دانلود و خرید کتاب مشتی خاک اولین وو ترجمه سهیل سُمّی
تصویر جلد کتاب مشتی خاک

کتاب مشتی خاک

نویسنده:اولین وو
انتشارات:نشر ثالث
دسته‌بندی:
امتیاز:
۲.۳از ۷ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب مشتی خاک

کتاب مشتی خاک رمانی از اولین وو با ترجمه سهیل سمی است که پیش از این با نام «مشتی غبار» ترجمه شده بود. این داستان هجویه‌ای بر ناگواری‌ها و مشکلات نسلی است که میان دو جنگ‌ جهانی زندگی می‌کردند. آدم‌هایی که به جز پول، ارزش و اعتبار دیگری نداشتند و زندگی‌شان در نهایت به تراژدی غمباری تبدل شد. 

در سال ۱۹۸۸ فیلمی بر اساس این کتاب، به کارگردانی چارلز استوریج و با بازی جیمز ویلبی، جودی دنچ و کریستین اسکات توماس ساخته شد و برای شصت و یکمین دوره جوایز آکادمی نامزد شد. پیش از آن نیز، نمایشنامه‌هایی رادیویی با اقتباس از این اثر در بی‌بی‌سی اجرا شد.

درباره کتاب مشتی خاک

اولین وو در کتاب مشتی خاک به زندگی قشری از جامعه انگلستان می‌پردازد که در فاصله بین دو جنگ جهانی زندگی می‌کنند. آدم‌های این داستان به جز پول، اعتبار و ارزش دیگری ندارند. 

داستان مشتی خاک از زندگی زوجی اشرافی صحبت می‌کند که در لندن زندگی می‌کنند. برندا لست دختر زیبایی که از زندگی‌اش در عمارت هتن ابی خسته شده است، به مرد دیگری به نام جان بیور دل می‌بازد. او زندگی با یک مردی سطحی و خوش‌گذران را به زندگی در عمارت هتن ابی ترجیح می‌دهد. عمارتی که نشانه فخر و غرور همسرش تونی است. 

به هم خوردن این ازدواج،موقعیت‌های تراژیک را به وجود می‌آورد و در عین حال اولین وو با هنرمندی کمدی را هم وارد داستانش کرده است. او کنایه‌های گزنده بسیاری را به نسلی می‌زند که در فاصله دو جنگ جهانی، با بی مسئولیتی زندگی می‌کنند و دمدمی مزاج هستند.

مشتی خاک موفق شد تا به انتخاب منتقدین به لیست مدرن لایبرری راه پیدا کند. 

کتاب مشتی خاک را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم 

خواندن کتاب مشتی خاک را به دوست داران ادبیات انگلیس پیشنهاد می‌کنیم. اگر دوست دارید از یک رمان تاثیرگذار لذت ببرید و سفری به دل دنیای اشرافی انگلیس در قرن گذشته بکنید، این کتاب انتخاب خوبی برای شما است.

درباره اولین وو

اولین وو (Evelyn Waugh) با نام کامل آرتور اولین جان وو، ۲۸ اکتبر ۱۹۰۳ در لندن به دنیا آمد. او نویسنده و خبرنگار بود و رمان، زندگینامه، سفرنامه و نقد کتاب می‌نوشت. 

پدر اولین وو یک ناشر بود. او در کالج لنسینگ و در کالج هرتفورد آکسفورد تحصیل کرد. در دهه۱۹۳۰ به عنوان خبرنگار روزنامه به سفرهای بسیاری رفت و در دوران جنگ جهانی دوم در ارتش بریتانیا خدمت کرد. او یک نویسنده خلاق بود که به خوبی می‌توانست تجربیاتش را از برخورد با آدم‌های مختلف در قالب داستان دربیاورد. 

از میان مهم‌ترین کتاب‌های او می‌توان به کتاب‌های هجوهای زودهنگام زوال و سقوط، مشتی خاک و سه‌گانه شمشیر افتخار جنگ جهانی دوم اشاره کرد. او  در دهم آوریل ۱۹۶۶ در سال ۶۲ سالگی بر اثر ایست قلبی از دنیا رفت.

بخشی از کتاب مشتی خاک

جان بیور با مادرش در خانه ساسکس گاردنز زندگی می‌کردند، خانه‌ای که بعد از مرگ پدرش به آن نقل مکان کرده بودند. در این خانه از طراحی داخلی باشکوه و ساده‌ای که خانم بیور برای مشتریانش در نظر می‌گرفت نشانی نبود. خانه پر بود از اثاثیه فروش نرفته دو خانه بزرگ‌تر که طرحشان یادآور هیچ دوره خاصی نبود، به خصوص طرح و مدل‌های زمان حال. بهترین قطعات و تکه‌هایی که برای خانم بیور ارزش احساسی داشتند در پذیرایی اِل‌مانند طبقه بالا بودند.

