم میگیره از این ریس انتقام بگیره... 🔱🍥 - - 🌈۱- داستان خیلی خوب بود. از قلم

- بیشتر
نفیسه
۱۳۹۸/۱۰/۰۳

نسخه ی چاپی این کتاب را خواندم. نمی دانم یک ناشر چطور می تواند یک کتاب را بدون اصلاح مشکلات تایپی چاپ کند. برایم غیر قابل هضم است این همه سهل انگاری . غلطهای املایی مثلا تبحر را تبهر تایپ

- بیشتر
farez
۱۴۰۰/۱۱/۳۰

زندگی نه چندان عالی من، توصیفی کاملا دقیق و منصفانه از کارکردن طبقه ی متوسط هر جامعه ای در کلان شهرهاست. مهم نیست اون شهر لندن باشه یا تهران....مهم اینه که اختلاف طبقاتی همه جا هست...اما این کتاب، قدرت اراده

- بیشتر
FTP
۱۳۹۹/۰۸/۱۲

امیدوارم کرد معاصر بود قهرمان داستان خارق العاده نبود موضوع جدیدی توش مطرح نشده یک زندگی معمولیه یک آدم معمولی، یه جورایی وقتی تموم شد فکر کردم احتمالا از زندگی "هر" آدمی بشه یه رمان خوب درآورد یکم طنز نق میزد ولی ناله نمی کرد روابطشون، راه

- بیشتر
zohreh_in_dark
۱۳۹۹/۱۱/۲۴

داستان بدی نبود ولی خب واقعا آبکی بود! یک دختر قشر متوسط که رویای زندگی در لندن رو داره و وقتی میاد لندن زندگی ش خیلی سخت می شه، مشکلات کاری ش زیاد می شه و در آخر داستان دیدگاهش به

- بیشتر
maedeh
۱۳۹۹/۰۲/۱۹

کتاب های سوفی‌کینسلا عالی اند

رنگارنگ
۱۳۹۸/۱۲/۲۰

من نسخه چاپیش رو دارم. فارغ از اشتباهات تایپی که کتاب داره و میشه ازشون چشم‌پوشی کرد، محتواش خیلی امروزیه و به مشکلی می‌پردازه که خیلی از افراد باهاش مواجه هستن: اینکه زندگی همه عالیه و زندگی من اصلا جذابیتی نداره. در

- بیشتر
Hanieh
۱۳۹۹/۰۹/۲۴

من کتاب رو دوست داشتم من یک کتاب دیگه هم از این نویسنده خونده بودم(رازم را نگه دار)که خیلی فضای این کتاب هم بهش شبیه بود ولی اینو بیش تر دوست داشتم نمی دونم به خاطر سانسور کتاب بود یا نه ولی

- بیشتر
طوفان
۱۳۹۹/۰۳/۲۴

بیشترازداستان پردازی ازترجمه روانش خوشم اومدالبته من دراین موردکارشناس نیستم ولی به من حال وهوای ترجمه های خانم نفیسه معتکف راداد،ولی ویراستاریش ضعیفه،

پاییز
۱۳۹۹/۰۷/۱۴

عالی بود. خیلی خیلی لذت بخش. بعد از تموم شدنش هنوز انگار تو دنیای کیتی ام. اسم کتاب هم جذاب بود برام. و سبک نوشتن سوفی کینزلا که تعریف نمیخواد. عالیه و میدونید احتمالا :)) طنز داستان فوق العاده بود. و حس

