کتاب نئولیبرالیسم
معرفی کتاب نئولیبرالیسم
کتاب حاضر درآمد خیلی کوتاهی بر نئولیبرالیسم است که مانفرد بی. استگر و راوی کی. روی آن را نوشتهاند. این کتاب مفهوم درست نئولیبرالیسم و فرایند شکلگیری و رشد آن را برای علاقهمندان روشن کرده است.
کتاب حاضر از مجموعهکتابهای درآمدی خیلی کوتاهِ انتشارات آکسفورد است. البته عنوان درآمدی خیلی کوتاه نباید این تصور را ایجاد کند که کتابهای این مجموعه تحقیقی نیستند. کوتاه بودن این مجموعه صرفاً در کمیت صفحات است و نه در کیفیت مطالب آن. خوانندگان ایرانی با این مجموعه کتابها آشنا هستند و پیشتر تعدادی از کتابهای این مجموعه به فارسی ترجمه شدهاند.
درباره کتاب نئولیبرالیسم
کتاب حاضر در شش فصل و با زبانی ساده و همهفهم نئولیبرالیسم را تعریف کرده، تأکید میکند که ما تنها یک نوع نئولیبرالیسم نداریم. البته همۀ آنها در مجموعهای از اصول مشترکتد، اما تفاوتهایی نیز دارند. کتاب از موجهای اول و دوم نئولیبرالیسم میگوید و به ظهور و بروز نئولیبرالیسم در سرتاسر دنیا میپردازد: از آمریکا و اروپا گرفته تا آسیا و آفریقا. در فصل آخر نیز بحرانهای نئولیبرالیسم را بررسی میکند.
مسلم قربانبابایی مترجم کتاب در مقدمه درباره فهم نادرست ایرانیان از مفاهیم لیبرالیسم و نئولیبرالیسم آورده است:
نئولیبرالیسم یکی از آن ایسمهایی است که در کشور ما بد فهمیده شده است. سرنوشت آن بیشباهت به سرنوشت لیبرالیسم در اوایل انقلاب اسلامی نیست. در آن زمان، بدون فهم درستی از لیبرالیسم، بیشتر از آن بهمثابه یک فحش و برچسب برای افراد استفاده میشد. در این زمان هم باز بدون فهمی صحیح، البته این بار از نئولیبرالیسم، بیشتر از آن بهمثابه یک ناسزا برای اشخاص استفاده میشود. شگفتا که در این بین بعضاً کسانی را نئولیبرال معرفی میکنند که کوچکترین نسبتی با آن ندارند. شوربختانه، این بدفهمیها را بعضاً در بین اساتید دانشگاه و دانشجویان شاهدیم و حتی برخی از آنها تا آنجا پیش رفتهاند که نئولیبرالیسم را مقصر تمام مشکلات و بلایای ارضی و سماوی دانسته، شعار مرگ بر نئولیبرالیسم سر میدهند. از این رو، ضرورت کتابها و مقالاتی که نئولیبرالیسم را با نگاهی غیرایدئولوژیک تبیین کنند، احساس میشود.
مسلم قربانبابایی در ترجمۀ کتاب حاضر کوشیده است متنی روان و خوانا و با دقت را در اختیار مخاطب قرار دهد. هنگام ترجمه، از فرهنگهای یکزبانه و دوزبانۀ مختلفی بهره برده و بعضاً برای یافتن معادلهای مناسب، مقالات اقتصادی بسیاری را دیده است.
خوانمدن کتاب نئولیبرالیسم را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
همه پژوهشگران و علاقهمندان جامعهشناسی، علوم سیاسی و اقتصاد مخاطبان این کتاباند.
