کتاب ساز و کار فاشیسم
معرفی کتاب ساز و کار فاشیسم
کتاب ساز و کار فاشیسم نوشته جیسن استنلی است که با ترجمه بابک تختی منتشر شده است. این کتاب جنبهها و ریشههای نژادپرستی در جهان را بررسی میکند و اطلاعات دقیقی در اختیار خواننده قرار میدهد.
بخشی از کتاب ساز و کار فاشیسم
تمام حکومتها سیاست فاشیستی خود را صاحب رگوریشههای اصیل تاریخی میدانستند؛ پس این کتاب باید با بررسی تاریخ آغاز شود. سیاست فاشیستی از گذشته پاک اسطورهای یاری میطلبد که به گونهای تراژیک ویران شده است. بسته به نحوه پیدایش هر ملتی، تاریخ اسطورهای دورهای است که ملت از نظر مذهبی یا نژادی یا فرهنگی و یا هر سه اصیل و دستنخورده بوده است. اما ساختار مشترکی در میان تمام این اسطورهسازی فاشیستی دیده میشود. در همگی آنها، داستان پرآبوتاب زندگی خانوادگی بر مبنای مردسالاری بر همه چیز مقدم است، داستانی که شاید عمرش به همین چند نسل پیش برسد. در گذشته کمی دورتر، گذشتهٔ اسطورهای دوران شکوفایی مُلک و ملت بود؛ سرشار از جنگهای ظفرمندانه سپهسالاران وطنپرست که ارتش زیر فرمانشان متشکل از مردان روستازاده، قویبنیه، سلحشور و سرسپردهای بود که زنانشان در خانه در کار پرورش نسل بعد بودند. این اسطورهها در زمان حال و زیر سایه فاشیسم، بنیان هویت ملی قرار میگیرند.
خواندن کتاب ساز و کار فاشیسم را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به تمام علاقهمندان به تاریخ و جامعهشناسی پیشنهاد میکنیم
بخشی از کتاب ساز و کار فاشیسم
طبق روایت ملیگرایی افراطی، خفتی که ارمغان جهانیگرایی، لیبرالیسم، جهانوطنگرایی و پذیرش «ارزشهای جهانشمول» مانند برابری بود این گذشتهٔ دلربا را به باد فنا داد. این ارزشها اصلاً به قصد و نیت تضعیف ملت در برابر چالشهای واقعی و خطرناکی ساخته شده که حیات آن را هدف گرفته است.
این گذشتهٔ اسطورهای حاصل خیالپردازی نسبت به گذشتهای یکدست است که گرچه هرگز وجود نداشته، بنا به ادعای سیاست فاشیستی، هنوز در سنت شهرهای کوچک و نواحی روستاییِ عاری از گزند فساد لیبرالی شهرها به حیات خود ادامه میدهد. این یکدستی زبانی، مذهبی، جغرافیایی یا نژادی میتواند در برخی جنبشهای ملیگرا کاملاً عادی باشد، اما وجه تمایز اسطورههای فاشیستیْ خلق تاریخ ملی شکوهمندی از دوران فرمانروایی این ملتِ برگزیده بر دیگر کشورهاست و مملو از داستانهایی دربارهٔ کشورگشاییها و تمدنسازی آن. برای مثال، در تصور فاشیستی، گذشته بیبروبرگرد در قیدوبند نقش جنسیتی سنتی و پدرسالارانه بوده است. گذشتهٔ اسطورهایِ فاشیستی مستلزم ساختار مشخصی است که پشتیبان ایدئولوژی سلسلهمراتبی و دیکتاتوری آن باشد. این جوامعِ گذشته، بهندرت به اندازهای که ایدئولوژی فاشیستی ادعا میکند پدرسالارانه یا در حقیقت شکوهمند بودهاند، اما چون به بحث ما مربوط نمیشوند، از آنها میگذرم. این تاریخ مندرآوردی هم سندی است برای برپایی سلسلهمراتب در شرایط امروز و هم سازوکار درست امور را در جامعهٔ معاصر نشان میدهد.
بنیتو موسولینی در سخنرانی سال ۱۹۲۲ کنگرهٔ فاشیستها گفت:
ما اسطورهٔ خود را آفریدیم. این اسطورهٔ ایمانآوری است، برانگیختن شور است. لازم نیست حقیقت داشته باشد... اسطورهٔ ما این ملت است. اسطورهٔ ما عظمت این ملت است. ما این اسطوره را، این عظمت را، که ما در صددیم آن را تماموکمال تحقق ببخشیم، مافوق همه چیز قرار میدهیم.
حجم
۱۶۷٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۱۷۶ صفحه
حجم
۱۶۷٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۱۷۶ صفحه
نظرات کاربران
کتاب ترجمه قابل قبولی داره هرچند میتونه بهتر هم بشه (مثلا یکجا معنی احتمالا simply رو نوشته به سادگی یا America First رو سه بار سه چیز مختلف نوشته) محتوا فوق العاده است به خصوص برای منی که قبلن در
کتاب تحلیل جامعی از نظام سیاسی و مهم تر از آن نظام فکری فاشیستی دارد. تحقیقات کتاب تنها در آلمان هیتلر و ایتالیا موسولینی خلاصه نمی شود و هر کشوری که نشانه های تفکر فاشیستی در آن یافت می شود، مورد
این کتاب برای کسانی مثل من که با مسئله فاشیسم آشنایی ندارند بسیار مناسب است. بخشهای ابتدایی کتاب به خوبی روی مسئله فاشیسم کار میکند و با مثالهایی که بیان میکند موضوع را در ذهن مخاطب جای میاندازد. اما به مرور
به نظرم کتاب مفیدی بود و خواندنش به خصوص در چنین زمانی لازم است. نشانه های فاشیسم به روشنی و فصل به فصل تشریح شده اند و البته از اواسط کتاب تکرار مسائل قدری کلافه کننده می شود . ولی
نویسنده کتاب آقای جیسن استنلی با مطالعه فاشیسم از ایتالیا به رهبری موسولینی تا آلمان نازی به رهبری هیتلر تا همین آمریکای امروزی متوجه ده ویژگی فاشیسم شده که شما هر جا اون ویژگیها رو ببینی متوجه میشی این هم
این کتاب سراسر تحریف و کاملا با عقاید شخصی آمیخته شده من نسخه فیزیکی کتاب رو با همین ترجمه دارم، بسیار بسیار تحریف درباره هیتلر و نازیسم شده، نویسنده پراکنده صحبت کرده و ایدئولوژیک به برسی فاشیسم نپرداخته و شاخه
هر چی آدم از تاریخ و مکاتب بشری بخونه بازم کمه.