دانلود کتاب‌های اما داناهیو

اما داناهیو

بیوگرافی اما داناهیو

اما داناهیو نمایشنامه‌نویس، مورخ ادبی، رمان‌نویس و فیلم‌نامه‌نویس ایرلندی-کانادایی است. او در سال ۱۹۶۹ در دوبلین (ایرلند) به‌دنیا آمد.‌ اما کوچکترین فرزند از هشت فرزند فرانسیس و دنیس داناهیو است. پدرش «دنیس داناهیو» منتقد ادبی است. اما‌ داناهیو در مدارس صومعه کاتولیک در دوبلین درس خواند و در سال ۱۹۹۰ مدرک درجه یک لیسانس زبان انگلیسی و فرانسه را از دانشگاه کالج دوبلین کسب کرد.‌ سپس به انگلستان نقل مکان کرد.‌ در سال ۱۹۹۷ دکترای خود را (درباره مفهوم دوستی زن و مرد در داستان‌های انگلیسی قرن هجدهم) از دانشگاه کمبریج دریافت کرد و از ۲۳سالگی به‌عنوان نویسنده مشغول به کار شد.

اما داناهیو با شریک آینده‌‌ی زندگی‌اش، «کریستین رولستون»کانادایی؛ که اکنون استاد مطالعات فرانسه و زنان در دانشگاه وسترن انتاریو(Ontario) است، آشنا شد. آن‌ها در سال ۱۹۹۸ به‌طور دائم به کانادا نقل مکان کردند. داناهیو در سال ۲۰۰۴ شهروند کانادا شد‌ و تا امروز با رولستون و دو فرزندش در انتاریو زندگی می‌کنند.

اما داناهیو در مورد تصوراتش از نویسندگی چنین می‌نویسد:

«زمانی که کودک بودم، ایده‌های عجیبی در مورد نویسنده بودن داشتم. من این تصور را داشتم که نویسنده مشهور بودن به این معناست که ابتدا باید جوان بمیری و سپس سال‌ها پس از مرگت منتظر کشف آثارت باشی. این بر اساس ترکیب عجیبی از امیلی دیکینسون و آن فرانک بود، اما همه این‌ها بدان معنا بود که من واقعاً هرگز نویسندگی را به عنوان یک شغل معمولی نمی‌دیدم.»

او نوشتن را در قالب صنایع دستی می‌بیند که ابتدا ساختار را می‌سازد و بعد شروع به اصلاح آن می‌کند. داناهیو در مورد تفاوت شیوه کارش در مورد رمان‌‌هایش می‌نویسد:

«تفاوت اصلی در بین رمان‌های من نگارش نیست، بلکه تحقیق است. گاهی اوقات من به واقعیت‌ها پایبند هستم. زمان‌های دیگر، مانند آخرین کتابم «شگفتی»، داستان را می‌سازم، اما پس‌زمینه تا حد امکان از نظر تاریخی دقیق است، بنابراین وقت می‌گذارم تا بررسی کنم که آیا پرنده خاصی در میدلندز ایرلند در سال ۱۸۵۹ بوده است یا نه. تفاوت بزرگ‌تری بین نوشتن رمان و فیلمنامه وجود دارد. با یک رمان، شما تمام قدرت را دارید و ویراستاران یادداشت‌های ظریفی را با پیشنهادات مودبانه ارسال می‌کنند (که با این وجود می‌تواند کاملاً حیاتی باشد). در تلویزیون و فیلم آن‌ها تمام قدرت را دارند. من تجربه بسیار خوبی از فیلمبرداری اتاق با لنی آبراهامسون داشتم و اجازه داشتم در مورد همه‌چیز حرف بزنم. اما می‌دانستم که حرف نهایی را نمی‌زنم.»

درباره آثار اما داناهیو

داستان کتاب بهشت از این قرار است که در حدود سال ۶۰۰ میلادی یک کشیش محقق به نام آرت در خواب می‌بیند که باید دنیای گناه را پشت سر بگذارد و مکانی دورافتاده را برای ایجاد یک صومعه پیدا کند.

کتاب کشش ستارگان در دوبلین در طول همه‌گیری آنفولانزای بزرگ در سال ۱۹۱۸ (و قبل از کووید-۱۹ نوشته شده است)، درباره یک پرستار ماما، یک پزشک و یک کمک داوطلب است که سه روز را در یک بخش قرنطینه زایمان زندگی می‌کنند.

آکین اولین رمان معاصر اما داناهیو برای بزرگسالان پس از رمان اتاق است. داستان یک استاد شیمی بازنشسته و برادرزاده یازده‌ساله‌اش از نیویورک است که در سفر به ریویرای فرانسه برای کشف رازهای دوران جنگ مادرش هستند.