بخشی از کتاب نئولیبرالیسم
ظهور نئولیبرالیسم در جهان انگلیسیزبان، بهویژه بیش از هر چیز با رونالد ریگان، رئیسجمهور آمریکا (۸-۱۹۸۱) و مارگارت تاچر، نخستوزیر انگلیس (۹۰-۱۹۷۹)، تداعی میشود. افرادی دیگر – نخستوزیر استرالیا، ملکوم فریزر (۸۳-۱۹۷۵) و برایان مالرونی، نخستوزیر کانادا (۹۳-۱۹۸۴)، نیز در مسیر فعالیت پرشور آنها برای خاتمه دادن به «دولت بزرگِ» به سبک کینزی به آنها پیوستند. این رهبران سیاسی نهتنها مدعیات اصلی ایدئولوژیک نئولیبرالیسم را بیان کردند، بلکه همچنین آنها را بدل به سیاستها و برنامههای عمومی خود کردند. اما آنچه ریگان و تاچر را از سایر نئولیبرالها متمایز میکرد، عزم چشمگیر آنها بر ماندنِ بر سر اصول خود بود، حتی هنگامیکه عمل به آن اصول، بهلحاظ سیاسی، پرمخاطره یا دردسرساز بود. برای مثال، ریگان اگر که میبایست کاهش شدید مالیاتها را لغو میکرد، بهطور جدی عدم نامزدی خود برای بار دوم را بررسی میکرد. همینطور، وقتی اعضای حزب خود خانم تاچر، یعنی حزب محافظهکار، به او گفتند که آنها دیگر نمیتوانند سیاستهای ضدتورمی شدید او را تحمل کنند، او بدون واهمه اعلام کرد: «شما اگر بخواهید میتوانید بچرخید، اما این خانم چرخش نخواهد کرد.» درواقع، این «بانوی آهنین»۴۸ به دلیل وضع شعارهای ایدئولوژیک دیگری از قبیل «هیچ جایگزینی (برای برنامهٔ نئولیبرالی او) وجود ندارد» مشهور بود. اگرچه چپ سیاسی در بریتانیا از هیچ فرصتی برای حمله به چنین جبرگرایی اقتصادی دریغ نکرد، باوجوداین، از جمعوجور کردن یک دیدگاه سیاسیِ جایگزین که خطای نخستوزیر را ثابت کند، عاجز ماندند.
بیشک، این مثالها به این معنا نیستند که ریگان و تاچر فاقد پراگماتیسم بودند یا اینکه در صورت لزوم، اهل سازشهای سیاسی مهم نبودند. همچنین، کسی نباید تصور کند که کوششهای مالرونی و فریزر در زمینهٔ اصلاح نئولیبرالی، بهرغم سیاستهای کلی نسبتاً مبهم آنها، واقعی نبوده است. اما آنچه – بنا بر ادعا – انقلابهای ریگان و تاچر را برجسته میکند، بیان محکم مجموعههایی بسیار جزئی از اندیشهها و مدعیات نئولیبرالی و نیز برگردان موفقیتآمیز آنها به سیاستها و برنامههای عینی و ملموس بود. بهعلاوه، هر دو رهبر کابینههای خود را از وزرا و مشاوران وفاداری که دیدگاههای مشترکی با آنها داشتند، تشکیل دادند. سرانجام، هم ریگان و هم تاچر میخواستند که نئولیبرالیسم اقتصادیشان را با برنامههای محافظهکارانهٔ سنتیتر یککاسه کنند. حتی برخی از مفسرین تا آنجا پیش رفتهاند که مطرح میکنند که «نئولیبرالیسم» و «نومحافظهکاری»۴۹ باید مترادفِ هم در نظر گرفته شوند. اما همانطور که بعداً در همین فصل خواهیم دید، ظاهراً چنین ادعاهایی تا حدی اغراقآمیزند زیرا این ایدئولوژیها یکی نیستند. هرچند، درعینحال بین نئولیبرالیسم و نومحافظهکاری نقاطِ همپوشانِ مهمی وجود دارد؛ بهویژه، در نوع ریگانیسم و تاچریسم آن.
حجم
۶۶۷٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۱۶۳ صفحه
حجم
۶۶۷٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۱۶۳ صفحه
نظرات کاربران
به نظرم کتاب برای کسی که درگیر مسائل توسعه و اقتصادی است حتما خواندنی است. سیر منظم تاریخی مطالب که با ایجاز همراه شده، باعث میشود مطالب کتاب کاملا در ذهن بماند. البته من صرفا علاقه مند هستم و نظرم
کسی اگر نگاه عدالتخواهانه (خصوصا مذهبی) و نگاه ضد سرمایهداری (که ماهیتا استعماری و استثماری هست) داشته باشه، با علم به اینکه لیبرالیسم و نئولیبرالیسم توجیهگر ایدئولوژیک و پشتوانه نظری نظام کثیف سرمایهداریاند، طبیعی و منطقی هست که لیبرالیست و