دانلود و خرید کتاب دختر ساعت‌ساز کیت مورتون ترجمه فهیمه حصارکی
تصویر جلد کتاب دختر ساعت‌ساز

کتاب دختر ساعت‌ساز

نویسنده:کیت مورتون
انتشارات:انتشارات خوب
دسته‌بندی:
امتیاز:
۳.۵از ۲۱ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب دختر ساعت‌ساز

کتاب دختر ساعت‌ساز نوشته کیت مورتون است. این کتاب با ترجمه فهمیمه حصارکی منتشر شده است. 

این کتاب داستان شخصیتی به نام الودی، است. او  آرشیویست یک شرکت است که تمام مدارک جیمز استرتون، فعال اصلاح طلب قرن ۱۹ را نگهداری می‌كند. به طور اتفاقی یک كیف چرمی به دستش می‌رسد كه قرار است برای بایگانی دسته‌بندی شود. 

الودی طی بررسی‌هایش متوجه می‌شود كیف متعلق به نقاش معروفی به نام ادوارد ردكلیف است. او به‌خاطر دسترسی به اطلاعات می‌داند هیچ ارتباطی بین ادوارد و جیمز نبوده است. برای همین تصمیم می‌گیرد تحقیق کند. كم كم راز ماجرا برایش روشن می‌شود. دختر ساعت‌ساز یک رمان بی‌نظیر است مخاطب پا به پای داستان پیش می‌رود و هیجان را تجربه می‌کند. او سعی می‌کند راز مهمی را بفهمد و این کشف راز برای خواننده امروز بسیار جذاب است.

خواندن کتاب دختر ساعت‌ساز را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به تمام علاقه‌مندان به داستان پیشنهاد می‌کنیم

بخشی از کتاب دختر ساعت‌ساز

پیدا شدن بی‌موقع این جعبه او را تا مرز سکته کشانده بود؛ بنابراین الودی‌ای که از ناهماهنگی به همان اندازه متنفر بود که از بی‌نظمی، پادرمیانی کرده و قول داده بود که همه‌چیز را روبه‌راه کند، فوراً جعبه را جایی گم و گور کند تا چشم کسی به آن نیفتد. از آن روز به بعد، جعبه را پنهان نگه داشته بود تا دوباره موجب خشم و آشفتگی دیگری نشود، اما الان، تنهایی توی دفتر سوت و کور، روی فرش زانو زد و جعبه را از مخفیگاهش بیرون کشید...

نور ناگهانی کیف را شوکه کرد، و کیفِ ته جعبه چپانده‌شده نفسی کشید. سفری طولانی را پشت سر گذاشته بود، و می‌شد درک کرد که به‌شدت خسته و فرسوده است. لبه‌هایش ساییده شده، سگک‌هایش سیاه شده و بوی شوم کهنگی از اندورنش بیرون می‌زد. اما از گرد و خاک نگویم که زنگاری ماندگار و دائمی سطح سابقاً زیبایش را کاملاً پوشانده بود، و الان از آن نوع کیف‌هایی بود که مردم خوششان نمی‌آید و با وجود کیف‌های جدید رویشان را برمی‌گردانند. آن‌قدر کهنه و قدیمی بود که دیگر قابل استفاده نبود، اما با داشتن خصوصیت تاریخی نمی‌شد ازش گذشت.

بی‌شک این کیف روزگاری محبوب بوده، برای ظاهر زیبایش، و مهم‌تر از آن، برای کاربردش؛ و برای فردی خاص در زمانی خاص، که چنین خصوصیاتی بسیار مهم بودند، بسیار عزیز و ضروری بوده. از آن به بعد، کنار گذاشته و نادیده گرفته شده بود، دوباره استفاده و دوباره کنار گذاشته شده بود، گم شده بود، پیدا شده بود، فراموش شده بود. 