بیوِر در طبقه همکف پشت غذاخوری یک اتاق نشیمن تنگ و تاریک با یک خط تلفن مستقل داشت، مستخدمه‌ای سن ‌و سال‌دار به وضع لباس‌هایشان رسیدگی می‌کرد. او اشیای غمبار و دست و پاگیر روی میز بیور را هم، که زمانی روی میز توالت پدر او بود، پاک می‌کرد و برق می‌انداخت و همه را با نظمی متقارن می‌چید؛ هدایای ماندگار به مناسبت مراسم ازدواج و بیست‌ و یکمین سالروز تولدش، از جنس عاج، با روکش برنجی، با پوشش چرم خوک، با نشان‌های تزئینی و طلاکاری، همگی یادآور سلایق گران‌قیمت مردانه در دوره ادوارد: بغلی‌های مخصوص اسب‌سواری و شکار، قوطی‌های سیگار برگ، ظروف شیشه‌ای تنباکو، مجسمه‌های اسب‌ها و سوارهایشان، پیپ‌های زیبای کف دریایی، قلاب‌های دکمه و ماهوت‌پاک‌کن‌های مخصوص کلاه.

چهار مستخدم داشتند، همه زن، و جز یکی، همه مسن.

وقتی کسی از بیوِر می‌پرسید چرا به جای آن‌که خودش خانه و کاشانه‌ای فراهم کند، آن‌جا مانده، گاهی می‌گفت به نظرش مادرش دوست دارد او آن‌جا باشد (مادرش با وجود کسب و کارش، احساس تنهایی می‌کرد)، گاهی هم جواب می‌داد که با این کار هفته‌ای دست‌کم پنج پوند جلو می‌افتد.

کل درآمدش حدود هفته‌ای شش پوند بود، پس آن پنج پوند پس‌انداز خیلی مهمی محسوب می‌شد.

بیست‌وپنج‌ساله بود. از زمانی که از آکسفورد بیرون آمده بود تا شروع دوره کسادی، در آژانس تبلیغاتی کار کرده بود.

از همان زمان دیگر کسی نتوانسته بود کاری برایش دست‌وپا کند. به همین دلیل، تا لنگ ظهر می‌خوابید و بخش عمده روز را به این امید که کسی به او زنگ بزند، کنار تلفن می‌نشست.

خانم بیوِر اواسط صبح هر وقت امکان داشت، یک ساعت کار را تعطیل می‌کرد. همیشه در نهایتِ وقت‌شناسی، سر ساعت نه در فروشگاهش بود، و ساعت یازده و نیم دیگر استراحت‌لازم می‌شد. بعد اگر قرار نبود مشتری مهمی از راه برسد، سوار ماشین دونفره‌اش می‌شد و به خانه‌اش در ساکس‌گاردنز می‌رفت. وقتی به خانه می‌رسید، معمولاً جان بیور لباسش را پوشیده بود و خانم بیور هم به تدریج به گپ و گفت‌های دونفره صبحگاهی‌شان عادت کرده بود و از آن لذت می‌برد.

sahar
۱۴۰۰/۰۵/۰۳

کتاب ماجرای یک هوس‌بازی ویرانگره. ماجرا رو بدون زیاده‌‌گویی و با لحنی طنزآمیز تعریف می‌کنه. ولی به نظر من شخصیت‌های داستان هیچ همدلی‌ای رو جذب نمی‌کنند، صرفا اشتباه و بدجنسی و نادانی انجام می‌دن. به رغم اسم و رسم‌دار بودن

- بیشتر
وحید
۱۴۰۰/۱۱/۱۸

با شروع کتاب با سیلی از نام‌ها و اطلاعات بی‌ربط و مختلف مواجه میشید. من که تا صفحه‌ی ده بیشتر طاقت نیاوردم... به قدری کتاب‌های جالبتر وجود داره که صرف کردن وقت برای این رمان‌های درجه سوم درست نیست.

نازنین بنایی
۱۳۹۹/۱۱/۱۶

بخونینش. هم کشش داستان زیاده هم غافلگیرکنندس یه جاهایی. فضاسازیشو دوست داشتم.

من؟ اوه، من خوبم. فقط ای کاش مرده بودم، همین...
نازنین بنایی

حجم

۲۵۵٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۳۱۸ صفحه

حجم

۲۵۵٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۳۱۸ صفحه

قیمت:
۱۵۹,۰۰۰
تومان