کتاب تاول
معرفی کتاب تاول
کتاب تاول اولین داستان مهدی افروزمنش، با زبان روان و چهارچوب داستانی قویاش، جایزه رمان اول هفت اقلیم را از آن خود کرده است. مهدی افروزمنش، نویسنده و رونامه نگار است. او را با فضای شهری داستانهایش میشناسندو
درباره کتاب تاول
داستان در محلهای نزدیک میدان راه آهن به نام فلاح اتفاق میافتد و زمان دهه ۷۰ است. محله فلاح، محلهای است که در آن روز شب نمیشود مگر این که دعوا و درگیری اتفاق بیفتد و تاول داستان یکی از بچههای این محله به اسم جعفر است.
جعفر روزی قهرمان کشتی و مورد احترام ساکنان محل بوده، تا زمانی که رنگ عوض میکند و معتاد و لات و سرانجام قاتل سرهنگ نیروی انتظامی میشود. در کنار جعفر، داستان آدمهای دیگری هم روایت میشود، خانم ژاپنی که زن برادر جعفر است، اشرف شلغم، سرهنگ آرنولد، مجید سریش، یوسف آتاری، قاسم سلمونی، حسن جگرکی و خود راوی. درواقع، تاول داستان «محله فلاح» است. آدمهای داستان یک ویژگی مشترک دارند، فقر و سرنوشت نه چندان درخشان و گویی شخصیتی مستقل ندارند و تنها در کلونی محلهشان معنا مییابند. آنها در ایستادن در برابر نظم و قانون تفاهم و سرسختیای مشترک دارند و دنیایی جدا از تمامیت شهر را میسازند.
نوجوان راوی داستان، با هیجان و کنجکاوی ماجراها را روایت میکند و گاهی که از چیزی خبر ندارد، متوسل به نقل قول از زبان زنان همسایه و خالهزنکهای قدیمی محل میشود.
رمان افروزمنش، روایتی واقعگرایانه دارد و نویسنده میکوشد وقایع را همان گونه که هست، بازسازی کند. او در تاول از اجتماعی آشنا حرف زده و کوشیده است بخشی از ساختار اجتماعی- فرهنگی جامعهی شهری را نشان دهد، با شخصیتهایی ملموس که شما را درگیر خود میکنند و به فضای داستان میبرند، انگار در آن محله سالها با جعفر و قاسم سلمونی و اشرف شلغم و بقیه آدمهای آن زندگی کردهاید و هر روز شاهد ماجراهای محله بودهاید.
خواندن کتاب تاول را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به تمام علاقهمندان به ادبیات داستانی معاصر ایران پیشنهاد میکنیم
حجم
۸۰٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۲
تعداد صفحهها
۹۸ صفحه
حجم
۸۰٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۲
تعداد صفحهها
۹۸ صفحه
نظرات کاربران
وقتی کتاب تاول رو میخوندم، حس میکردم دارم یکبار دیگه چکیده ی منِ او رضاامیرخانی رومیخونم! انگار من او و ارمیا رو ریخته باشن تو میکسر و جلوش صافی گذاشته باشن که فقط حرفها و اصطلاحها و روایتهای شیشکی کشیده
کتاب قشنگی بود برای من. یه گزارش رئال و جالب درباره ی یه محله ی جنوب شهری ، در تهران دهه ی هفتاد. راوی داستان نوجوانیه به اسم امید که سالها بعد ، مهم ترین داستان محله رو روایت میکنه،
سلام، امیدوارم حالتون خوب باشه 🌺 من این کتاب رو بعد از کتاب "سالتو" (اثری از همین نویسنده) مطالعه کردم، و باید بگم به وضوح میشه پیشرفت آقای افروزمنش رو با مطالعهی این دو کتاب مشاهده کرد. وجوه مشترک بین این
خوشم نیومد
کتابی کاملا بی محتوا وسطحی،انگارسالتویکباردیگربازنویسی شه،منویادفیلم فارسی های زمان شاه انداخت،واقعاهرکس میتونه هرچیزی رو که می نویسه به اسم کتاب بده بیرون؟!!!عجیب ترازهمه اینکه کتاب به چاپ سوم رسیده .....
متخصص در سبک خودش 👌🏻
بیان زیبایی در توصیف مردم محله پایین تهرون داره ولی انتظار داشتم پایان بهتری داشته باشه در کل بد نبود
بسیار کتاب خوبی بود من از کوچه بازاری بودن متن کتاب بسیار خوشم اومد همین طور شخصیت پردازی قوی کتاب که کاملا می تونستم شخصیت هارو جلوی چشمم تصور کنم و از همه مهم تر انگار داستان واقعی واقعی بود
اگر غرب یا جنوب غرب تهران زندگی میکنید کاملا داستان این کتابو حس میکنید و میشه گفت مرور خاطرات میشه ؛ درسته اسمهای داخل کتاب واقعی نیستن ولی شخصیتهای واقعی وجود دارند درون همون محله با اسمهای متفاوت.
واقعا جذاب بود