- بیشتر
«چون این طبیعت انسان است که منتظر اتفاقات غیرممکن باشد.»
آلیس در سرزمین نجایب
پدرم همیشه می‌گوید: اگه خربزه بخوری پای لرزش هم باید بنشینی. و من می‌خواهم این خربزه را بخورم. به‌خاطر همین است که اینجا هستم.
afsaneh_&_fatemeh
فکر کنم بالأخره کشف کردم چگونه احساس خوبی نسبت به زندگی داشته باشم. هر بار که می‌بینی کسی خوش‌وخرم است، یادت باشد که مسلماً در زندگی او هم واقعیت‌های مزخرفی هست.
farez
اگر من کشور را اداره می‌کردم، از دانش‌آموزان یک آزمون از چیزهایی که قرار است در تمام زندگی از آنها استفاده کنند، برای ارائهٔ «گواهی عمومی پایان آموزش متوسطه» می‌گرفتم. مثلاً: چطور خط چشم بکشیم. چطور اظهارنامهٔ مالیاتی پر کنیم. وقتی چاه دستشویی می‌گیرد و پدرمان گوشی‌اش را جواب نمی‌دهد و باید سریع آماده شویم و به مهمانی برویم، چه کار کنیم.)
مادلین
هر بار که می‌بینی کسی خوش‌وخرم است، یادت باشد که مسلماً در زندگی او هم واقعیت‌های مزخرفی هست
هانی
«آینده‌ات را در دست بگیر. به واقعیت تبدیلش کن. زندگی مثل کتاب رنگ‌آمیزی است، اما تویی که باید با مدادرنگی‌هایت رنگش کنی.»
hamtaf
«دیمیتر، باید بجنگی! وقتی همه منتظرند تو تسلیم شوی، نباید کوتاه بیایی و باید سرعتت را دوبرابر کنی.»
masoom
یک لپ‌تاپ خراب برایم مثل طوفان اقتصادی می‌ماند.
مادلین
قلب و عقل، هیچ‌وقت با هم جور نمی‌شوند، درست نمی‌گویم؟
n re
من یک عالمه آرزو داشتم. عادت داشتم روی تختم دراز بکشم و نقشهٔ مترو را بررسی کنم و تصور کنم که یکی از آن آدم‌های پرشتاب و بااعتمادبه‌نفسی شده‌ام که در رفت‌وآمدهای روزانه‌ام به پایتخت دیده‌ام. آدم‌هایی که عجله، هدف، و افق فکری گسترده‌ای دارند. تصور می‌کردم دارم روی نردبان شغلی‌ای پا می‌گذارم که اگر به اندازهٔ کافی سخت کار می‌کردم مرا به همه‌جا می‌رساند. کار کردن روی برندهای جهانی؛ دیدار با افراد جذاب؛ زندگی در حد اعلا. و آره، می‌دانستم که سخت است. اما نه تا این حد.
hanyeh.m
فکر کنم بالأخره کشف کردم چگونه احساس خوبی نسبت به زندگی داشته باشم. هر بار که می‌بینی کسی خوش‌وخرم است، یادت باشد که مسلماً در زندگی او هم واقعیت‌های مزخرفی هست. و هر بار که واقعیت‌های مزخرف زندگی خودت را می‌بینی و با احساس ناامیدی با خودت فکر می‌کنی: این است زندگی من...؟ باید یادت باشد که: این‌طور نیست. هرکسی برای خودش روزهای خوش‌وخرمی دارد، فقط گاهی درک کردنش کمی سخت است.
hamtaf
هر بار که می‌بینی کسی خوش‌وخرم است، یادت باشد که مسلماً در زندگی او هم واقعیت‌های مزخرفی هست. و هر بار که واقعیت‌های مزخرف زندگی خودت را می‌بینی و با احساس ناامیدی با خودت فکر می‌کنی: این است زندگی من...؟ باید یادت باشد که: این‌طور نیست. هرکسی برای خودش روزهای خوش‌وخرمی دارد، فقط گاهی درک کردنش کمی سخت است.
کاربر ۳۷۸۲۶۳۸
با تمام وجود این مرد را می‌خواهم. صدایش را هم می‌خواهم. تفکرات و شوخی‌هایش را... نگرانی‌ها و ناراحتی‌هایش را... نظریه‌ها و کنجکاوی‌هایش را. تمام آن جنبه‌های ناشناخته‌اش را که هرگز فکرش را هم نمی‌کردم وجود داشته باشد.
masoom
یک چیزهایی دربارهٔ قیمت‌گذاری پرستیژی می‌دانم – وقتی از مشتری پول بیشتری می‌گیری و آنها فکر می‌کنند که: باید چیز خوبی باشد، و مقدار زیادی از آن را می‌خرند.
شکوفه
احمقانه است. من این مرد را فقط چند بار دیده‌ام. مردی که تا الان فراموش کرده است که من اصلاً وجود دارم. چرا باید به فکرم بیاید؟ چرا من باید احساسِ چیز کنم... دقیقاً چه؟
da☾
از من خواست که مثل قدیم‌ها کار کنیم چون در نتایج یک تحقیق خوانده بود که مردم وقتی با خودکار می‌نویسند ۲۵ درصد راست‌گوتر از زمانی هستند که به‌صورت آنلاین کاری را انجام می‌دهند. یک همچون چیزی.
hamtaf
فکر کنم بالأخره کشف کردم چگونه احساس خوبی نسبت به زندگی داشته باشم. هر بار که می‌بینی کسی خوش‌وخرم است، یادت باشد که مسلماً در زندگی او هم واقعیت‌های مزخرفی هست. و هر بار که واقعیت‌های مزخرف زندگی خودت را می‌بینی و با احساس ناامیدی با خودت فکر می‌کنی: این است زندگی من...؟ باید یادت باشد که: این‌طور نیست. هرکسی برای خودش روزهای خوش‌وخرمی دارد، فقط گاهی درک کردنش کمی سخت است.
spencer
«مردم می‌گویند ’غلبهٔ عقل بر قلب‘، اما منظورشان ’غلبهٔ بخشی از عقلشان به بخش دیگری از آن‘ است. در واقع اصلاً ’غلبهٔ عقل بر قلب‘ نیست، ’غلبهٔ عقل بر عقل‘ است.» «یا ’غلبهٔ قلب بر قلب‘؟»
spencer
«اما من بسیاری از دوست‌دخترهای او را می‌شناختم و یک عالمه دل‌شکسته دیده‌ام. اسم مستعار او را می‌دانی؟ اسمش ’الکس یک‌طرفه‘ است. چون وقتی می‌رود، دیگر برنمی‌گردد. مثل بلیط یک‌طرفهٔ دور دنیا است: هرگز در یک جا دو بار پا نمی‌گذارد. دخترهای درخشان و باهوشی را دیده‌ام که هنوز منتظر و امیدوار هستند...»
masoom
خانه‌های روشنی که در دو طرف این خیابان هستند دوست‌داشتنی‌اند، مثل کتاب قصه است، و یکسره می‌ایستم تا برای اینستاگرام عکس بیندازم.
مادلین

حجم

۴۳۹٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۵۴۷ صفحه

حجم

۴۳۹٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۵۴۷ صفحه

قیمت:
۸,۵۰۰
تومان