کتاب بوی ملایم کنت

کتاب بوی ملایم کنت نوشته کامران محمدی و مجموعه‌ای از ۲۴ فلش فیکشن در باب زندگی است که با نگاهی تیزبین و روایتی موجز، لحظاتی از زندگی شخصیت‌های گوناگون را به تصویر کشیده است. این اثر در دسته‌ی داستان کوتاه و به‌ویژه فلش فیکشن قرار می‌گیرد و با بهره‌گیری از زبان ساده و صحنه‌پردازی‌های ملموس، تجربه‌های انسانی را در قالب روایت‌هایی کوتاه و تاثیرگذار بازتاب می‌دهد. نشر سنگ این کتاب را منتشر کرده است. نسخه‌ی الکترونیکی این اثر را می‌توانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.

درباره کتاب بوی ملایم کنت

بوی ملایم کِنت (بیست‌وچهار فلش فیکشن درباره‌ی زندگی) به قلم کامران محمدی، مجموعه‌ای از فلش فیکشن‌هایی است که هرکدام در چند صفحه یا چند پاراگراف، روایتی مستقل و موجز از زندگی شخصیت‌هایی با دغدغه‌ها و موقعیت‌های متفاوت ارائه می‌دهند. این داستان‌ها با زبانی بی‌پیرایه و نگاهی جزئی‌نگرانه، به لحظات عادی و گاه تلخ یا شیرین زندگی می‌پردازند؛ از تنهایی و خاطرات خانوادگی تا مواجهه با مرگ، عشق، فقر، مهاجرت و امید. ساختار کتاب بر پایه‌ی روایت‌های کوتاه و ضربه‌دار استوار است و هر داستان، تصویری گذرا اما عمیق از یک موقعیت انسانی را ترسیم می‌کند. نویسنده با انتخاب زاویه‌دیدهای متنوع و شخصیت‌هایی از طبقات و سنین مختلف تلاش کرده است تا طیف وسیعی از تجربه‌های زیسته را در قالب داستان‌هایی کوتاه و تأثیرگذار بازگو کند. در این مجموعه، گاه طنز تلخی به چشم می‌خورد و گاه حسرت و اندوه، اما همواره نوعی نزدیکی و همدلی با شخصیت‌ها و موقعیت‌هایشان حفظ شده است. داستان‌ها اغلب با یک تصویر یا دیالوگ ساده آغاز می‌شوند و به‌سرعت وارد عمق احساسات یا موقعیت‌های پیچیده می‌شوند. هر داستان با ضربه‌ای کوتاه و گاه تکان‌دهنده، تصویری از یک لحظه‌ی انسانی را ثبت می‌کند؛ لحظاتی که گاه تلخند، گاه شیرین و گاه فقط گذرا، اما همگی حامل نوعی صداقت و نزدیکی به تجربه‌ی زیسته هستند.

هشدار: این پاراگراف بخش‌هایی از داستان را فاش می‌کند!

در داستان آغازین، مردی تنها در کافه‌ای نشسته و گفت‌وگویی کوتاه با نویسنده‌ای دیگر بهانه‌ای می‌شود برای بازتاب تنهایی و سکوت او. بوی سیگار کِنت به‌عنوان نشانه‌ای از خاطره و دلبستگی در هوا می‌پیچد و فضای داستان را شکل می‌دهد. در داستان‌های دیگر با شخصیت‌هایی روبه‌رو می‌شویم که هرکدام درگیر مسئله‌ای شخصی یا جمعی هستند؛ پدری که دست‌هایش را در باغچه کاشته و حالا دخترش زیر سایه‌ی بیدها تاب‌بازی می‌کند؛ مرده‌شویی که از شستن جنازه‌ای امتناع می‌کند و گفت‌وگویی عجیب با دوست متوفی دارد؛ زنی که در سرمای شب منتظر تاکسی است و اضطراب و امید را همزمان تجربه می‌کند یا کودکی که با مادرش درباره‌ی آقاموشه و هدیه‌هایش خیال‌پردازی می‌کند. در برخی داستان‌ها، خاطرات خانوادگی، فقر، مهاجرت، مرگ و عشق به‌سادگی و بدون اغراق روایت شده‌اند. برای نمونه داستانی درباره‌ی پدربزرگی است که سه روز پیش از مرگش حلقه‌ای را به نوه‌اش می‌سپارد یا روایتی از دختری که کنار سفره‌ی هفت‌سین، غیبت پدر شهیدش را با خاطره و خیال پر می‌کند. در داستانی دیگر مردی برای اثبات خودش به خانواده، شعار «یا مرگ یا پزشکی» را سر می‌دهد و درگیر فشارهای اجتماعی و خانوادگی می‌شود.

