با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتیات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.
کتاب جایی به نام تاماساکو
۳٫۷
(۲۵)
خواندن نظراتمعرفی کتاب جایی به نام تاماساکو
«جایی به نام تاماساکو» اولین مجموعه داستان فلامک جنیدی ( -۱۳۵۱)، نویسنده و بازیگر است که در جایزه بنیاد هوشنگ گلشیری مورد تقدیر قرار گرفت.
در بخشی از کتاب میخوانیم:
« تاریک بود. همیشه اتاقم از هال تاریکتر است. هوا که ابری باشد تاریکی بیشتر هم میشود. پایم را که روی سرامیک گذاشتم مورمورم شد. تنم داشت بیدار میشد. شیر دستشویی را باز کردم و رفتم توالت. این کار را که بکنم، تا از توالت برگردم آب شیر حسابی خنک شده. از آموزههای مادرم است. میگوید آب سرد پوست را سفت میکند. خیلی نگران سفتی پوستم نیستم. بیشتر به عادت میماند. تنها کاری که مشخصاً برای آن میکنم همین ورزش نصفهنیمه است. ظهر که از باشگاه زدم بیرون، رفتم شهر کتاب. روزهایی که میخواهم به خودم حال بدهم میروم شهر کتاب نیاوران. از خانهام دور است. شاید هم همین عزیزترش کرده».
آدمهای عوضی
پوریا عالمی
بازی عروس و دامادبلقیس سلیمانی
تجریشزکریا قائمی
پاهای آویزان آن زنالهه علیخانی
مسئله زنها بودندعلی صالحی
پیرمرد صدسالهای که از پنجره بیرون پرید و ناپدید شدیوناس یوناسون
شام مخصوصهرمان کخ
نمیتوانم به تو فکر نکنم سیمامحمد حسینی
فرشته از تهرانمژده الفت
ماه عسلپاتریک مودیانو
بی باد، بی پارو (مجموعه داستان)فریبا وفی
دختری که خودش را خوردسعید محسنی
احتمالاً گم شدهامسارا سالار
خدا مادر زیبایت را بیامرزدحافظ خیاوی
باغ ملیکورش اسدی
جایی که ماه نیست (شوک سقوط)نیتان فایلر
هست یا نیست؟سارا سالار
جمشیدخان عمویم، که باد همیشه او را با خود میبردبختیار علی
آخرین رویای فروغسیامک گلشیری
لاشه لطیف
آگوستینا بازتریکا
لولی وش واژه هاسیدعلی صالحی
چریکحنانه سلطانی
فواید گیاه خواریصادق هدایت
سال گمشده خوآن سالواتی یراپدرو مایرال
قلب گاوهانیه سلطانپور
در انتهای کوچه در باران شمع را روشن می کنیم، تنهاییاحمدرضا احمدی
حصار موشحسین قسامی
امداد! برای نویسندگان از آغاز تا ۱۳۹۰روی پیتر کلارک
غلامرضا غلامرضا را کشتمهدی میرمحمدی
بریدههایی از کتاب
مشاهده همه (۴)حجم
۶۱٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۳
تعداد صفحهها
۸۵ صفحه
حجم
۶۱٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۳
تعداد صفحهها
۸۵ صفحه
قیمت:
۱۹,۰۰۰
۹,۵۰۰۵۰%
تومان
نظرات کاربران
واقعا یک جور داستان های بی سر و ته بود که پایان باز بودنش بشدت توی ذوق میزد.بجز داستان گربه های شهر هرروز زیادتر میشود، بقیه اش جالب نبود اصلا. شرمنده اما ارزش جایزه گلشیری رو نداشت و حتی نتونستم
"همیشه داشتنِ تکلیف احساس خوش آیندی بهم می دهد،باعث می شود روی تکلیفم تمرکز کنم و فکر هایی که مدام توی ذهنم تکرار می شوند،عقب تر بمانند."
سروته نداشت!
داستانای ایرانی ( بجز طنز و تاریخی ) خوندنش برام سنگینه ، و متاسفانه جذبم نکرد و نتونستم تمومش کنم ( فکر کردم داستانش طنزه )
الان میفهمم که کتاب خوندن چه قدر لذت داره ......خدارو شکر که هنوز هم دیر نشده.....
عالی بود . فوق العاده دوستش داشتم.
راستش به جز داستانی که هم نام با عنوان کتاب هست بقیه ی داستان ها چنگی به دل نمیزدند اما جالب بودند.
همه داستانها انگار در مورد یک شخصیت واحد بود، که در هر داستان یک اتفاق برایش می افتاد و نهایتا در داستان آخر به تاماساکو میرفت! ولی برای کار اول خانم جنیدی خوب و قابل تقدیر بود.داستان گربه های شهر
به جز داستان آخر، بقیه بی سر و ته، تلخ و نامفهوم بودن.
آخه چرااااا. داستان (مراقبت از خود در برابر چیزهای آسیب رسان)، پاراگراف آخر خیلی تکان دهنده بود. نثر زیبایی داره. کتاب جالبیه. ولی دلم خیلی خیلی سوخت برای اون داستانِ آسیب رسان.