دانلود و خرید کتاب دیدن از سیزده منظر کالم مک‌کان ترجمه ابراهیم فتوت
با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتی‌ات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.
تصویر جلد کتاب دیدن از سیزده منظر

کتاب دیدن از سیزده منظر

نویسنده:کالم مک‌کان
امتیاز:
۳.۶از ۶۳ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب دیدن از سیزده منظر

«دیدن از سیزده منظر» آخرین اثر داستانی کالُم مک‌کان (-۱۹۶۵) ایرلندی است. وی استاد نویسندگی در دانشگاه هانتر نیویورک است و تا کنون ۹ اثر داستانی منتشر کرده‌است که برای او افتخارات فراوانی به همراه داشته‌اند. از میان آنها می‌توان به جایزه ملی کتاب آمریکا در سال ۲۰۰۹ و جایزه ادبی دوبلین ۲۰۱۱ اشاره کرد. کتاب حاضر اولین ترجمه از آثار وی به فارسی است. این اثر شامل یک داستان بلند و سه داستان کوتاه است که در فضاهایی شاعرانه و گاه طنزآلود، خواننده را به تأمل وامی دارند. داستان بلند این مجموعه در سیزده بخش نوشته شده و بر پیشانی هر بخش، بریده‌ای از شعر «دیدن سیه‌پر از سیزده منظر» اثر والاس استیونس، شاعر مدرنیست آمریکایی نقش‌ بسته‌است. نویسنده ضمن داستان پردازی جذابش، تفکرات استیونس را نیز لابه‌لای داستان می‌گنجاند. این مجموعه موفق به دریافت جایزه پوشکارت ۲۰۱۵ و بهترین داستان کوتاه آمریکا در همان سال نیز شده‌است. «دیدن از سیزده منظر» آیینه‌ای به قامت یک داستان بلند و سه داستان کوتاه‌است که می‌توان در قاب آن، مخفی‌ترین ابعاد شخصیتی انسان‌ها را به تماشا نشست. دوران پیری را همراه پدربزرگی تنها سرکرد و سرود تنهایی را با سربازی تنها در غوغای سکوت خواند. مادرانه‌های زنی تنهامانده را به گوش جان شنید و با کشیشی بر سر دوراهی گذشت یا انتقام، پا سست کرد. بخشی از کتاب: با ضعفی مفرط پا به سن می‌گذارد. چیزی که اکنون آزارش می‌دهد کندیِ برخاستن از خواب صبحگاهی، تحلیل رفتن بینایی‌اش، یا دردهای سینه‌اش که روزبه‌روز بیشتر می‌شوند، نیست؛ بلکه نقصان حافظه است – اینکه چطور گذشته به این راحتی فراموشش می‌شود، یا اکنون که چگونه سپری می‌شود، یا اینکه چطور گاهی این دو با هم بر خورد می‌کنند – طوری که وقتی شکنجه‌گرش را در تلویزیون می‌بیند مطمئن نیست که آیا قوه‌ی تخیل او دارد فریبش می‌دهد یا اینکه او از صافی حافظه عبور کرده و از گذرگاهی به درازای سی‌وهفت سال گذشته است تا با یک اشتباه فاحش او را دست بیندازد، یا اینکه واقعاً خودش است که اینک با آسودگی و خویشتن‌داری و ظاهری آراسته در اخبار شبانگاهی ظاهر شده است.
سیّد جواد
۱۳۹۶/۱۰/۱۶

با تشکر از نشر کتاب کوله پشتی و طاقچه بخاطر رایگان کردن این کتاب و همچنین تشکر از نویسنده بخاطر نوشتن مقدمه برای خوانندگان فارسی زبان کتاب

مریم بانو
۱۳۹۶/۱۰/۱۶

این کتاب را از نمایشگاه کتاب شیراز خریدم و الان که دیدم اینجا رایگان است خیلی ذوق‌زده شدم. این کتاب مجوز چاپ دارد اتفاقی که من کمتر در ایران دیده‌ام. تازه نویسنده مقدمه‌‌ای شورانگیز را بر اثر نوشته که با