A book lover
۱۴۰۰/۰۵/۱۴

وقتی که کتاب رو شروع کردم،ازش انتظار زیادی داشتم بدلیل تعریف دوستان،اما کتاب خیلی کند جلو میرفت و منو اصلا در صفحات ابتدایی جذب نکرد،با اینحال خودم رو مجبور کردم که ادامه اش بدم،نویسنده از شخصیت های زیادی توی داستانش

- بیشتر
پریسا سپیدار
۱۴۰۰/۱۰/۱۲

کتاب ترجمه واقعا عالی و بی نظیری داشت😌 خود کتاب هم چیزی نمیتونم در توصیفش بگم؛ فکر کنم لازمه نسخه چاپیشو بخرم و از اول باز بخونم و ازش لذت ببرم😍

هنگامه محمدی
۱۳۹۹/۱۲/۰۲

خیلی عالی بود. جذاب، پرکشش و پر از رمز و راز و شگفتی. عمیقا من رو یاد "سایه باد" انداخت. مثل سایه باد پر رمز و راز بود و لذتبخش. اگر از اون کتاب لذت بردید از این هم لذت

- بیشتر
کاربر ۱۴۲۰۶۰۹
۱۴۰۲/۰۲/۰۷

کتاب با یک روند کند وکسالت آور شروع میشه و اگه با این نوع داستانها مشکل داشته باشید ممکنه از خوندنش منصرف بشید،ترجمه عالیه ولی مترجم میتونست هر فصلی که شروع میشد نام راوی رو بنویسه چون واقعا شخصیتها زیاد

- بیشتر
atefe
۱۴۰۰/۰۹/۲۲

کتاب پایان خوبی داشت و سرگرم کننده بود اما بیش از اندازه کش دار بود و از شخصیت هایی که با روند داستان کمکی نمی‌کردند هم گفته بود

ب. قاسمی
۱۴۰۰/۰۱/۲۶

کتاب طولانی بود ولی در عین حال از کشش و جذابیت خیلی خوبی برخوردار بود. تعداد شخصیت هایی که وارد داستان میشدند نسبتا زیاد بود. ترجمه روانی داشت. انتهای داستان یه مقداری مبهم و غیرمنتظره و غم انگیز بود. ولی

- بیشتر
m_jafari
۱۴۰۱/۰۹/۰۳

کتاب با موضوع جالبی شروع شد و من سریع جذبش شدم ، ولی اینقدر توضیحات اضافه داشت که واقعا اذیت می کرد . از یه جایی به بعد چند تا چند تا صفحه پرش داشتم تا به موضوع اصلی برسم

- بیشتر
faezeh.k
۱۴۰۱/۰۱/۲۳

من سبک این مدل کتابها رو دوست ندارم اما این دلیل نمیشه که بگم داستان بدی بود‌ اگه به خونه های قدیمی و اسرار آمیز با رازهایی که در دل خودشون جای دادند علاقه دارید قطعا این کتاب هم براتون جذاب

