دانلود و خرید کتاب آهنگ قدیمی روبر پنژه ترجمه حسن ملکی
تصویر جلد کتاب آهنگ قدیمی

کتاب آهنگ قدیمی

نویسنده:روبر پنژه
مترجم:حسن ملکی
انتشارات:نشر چشمه
امتیاز:
۳.۲از ۱۰ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب آهنگ قدیمی

کتاب آهنگ قدیمی، نوشته روبر پنژه با ترجمه حسن ملکی، جلد سی و یکم مجموعه تجربه‌های کوتاه است. بیست سال پیش که مجموعه‌ تجربه‌های کوتاه زیر نظر حسن ملکی برای اولین‌بار منتشر شد، هدفش کمک به عاشقان کتاب بود که فرصت کمی برای مطالعه داشتند. این مجموعه را نشر چشمه دوباره منتشر کرده است.

درباره کتاب آهنگ قدیمی

بسیاری از ما در زندگی فرصت خواندن یک رمان طولانی را نداریم، یا امکان حمل کتاب را هر روز تا محل کارمان نداریم و کتاب‌ها نیمه‌کاره می‌مانند. راه چاره پناه بردن به کتاب‌های کم‌حجم و کم‌ورقی است که می‌شود آن‌ها را به‌سادگی خواند. کتاب خواندن در یک نشست. بین دو ایستگاه مترو، بین محل کار تا خانه،در مسیر دانشگاه و ... مجموعه‌ی تجربه‌‌های کوتاه بهترین فرصت است برای خواندن در وقت‌های اندک، برای خواندن در ساعت‌هایی که فکر می‌کنیم هیچ‌کدام از کتاب‌های کتاب‌خانه‌مان را نمی‌توانیم بخوانیم. با مجموعه‌ی تجربه‌های کوتاه شاهکارهای تاریخ ادبیات جهان و تاریخ نمایش جهان در اختیار ما قرار می‌گیرد.

کتاب آهنگ قدیمی، دو شخصیت دارد که با حرف‌هایشان فضای طنز در عین حال جذابی را برای مخاطب می‌سازند.

خواندن کتاب‌های مجموعه تجربه‌های کوتاه را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

اگر فکر می‌کنید فرصت‌تان برای کتاب خواندن کوتاه است اما عطش‌ خواندن و لذت بردن از دنیای کتاب شما را رها نمی‌کند، این مجموعه برای شما نوشته شده است.

بخشی از کتاب آهنگ قدیمی

گورمان: گذاشته بودن‌ش یک شبانه‌روزی و کم‌کم هم‌چی شد پوست و استخون، باید برات خیلی جالب باشه.

کِریم: مادرش که نفقه رو گرفت؟

گورمان: لعنت به این پول. (مکث.) پس این پسر شما ست که تندتند حکم طلاق می‌ده.

کِریم: به عنوان یک قاضی چاره‌ئی نداره، اما به عنوان یک پدر دل‌ش خون ئه.

گورمان: بچه داره؟

کِریم: یکی داشت، در واقع، هربرت کوچولو، چهار ماه بیش‌تر زنده نموند، بعد رفت، خیلی وقت ئه الآن، خیلی وقت ئه.

گورمان: روزگار ئه دیگه، آقای کِریم، روزگار ئه، خب، بچهٔ دیگه‌ئی نیاوردند؟

غرش موتور.

کِریم: ها؟

گورمان: بچهٔ دیگه.

کِریم: گفتم که، بچه‌های دخترم هستند، دو تا دخترهام. (مکث.) خوب نیست هِی حرف اون مَرده رو بزنی که گفتی، اون‌جا، بارتون، مرتیکهٔ منحرف، که هی خودش رو نمی‌دونم نشون می‌ده به بچه کوچک‌ها و، نمی‌دونم، هیچ چی هم تن‌ش نیست و از این حرف‌ها. از کجا که، گورمان، نوه‌های کوچولوی خودمون قاطی‌شون نباشند.

غرش موتور.

علی دائمی
۱۴۰۱/۰۹/۲۹

گفت‌وگوی کوتاه دو پیرمرد دربارهٔ گذشته و آدم‌هایی که می‌شناختند. در مجموع نمایشنامهٔ جذابی نبود. دیالوگ‌ها شما رو به هیچ سمتی نمی‌بره و هیچ اطلاعاتی دربارهٔ شخصیت‌ها و نیازهاشون به شما نمی‌ده. هیچ لذتی در پیگیری حرف‌هایی که رد و

- بیشتر
حَنا
۱۴۰۱/۱۰/۰۸

حالت نمایشنامه داره و گفت و گوی بین دوتا پیرمرد رو نشون میده که یکم هم حواس پرت شدند. خییییلی متوسط و معمولی بود.🙁

Mahshid
۱۳۹۹/۰۷/۱۱

اصلا خوب نبود

آقای گورمان عزیز، می‌دونید چی می‌خوام به‌تون بگم؟ می‌خوام به‌تون بگم سرعت، سرعت گند زده به همه چی این‌جا رفته، دیگه زندگی واسه‌مون نمونده. جونِ همه چی رو گرفته، به همه چی این‌جا گند زده رفته
علی دائمی
هیچ علاجی هنوز پیدا نکرده‌ند واسه رماتیسم. فقط به فکر موشک‌های اتمی اند
علی دائمی

حجم

۱۷٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۲۷ صفحه

حجم

۱۷٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۲۷ صفحه

قیمت:
۹,۵۰۰
۴,۷۵۰
۵۰%
تومان