رمان شگفتی درباره یک دختر روزه‌دار در قرن نوزدهم ایرلند و پرستار انگلیسی است که برای مراقبت او فرستاده شده‌است. بر اساس این رمان فیلمی به کارگردانی سباستین للیو و آلیس برچ، با بازی فلورانس پیو برای Netflix ساخته شد.

رمان اتاق شاید مشهورترین اثر اما داناهیو باشد. این رمان در فهرست نهایی جوایز بوکر و اورنج قرار گرفت و بیش از دو میلیون نسخه فروخت. این کتاب درباره دزدیده شدن یک دختر توسط یک مرد روانی است. دختر در اتاق خود صاحب فرزندی می‌شود و در پنج سالگی پسرش نقشه‌ی فرارشان را عملی می‌کند. فیلمی بر اساس رمان اتاق به کارگردانی «لنی‌ آبراهامسون‌‌» ساخته شد که نامزد چهار جایزه اسکار بهترین فیلمنامه اقتباسی، بهترین کارگردانی، بهترین فیلم و بهترین بازیگر زن شد.

اتاق، پرفروش‌ترین کتاب اما داناهیو، از پرونده «فلیکس فریتزل» که توسط پدرش در سیاه‌چال اسیر شده‌بود، و همین‌طور مشاهدات خود نویسنده از فرزندانش استفاده می‌کند. داناهیو در این مورد می‌‌نویسد:

«این رمان واقعا سال‌ها زودتر برای من شروع شده بود؛ زمانی که من اولین فرزند از دو فرزندمان را به‌دنیا آوردم. مادر شدن مرا شکست و دوباره ساخت. فقط زمانی که ایده «اتاق» به ذهنم رسید، متوجه شدم که از سه سال و نیم قبل چیزهایی برای گفتن دارم. درباره اینکه چه شکاف بزرگی یک بزرگسال و یک کودک کوچک را از هم جدا می‌کند که تنها با کنجکاوی، شوخ‌طبعی و عشق می‌توان آن را پر کرد. درباره اینکه چگونه یک مادر اسیر و زندانی نوزادش است، گاهی اوقات هر دو در یک زمان. در مورد اینکه چقدر دوست دارید به کودک در حال رشد خود آزادی بدهید، درحالی‌که به نحوی غیرممکن است او را کاملاً ایمن نگه دارید. بنابراین من یک رمان جنایی نمی‌نوشتم، بلکه یک داستان بلوغ می‌نوشتم که در آن بزرگ شدن باید یک شبه اتفاق می‌افتاد، وقتی در اتاق باز می‌شد.»

در طول داستان اتاق در یک گفت‌وگوی میان مادر و پسر می‌خوانیم:

«اون می‌گه: صبرکن، این آهنگ‌ بیتل‌هاست، یه آهنگ‌ قدیمیه مال پنج‌سال پیش، ولی احتمالا تو ازش خوشت می‌آد، اسمش هست «تنها چیزی که لازم دارم، عشقه». من گیج شده‌ام، یعنی این آدم‌ها غذا و این چیزها لازم ندارن؟ «آره، ولی اگر یکی رو نداشته‌باشی که عاشقش باشی، هیچ‌کدوم اونها فایده‌ای ندارن.» ماما با صدای خیلی بلند این رو می‌گه، هنوز داره با انگشتش روی اسم‌ها ضربه ‌می‌زنه «مثلا یه آزمایشی بود که روی بچه‌میمون‌ها کرده‌بودن، یه دانشمند اونها رو از ماماهاشون جدا کرده‌بود و هر کدومشون رو تنها توی یه قفس گذاشته‌بود، می‌دونی چی شد؟ هیچ‌کدومشون درست رشد نکرده‌بودند.» چرا بزرگ نشدن؟ «بزرگتر شدن،‌ ولی عجیب‌غریب شده‌بودن، چون کسی بغل‌شون نکرده بود»»

کتاب‌های دیگر اما داناهیو شامل رمان‌های تاریخی و دو داستان خانوادگی برای جوانان و مجموعه‌ داستان‌های کوتاه «گمراه»، «سه و نیم مرگ»، «موضوعات حساس»، «زنی که خرگوش‌ها را به دنیا آورد» و «بوسیدن جادوگر» است. او همچنین کتاب‌های دیگری از جمله «جدایی ناپذیر»، «ما مایکل فیلد هستیم»، و «علاقه‌های بین زنان»، منتشر کرده است.

تا امروز دو اثر از اما داناهیو توسط مترجمین متفاوت به فارسی ترجمه شده است:

اتاق، علی قانع، نشر آموت

اتاق، علی منصوری، نشر روزگار

اتاق، حکیمه مردانی، انتشارات امیرکبیر

اتاق، محمد جوادی، نشر افراز

و

شگفتی، مهسا خراسانی، نشر ستاک.