- بیشتر
fahim
۱۳۹۶/۱۰/۱۶

ممنون بابت طرح رایگان و اشاعه فرهنگ کتابخوانی

The book thief
۱۳۹۶/۱۰/۱۷

به سبب سروصدایی که در اینستاگرام کرد و به توصیه ی یکی از بلاگرهای اینستاگرام نسخه چاپی کتاب را گرفتم. راستش عادت ندارم اول مقدمه را بخوانم، چند فصل اول از رمان اول را که خواندم خیلی جذبم نکرد. آمدم

- بیشتر
zeinab.P_J
۱۳۹۶/۱۰/۱۶

مرسی ک رایگان کردین:)

Auzora Calantha
۱۳۹۸/۰۲/۱۷

سلام کتاب بدی نیست اما من نتونستم باهاش ارتباط برقرار کنم تقریبا وسط داستان هاش حواسم پرت میشد و برام خیلی جذابیت نداشت به کسی پیشنهادش نمیکنم اما اگه کسی هم بخواد بخونه منصرفش نمیکنم

zizi
۱۳۹۶/۱۰/۱۶

کتاب با داستان «دیدن از سیزده منظر» شروع میشه که یه رمانک به حساب میاد داستان مردی که روزگاری توی اوج بوده و حالا با پیری دست و پنجه نرم میکنه ، خاطرات روزهای جوونی و لحظات بودن با همسرش

- بیشتر
مهدی قنبری (م_شیدا)
۱۳۹۶/۱۰/۱۶

بسیار زیبا و خواندنی . درودهای فراوان به دوست گرامی و عزیزم ابراهیم جان فتوت برای این ترجمه ی روان و زیبا و همچنین برای این انتخاب هوشمندانه و ادیبانه .

Parham
۱۳۹۶/۱۰/۱۶

درود بر نشر کوله پشتی و طاقچه‌ی عزیز، نقد این کتاب را در سایت کافه بوک بخوانید: دیدن از سیزده منظر شعرِ بلندِ عدم قطعیتِ لحظه است. عدم آگاهی از قطعی بودنِ رخدادها و ناپایداری زمانِ حال. دیدن از سیزده منظر

