دانلود و خرید کتاب تهرن و خونیان و خوزیان محمود استاد محمد
تصویر جلد کتاب تهرن و خونیان و خوزیان

کتاب تهرن و خونیان و خوزیان

معرفی کتاب تهرن و خونیان و خوزیان

تَهرَن و خونیان و خوزیان دو نمایشنامه اثر محمود استادمحمد است. 

 نمایش تَهرَن در سال ۱۳۸۶ براساس دغدغهٔ همیشگی محمود استادمحمد، یعنی حکومت مشروطه، و خاطراتش از زندگی در بندرعباس به نگارش درآمد و نخستین‌بار به کارگردانی نویسنده در اسفندماهِ سال ۱۳۸۶ و فروردین‌ماهِ سال ۱۳۸۷ در سالن قشقایی مجموعهٔ تئاتر شهر به روی صحنه رفت و نمایش‌نامهٔ خونیان و خوزیان در ۱۳۵۹ براساس واقعهٔ آتش‌سوزی سینما رکس آبادان به نگارش درآمد و در سالن چهارسو با بازیِ مهین شهابی و... تمرین شد اما به اجرا نرسید.

خواندن کتاب تَهرَن و خونیان و خوزیان را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

علاقه‌مندان به نمایش‌نامه‌خوانی و به ویژه نمایش‌نامه‌های تاریخی و اجتماعی.

درباره محمود استادمحمد

 محمود استادمحمد، نمایشنامه‌نویس، کارگردان و بازیگر ایرانی در آبان ۱۳۲۹ متولد شد و در ۳ مرداد ۱۳۹۲ درگذشت. 

استادمحمد فعالیت نمایشی خود را در نوجوانی پس از آشنایی با استادش محمد آستیم و نصرت رحمانی و عباس نعلبندیان و با بازی در نمایش‌های بیژن مفید و عضویت در آتلیه تئاتر آغاز کرد و در سال ۱۳۴۷ با بازی در نمایش «شهر قصه» به شهرت رسید.  در سال ۱۳۵۰ به بندرعباس رفت و در انجا گروه نمایشی پتوروک را تشکیل داد . او در سال ۳۵۱ به تهران برگشت  و پس از فعالیت‌های هنری زیادی  در سال ۱۳۶۴ به کانادا مهاجرت کرد.  در سال ۱۳۷۷ دوباره به ایرن برگشت و فعالیت هنری اش را از سیر گرفت. اهو خردمند، بازیگر ایرانی، همسر استادمحمد بود که ترانه معروف آهوی پرکرشمه را محمود برای او سرود.

 استادمحمد در سال ۱۳۹۲ بر اثر سرطان کبد درگذشت.

 بخشی از کتاب تَهرَن و خونیان و خوزیان

 تهرن

سوسوی فانوس دریایی، صدای مرغان دریایی. صدای دور و مبهم از یک شورش شهری، صدای توپ و تفنگ و صدای دستگاه تلگراف هنگام ارسال پیام.

صدای گویندهٔ تلگراف: جناب نظام‌السلطنه، حاکم کل سواحل و جزایر

محروسهٔ ایران! فتح کردم. در کمال قدرت فتح کردم.

بعون الله تعالی، مجلس را به توپ بستم. مفسدین دین و دولت را سرکوب بلکه منکوب نمودم. سید عبدالله و سید محمد را نفی بلد، ملک‌المتکلمین و جهانگیرخان را به‌کلی راحت کردم. شما هم در هدم فتنهٔ مشروطه و نظم امور ولایت ــ از همه‌جهت ــ به التفات همایون امیدوار باشید. [بعد از چند لحظه سکوت] حاشیهٔ تلگراف: نظام‌السلطنه، علی‌نقی‌خان ملک‌دیوان از وجوه شاخصهٔ مشروطه را به آن صوب دواندیم. ملک مقصر دولت است. در حبس نظر ایشان کوتاهی نشود.

اما عمل حکومت با شاهزاده‌خانم شکوه‌السلطنه، منکوحهٔ محترمهٔ ملک‌دیوان و عمهٔ تنی نفس نفیس ما، کلیتاً از لونی دیگر است:

جزئی‌ترین نقصان در حفظ شئون شاهزاده‌خانم،

به منزلهٔ انکسار تاج قاجار محسوب و خاطی‌رفتار به غضب و سخط شاهانه گرفتار خواهد شد.

سایهٔ دست محمدعلی‌شاه فاتح.

صحنهٔ دوم

ساحل. تاریکی، برق امواج، موسیقی، صدای دمام از چند نقطهٔ گوناگون. چندین رقاص با لباس‌های جادویی با حرکاتی سیال و کابوس‌وار از جوانب به مرکز صحنه می‌خزند. به موازات اوج گرفتن ضرب دمام‌ها، حرکات رقص وحشی‌تر، جادویی‌تر و خوف‌انگیزتر می‌شود. در اوج خوف صحنه، اهلِ هوا تک‌تک وارد می‌شوند.

زینی: دی لی‌لا، دی لی‌لا...

عمه‌ماهو: جی‌جین‌با، جی‌جین‌با...

افتوبالی: چین یاسه، چین‌یاسه...

زنگو: تق‌روری، تق‌روری...

یزله: بوماریوم، بوماریوم...

ادریس: ام‌گاره، ام‌گاره...

عثمان: دینگه‌مارو، دینگه‌مارو...

و چند نفر دیگر که هر یک نام یک جن یا باد را با خود به صحنه می‌آورند. همه با حرکاتی دورانی و سرسام‌آور نام باد و جن را تکرار می‌کنند و می‌چرخند و می‌چرخند تا لحظهٔ ورود یزله.

عمه‌ماهو: منتیل‌پا از دریا خروج کرده!

همه: منتیل‌پا! منتیل‌پا!

عمه‌ماهو: منتیل‌پا به بندر ظاهر شده!

همه: منتیل‌پا!

عمه‌ماهو: بندرآدمونو خبر بدین، زارونو نهیب کنین.

همه خوف‌زده، آسیب‌خورده از خوف غول می‌دوند و سراسیمه کمک می‌طلبند. دایه‌خیری وارد می‌شود.






نظری برای کتاب ثبت نشده است
بریده‌ای برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۵۷٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۱۰۳ صفحه

حجم

۵۷٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۱۰۳ صفحه

قیمت:
۲۳,۰۰۰
۱۱,۵۰۰
۵۰%
تومان