چرا باید کتاب بوی ملایم کنت را بخوانیم؟

این کتاب با داستان‌هایی کوتاه و موجز، امکان تجربه‌ی طیف وسیعی از احساسات و موقعیت‌های انسانی را در زمانی کوتاه فراهم می‌کند. هر داستان فرصتی است برای تماشای زندگی از زاویه‌ای تازه و لمس لحظاتی که شاید در زندگی روزمره به‌سادگی از کنارشان عبور می‌شود. ویژگی شاخص این مجموعه، توانایی نویسنده در ثبت و بازتاب جزئیات کوچک اما معنادار زندگی است؛ جزئیاتی که گاه تلخند، گاه شیرین و گاه فقط واقعی. خواندن این کتاب می‌تواند به درک بهتر احساسات انسانی، همدلی با دیگران و تأمل در تجربه‌های مشترک و متفاوت کمک کند. همچنین ساختار فلش‌فیکشن‌ها باعث می‌شود حتی در زمان‌های کوتاه هم بتوان چند داستان را خواند و با دنیای شخصیت‌ها همراه شد.

خواندن این کتاب را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم؟

این کتاب به علاقه‌مندان داستان کوتاه و فلش‌فیکشن، کسانی که به روایت‌های موجز و تأثیرگذار علاقه دارند، دوست‌داران ادبیات معاصر فارسی و افرادی که به‌دنبال تأمل در تجربه‌های انسانی و اجتماعی هستند، پیشنهاد می‌شود.

درباره کامران محمدی

کامران محمدی نویسنده‌ای ایرانی و متولد سال ۱۳۵۰ است. فعالیت ادبی خود را از دهه‌ی ۱۳۷۰ با انتشار داستان‌های مینی‌مال در مطبوعات آغاز کرد. نخستین کتابش، مجموعه‌ای از همین داستان‌ها، در سال ۱۳۸۱ منتشر شد. این نویسنده با رمان کوتاه «آنجا که برف‌ها آب نمی‌شوند» به‌عنوان جلد نخست سه‌گانه‌ی فراموشی، در اواخر دهه‌ی ۱۳۸۰ به شهرت بیشتری دست یافت. کامران محمدی که دارای مدرک کارشناسی‌ارشد روان‌شناسی است، رد پررنگ این دانش را بر آثار خود گذاشته است. او سال‌ها به‌عنوان روزنامه‌نگار، منتقد و فیلم‌نامه‌نویس فعالیت داشته و در ساخت فیلم اقتباسی «بگذارید میترا بخوابد» نقش مشاور کارگردان را بر عهده داشته است. از دیگر آثار او می‌توان «قصه‌های پریوار و داستان‌های واقعی»، «بگذارید میترا بخوابد»، «اینجا باران صدا ندارد», «مه»، «بوی ملایم کِنت»، «مقامات شش‌گانه‌ی حسرت‌های شمال»، «رولت روسی و هشت داستان دیگر» و «پریا» (۱۷ فلش‌فیکشن درباره‌ی عشق) را برشمرد.

این کتاب یا نویسنده چه جوایز و افتخاراتی کسب کرده است؟

ازجمله موفقیت‌های ادبی کامران محمدی می‌توان به دریافت جایزه‌ی والس برای رمان کوتاه «آنجا که برف‌ها آب نمی‌شوند» (نخستین جلد از سه‌گانه‌ی فراموشی) اشاره کرد. او همچنین برای مجموعه داستان «خدا اشتباه نمی‌کند» جایزه‌ی کتاب سال دانشجویی را به دست آورده و داستان «شمع‌ها خاموش نمی‌شوند» به قلم او در جشنواره‌ی داستان‌های مینی‌مالیستی برگزیده شده است. علاوه‌براین، رمان «آنجا که برف‌ها آب نمی‌شوند» به مرحله‌ی نهایی جایزه‌ی هوشنگ گلشیری راه یافته و مجموعه داستان «رولت روسی و هشت داستان دیگر» نیز نامزد جایزه‌ی هفت‌اقلیم بوده است.

بخشی از کتاب بوی ملایم کنت

«اگر شبی از شب‌های زمستان سربازی

می‌گویند آن شب سرش را کامل سپرده بود دست یکی از هم‌خدمتی‌ها و گفته بود بزن. او هم تیغ را برداشته بود و طوری سرش را زده بود که انگار از اول نداشته است. بعد دوش گرفته بود و بدون این‌که به اخطارهای نگهبان‌ها توجهی کند، زده بود بیرون و تمام راه را دویده بود.

گوشی را یکی از هم‌خدمتی‌ها برداشته بود و هر چه صدایش کرده بود، نبود. ظاهراً آن موقع رفته بوده مخابرات برای این‌که با شهرشان تماس بگیرد.

می‌گویند هم‌خدمتی گوشی را که گذاشته، او را دیده که با شتاب سراغ تخت خودش می‌رود. بعد هم از همه جا بی‌خبر، صدایش کرده و گفته که یکی از شهرشان تماس گرفته و گفته خودت را برسان که فردا مجلس دارند.

می‌گویند او هیچ چیز نگفته است. فقط تیغ را برداشته و داده دست یکی از هم‌خدمتی‌ها و گفته بزن. او هم طوری زده که انگار از اول نداشته است. مو، ابرو، ریش، سبیل. می‌گویند گفته بوده که اگر مجلس بگیرند، همه را می‌زند و می‌آید. چه کسی می‌تواند جلویش را بگیرد؟ بعد دوش گرفته و بدون این‌که به اخطارهای نگهبان‌ها توجهی کند، تمام راه را دویده است.»