- بیشتر
سینا
۱۳۹۶/۱۰/۱۷

درود. لطفا از خانم مرعشی هم رایگآن بزارین

راستی چه کسی بود که سمت خنک بالشت را اختراع کرد؟
مـَه‌سـا
و زمان چه ظالمانه می‌تازد؛ وقتی در طلب آن هستی مضایقه می‌کند و آن‌گاه که نیاز نداری فراوان می‌شود.
Hamed
اگر به زندگی مهلت کافی بدهی همه‌ی مشکلاتت را حل خواهد کرد، حتی مشکل زنده بودن را.
پویا
این قدرت خیال است که در مقابل فشار حقیقت جانانه می‌ایستد و مقاومت می‌کند».
Nobody
ادبیات دست ما را می‌گیرد و به ما می‌آموزد تا زندگی را زندگی کنیم و نه فقط زنده باشیم. ادبیات، آن هوای تازه است که ریه‌های ما را زنده می‌کند و به ما یارای تغییر جهان برای حیات هرچه بهتر را می‌بخشد.
narges
تمام جنگ‌ها، هر جنگی، حماقتِ بی‌حدومرز انسان را می‌رساند. اسرائیل، ایرلند، ایران، عراق...
vihan
ادبیات دست ما را می‌گیرد و به ما می‌آموزد تا زندگی را زندگی کنیم و نه فقط زنده باشیم. ادبیات، آن هوای تازه است که ریه‌های ما را زنده می‌کند و به ما یارای تغییر جهان برای حیات هرچه بهتر را می‌بخشد. ادبیات پاسخی شایسته در مقابل هتک حرمت به انسانیت به ما ارائه می‌کند تا در مقابل خشونت، حرص و ناامیدی سکوت اختیار نکنیم. ادبیات، آن‌گاه که بایسته نگاشته و شایسته مطالعه شود، می‌تواند در مقابل تاریکی‌های دنیای اطرافمان ایستادگی کند.
Parham
راستی چه کسی بود که سمت خنک بالشت را اختراع کرد؟
Mary gholami
جالب است. لباس خواب را طوری طراحی کرده‌اند که جیب آن‌طرف چپ، روی قلب قرار گیرد. شاید یک موضوع پزشکی باشد؟ درگاهی کوچک که قابلیت جست و جو برای دکتر را فراهم می‌کرد. محفظه‌ای برای نگهداری اِستِنت، لوله‌ها و قرص‌ها هنگام بروز حمله قلبی؛ لوازم جانبی پیری. باید از دوست قدیمی‌اش دکتر ماریسون بپرسد. چرا جای جیب روی قلب است، جیم؟ شاید فقط یک‌جور مد باشد. اصلاً چه کسی برای لباس خواب، جیب اختراع کرده است؟ و برای چه کاری؟ شاید جایی باشد برای نگه داشتن کمی نان اضافه یا کلوچه یا نان تُست، وقتی در طول شب گرسنه می‌شویم؟ یا جایی برای نامه‌های عاشقانه از سال‌ها دور؟ یا درگاهی برای خودِ دیگرمان که آن‌جا در انتظار زمان مناسب است؟
Parham
شکوه دنیای هنر در این است که هنرمندان از روزنِ صفحات کتاب، یا در سوسوی پرده‌ی سینما و یا در اعماق رنگ‌های نقاشی، امتیاز زندگی کردن به‌جای ملل دیگر را کسب می‌کنند.
vihan
احساس را به خاطر می‌آورید، اما تاریخ را نه. اگر تاریخ را پیدا کنید، احساس را از دست خواهید داد.
شبــــ🍃ــنــم
زمان حال چیز خنده‌داری است؛ اصولاً نمی‌تواند وجود داشته باشد. به مجرد اینکه از آن آگاه می‌شویم، سپری می‌شود و دیگر حال نیست. این‌طوری ما مدام در گذشته به‌سر می‌بریم، حتی هنگامی که در حال رؤیاپردازی درباره‌ی آینده هستیم
vihan
حقیقت این است که ما چیزها را زیباتر از آنچه که به‌واقع بودند به یاد می‌آوریم
._.
سال‌ها به‌آرامی از راه نمی‌رسند، بلکه یورش می‌آورند، و چون طوفانی از در بیرون می‌روند و ویرانی به جای می‌گذارند؛ ظروف خالی، گلدان‌های شکسته، چشم‌های گودافتاده، لثه‌های دردناک
Wimpykid
راستی چه کسی بود که سمت خنک بالشت را اختراع کرد؟
zahra
سال‌ها به‌آرامی از راه نمی‌رسند، بلکه یورش می‌آورند، و چون طوفانی از در بیرون می‌روند و ویرانی به جای می‌گذارند
amin
به قول شکسپیر، اگر تقوا نداری چنین وانمود کن که از متقیان هستی.
صابر
تصورش را بکن، در کل عمرش یک بار هم سیگار نکشیده بود و دست آخر، سرتاسر ریه‌هایش را سرطان فراگرفت.
محمدصالح
اوه، تو زن خوبی هستی، سالی جیمز، از توباگو، یا ترینیداد، یا دشت‌های جامائیکا، یا هر قبرستان دیگری که هست
محمدصالح
سال‌ها به‌آرامی از راه نمی‌رسند، بلکه یورش می‌آورند، و چون طوفانی از در بیرون می‌روند و ویرانی به جای می‌گذارند؛
ندا

حجم

۳۷۱٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۲۶۴ صفحه

حجم

۳۷۱٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۲۶۴ صفحه

قیمت:
۴۵,۵۰۰
تومان