دانلود و خرید کتاب ویلارد و جایزه‌های بولینگ‌اش (یک رمان زیادی جنایی!) ریچارد براتیگان ترجمه فرید قدمی
تصویر جلد کتاب ویلارد و جایزه‌های بولینگ‌اش (یک رمان زیادی جنایی!)

کتاب ویلارد و جایزه‌های بولینگ‌اش (یک رمان زیادی جنایی!)

انتشارات:نشر نیماژ
امتیاز:
۲.۲از ۵ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب ویلارد و جایزه‌های بولینگ‌اش (یک رمان زیادی جنایی!)

«ویلارد و جایزه‌های بولینگ‌اش» ششمین رمان نویسنده معروف، ریچارد براتیگان (۱۹۸۴-۱۹۳۵) است که با نگاهی متفاوت نگاشته شده‌است. در این داستان «باب» دارد آنتولوژی یونانی‌اش را می‌خواند و همسرش «کنستانس» فکر می‌کند که رابطه‌ای میان زگیل‌ها و آنتولوژی یونانی وجود دارد، اما اوضاع در طبقه پایین فرق می‌کند، چراکه مسئله همسایه‌های پایین این است که آیا «ویلارد» از «گرتا گاربو» خوشش می‌آید یا نه و اصلاً چرا «جان» مثل جایزه‌های بولینگ با همسرش، «پاتریشیا» رفتار می‌کند. ویلارد و جایزه‌های بولینگ‌اش از کجا آمده‌اند؟ شاید همه‌اش تقصیر پل نیومن باشد که توی فیلم «بیلیاردباز» بازی کرده و بولینگ‌بازها را فریب داده‌است. این اثر، رمانی تراژیک است که خواننده‌اش را آن‌چنان به خنده و گریه می‌اندازد که گاهی نمی‌داند که دارد می‌خندد یا گریه می‌کند. «ویلارد و جایزه‌های بولینگ‌اش» یک رمان جنایی نیست، یک رمان زیادی جنایی است! بخشی از کتاب: ویلارد را هنرمندی در کوهستانی پرت‌افتاده در بخشی از ایالت کالیفرنیا، که پیدا کردن‌اش خیلی سخت بود، ساخت. هنرمند در اواخر سی‌وچندسالگی‌اش بود و خیلی زندگی مزخرفی داشت، با چند رابطه‌ی عاشقانه‌ی بد و کلی عذاب و بدبختی، اما به‌نحوی اوضاع را سروسامان داده بود و حالا زندگی‌اش را از راهِ مجسمه‌سازی تأمین می‌کرد و زنی داشت که به لحاظ فیزیکی و روحی مراقبش بود، بدون آن‌که زیادی با ذهن و افکارش ور برود. ویلارد در یک خواب بر او ظاهر شد؛ خوابی از معابد طلایی و نقره‌ای مینیاتوری که تا به حال هیچ‌کس ازشان استفاده نکرده بود و معابد در انتظار یک مذهب بودند. ویلارد طوری وسط خواب از راه رسید که انگار همیشه آن‌جا زندگی می‌کرده، با آن پاهای سیاه دراز و طرح عجیب بدن‌اش و البته منقاری پُر تحرک و قیافه‌ای که بگی‌نگی می‌توانست تغییر حالت بدهد. ویلارد آمد و نگاهی وراندازانه به معابد طلایی و نقره‌ای مینیاتوری انداخت. ازشان خوشش آمد. آن‌ها خانه و خانواده‌ی او بودند. صبح روز بعد، هنرمند کمی خمیر کاغذ و کاغذپاره و رنگ و از این‌جور چیزها گرفت و ویلارد را از رؤیایش بازآفرینی کرد، تا این‌که ویلارد سرانجام آن‌جا ایستاده بود، واقعی و مجزا، آماده برای تصاحبِ زندگیِ خودش.
معرفی نویسنده
عکس ریچارد براتیگان
ریچارد براتیگان

ریچارد براتیگان در ۳۰ ژانویه‌ی ۱۹۳۵ در واشنگتن آمریکا به دنیا آمد و در همانجا رشد کرد تا زمانی که روزهای مایوس‌کننده‌ی جنگ جهانی دوم باعث شد تا به شهرهای دیگری مثل اورگان و یوجین برود. یکی از وقایع تاثیرگذار در زندگی ریچارد وقتی اتفاق افتاد که او هنوز متولد نشده بود. مادر و پدر او از یکدیگر جدا شدند و کمی بعد مادرش متوجه شد که باردار است. پدر او هیچگاه نفهمید که پسری به نام ریچارد دارد. ریچارد در چنین شرایطی رشد کرد و تجربیات او از زندگی آنقدر سهمگین بود که او در نوجوانی در شهر اورگان مرتکب جرمی (خرد کردن شیشه‌های پاسگاه پلیس با پرتاب خرده سنگ) شد. بعد از دستگیری به دلیل خلق و خوی ناآرامش به آسایشگاهی روانی فرستاده شد و پزشکان پارانویا و شیزوفرنی را در او تشخیص دادند. ریچارد بیچاره به مدت دو ماه در آسایشگاه بستری بود و روند درمان او به شکلی پیش رفت که چندین بار به او شوک الکتریکی داده شد.

جویا
۱۳۹۸/۱۲/۱۰

داستانی طنز از یک انتقام؛ انتقامی به احمقانگی انسان‌های داستان. ترجمه‌ی عالی‌ای داشت و بسیار روان برگردانده شده بود. داستان کوتاهی که یقیناً ازش لذت خواهید برد.

ایمان
۱۴۰۰/۰۸/۲۱

من کارهای برتیگان رو خیلی دوست دارم. اما این کار ضعیف ترین کاری بود که ازش خوندم. فکر کنم تمام کارهاش رو خوندم اما تو این رمان نه از استعاره ها و تشبیه های عجیب و یا خلاء روایی کارهایی

- بیشتر
جان به خودش گفت: «یه دقیقه‌ی دیگه. فقط یه دقیقه‌ی دیگه هم جانی کارسون تماشا می‌کنم.» فقط چند دقیقه مانده بود که برنامه‌ی جانی کارسون سرِ ساعتِ یک تمام شود. جان همیشه دوست داشت جانی کارسون را قبل از آن‌که برنامه تمام شود خاموش کند. هر وقت برنامه‌ی کامل را تماشا می‌کرد، کمی احساس‌های بد به‌ش دست می‌داد. دوست داشت کنترل تلویزیون تماشا کردن‌اش دست خودش باشد، نه این‌که زندانی تلویزیون بشود. پس همیشه اگر برنامه‌ی جانی کارسون را تا آخرش تماشا می‌کرد کمی احساس بد به‌ش دست می‌داد. معمولاً فقط بیست یا سی دقیقه‌اش را تماشا می‌کرد و همین کافی بود که خوابش بگیرد، که یک‌جورهایی ذهنش از مشغله‌های روز دور و آرام شود. جان تلویزیون را تنها چند ثانیه قبل از این‌که جانی کارسون به میلیون‌ها امریکایی شب‌به‌خیر بگوید خاموش کرد و اصلاً احساس بدی پیدا نکرد. او دیکتاتور تلویزیون نگاه‌کردن‌اش بود و دوباره بر آن پیروز شده بود. چراغ را خاموش کرد.
جویا

حجم

۱۰۴٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۱۵۲ صفحه

حجم

۱۰۴٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۱۵۲ صفحه

قیمت:
۴۰,۰۰۰
۱۲,۰۰۰
۷۰%
تومان