- بیشتر
غزل
۱۴۰۳/۰۱/۱۱

خیلی حوصله سر بر و پر از حاشیه بود نخونده ولش کردم

کاربر ۳۷۷۹۸۰۷
۱۴۰۲/۱۰/۰۴

جالب وپراز تعلیق و راز آلود از سال های۱۸۶۲تا ۲۰۱۷ با شخصیت وفضا های متفاوت

این دیگر چه خیره‌سری‌ای است که بشر با نادیده گرفتن افکار و نظرات زنان قدرت‌های نژاد بشر را به نصف تقلیل دهد
sepid sh
هنر تردستی یعنی بدانی مردم دوست دارند چه چیزی را ببینند و بعد دقیقاً همان چیز را نشانشان دهی.
sepid sh
لئونارد دید مثل همیشه به خط فاصلهٔ بین دو تاریخ نگاه می‌کند. توی آن علامت خزه‌بسته همهٔ زندگی انسان نهفته است: کودکی‌اش، عشق‌های زندگی‌اش، فقدان‌ها و ترس‌هایش، که تمامش به یک نشان خط حک‌شده بر تکه‌سنگی در گورستانی آرام در ته جاده‌ای روستایی محدود می‌شود.
sepid sh
ترس واقعی هرگز از بین نمی‌رود، حسش کم نمی‌شود، حتی وقتی که علتش مدت‌ها به دست فراموشی سپرده شده باشد. این دریچهٔ تازه‌ای برای دیدن جهان است: گشودن دری که دیگر امکان بسته شدن ندارد.
sepid sh
هر کدام از ما به سوی غروب زندگی‌مان سفر می‌کنیم.
پریسا سپیدار
او معتقد بود که اشیای زیبا مستحق توجه‌اند نه تقدیس
پریسا سپیدار
تپش قلب اولین موسیقیه که آدم می‌شنوه، و همهٔ بچه‌ها وقتی به دنیا می‌آن ریتم قلب مادرشون رو می‌شناسن
Aa
فقط می‌خواستم تو متوجه بشی. می‌خواستم ببینی و بفهمی که عشق تسلی‌بخش یعنی چه. و اینکه چطور زندگی رو تقسیم کنیم، تقسیم واقعی، که اون طرف دیوارهای ساخته‌شده از اعتماد و یقینش هیچ چیزی برامون اهمیت نداشته باشه، چون دنیا خیلی پرهیاهوئه، الودی، و با اینکه زندگی پر از شادی و شگفتیه، سختی و رنج و بی‌عدالتی هم داره.»
کاربر ۳۷۷۹۸۰۷
می‌گفت این دیگر چه خیره‌سری‌ای است که بشر با نادیده گرفتن افکار و نظرات زنان قدرت‌های نژاد بشر را به نصف تقلیل دهد
پریسا سپیدار
«ابله همیشه می‌خواهد زمان و مکان را کوتاه کند. عاقل می‌خواهد هر دویش را طولانی کند.»
پریسا سپیدار
«مادرم درست بعد از این عکس مرد.» «متأسفم.» «مال خیلی وقت پیشه.» «بازم متأسفم. من اینو فهمیدم که تأسف خوردن اصلاً زمان خاصی نداره.»
پریسا سپیدار
هنر تردستی یعنی بدانی مردم دوست دارند چه چیزی را ببینند و بعد دقیقاً همان چیز را نشانشان دهی.
پریسا سپیدار
من آن روزها خیلی چیزها آموختم، از جمله: مال و مکنت آدم را زودباور می‌کند، خصوصاً زن‌ها را
پریسا سپیدار
کسانی که دنبال شایعه‌اند روزی می‌آید که می‌شنوند برای خودشان هم شایعه درست شده
پریسا سپیدار
زندگی درازه؛ اما انسان بودن آسون نیست.
Tina
«هر ساعتی خاص و منحصربه‌فرده. و مثل آدم‌ها، صورتش، چه ساده باشه چه زیبا، چیزی نیست جز ماسکی رو مکانیسم پیچیده‌ای که زیرش پنهان کرده.»
Tina
مردم سنگ‌های درخشان و تعویذ شانس را دوست دارند، اما فراموش کرده‌اند که قدرتمندترین طلسم‌ها قصه‌هایی هستند که ما برای خودمان و دیگران تعریف می‌کنیم.
میس سین
در جایی که لورن متهورانه و با جسارت زندگی کرده بود، الودی همیشه از شکست و ناکامی می‌گریخت و در برابرش جبهه می‌گرفت. الان به ذهنش آمد که شاید لازم باشد کمی دل به دریا بزند و خطر کند. تلاش کند و بله، گاهی شکست بخورد. بپذیرد که زندگی فراز و نشیب دارد و آدم‌ها گاهی اشتباه می‌کنند؛ و گاهی اشتباهات در واقع اشتباه نیستند، چون زندگی خط صافی نیست و حاصل تصمیمات ریز و درشت هر روز ماست.
کاربر ۳۷۷۹۸۰۷
تنها نکتهٔ مثبتی که می‌شد از دل جنگ بیرون کشید این بود که انسان به این درک برسد که در واقع چقدر کم نیازمند زنده ماندن است، و هر چیزی غیر از این درک چقدر کم‌اهمیت است
پریسا سپیدار
می‌خواستم ببینی و بفهمی که عشق تسلی‌بخش یعنی چه. و اینکه چطور زندگی رو تقسیم کنیم، تقسیم واقعی، که اون طرف دیوارهای ساخته‌شده از اعتماد و یقینش هیچ چیزی برامون اهمیت نداشته باشه، چون دنیا خیلی پرهیاهوئه، الودی، و با اینکه زندگی پر از شادی و شگفتیه، سختی و رنج و بی‌عدالتی هم داره.
آیدا

حجم

۵۴۴٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۵۶۸ صفحه

حجم

۵۴۴٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۵۶۸ صفحه

قیمت:
۳۴,۰۰۰
تومان