
کتاب گفتارهایی در معرفت شناسی علم اقتصاد
معرفی کتاب گفتارهایی در معرفت شناسی علم اقتصاد
کتاب الکترونیکی «گفتارهایی در معرفتشناسی علم اقتصاد» نوشتهٔ موسی غنینژاد اثری پژوهشی در حوزهٔ فلسفهٔ علم اقتصاد است که نشر مرکز آن را منتشر کرده است. این کتاب به بررسی مبانی معرفتشناختی علم اقتصاد و رابطهٔ آن با تحولات فکری و فلسفی غرب میپردازد و تلاش میکند با رویکردی تحلیلی، ریشههای مفهومی و تاریخی اندیشهٔ اقتصادی مدرن را واکاوی کند. نسخهی الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب گفتارهایی در معرفت شناسی علم اقتصاد
«گفتارهایی در معرفتشناسی علم اقتصاد» اثری است که در قالب ناداستان تحلیلی و فلسفی، به بررسی ریشهها و مبانی معرفتشناسی علم اقتصاد میپردازد. موسی غنینژاد در این کتاب، با نگاهی تاریخی و مفهومی، سیر تحول اندیشهٔ اقتصادی را از قرون وسطا تا دوران مدرن دنبال کرده و تأثیر جریانهای فلسفی مانند نومینالیسم و ذاتگرایی را بر شکلگیری علم اقتصاد بررسی کرده است. ساختار کتاب بر پایهٔ گفتارهایی مستقل اما مرتبط است که هر یک به یکی از جنبههای معرفتشناسی اقتصاد، از جمله رابطهٔ ذهن و عین، تفاوت علوم طبیعی و اجتماعی، و تأثیر فلسفههای مختلف بر اقتصاد سیاسی میپردازد. نویسنده با تحلیل اندیشههای متفکرانی چون آدام اسمیت، جان لاک، کارل مارکس، جان مینارد کینز و هایک، تلاش کرده است تصویری جامع از چگونگی شکلگیری مفاهیم بنیادین اقتصاد مدرن و نسبت آن با تحولات معرفتی و اجتماعی غرب ارائه دهد. این کتاب برای علاقهمندان به فلسفهٔ علم، اقتصاد و تاریخ اندیشه، فرصتی فراهم میکند تا با لایههای پنهان و ریشههای نظری علم اقتصاد آشنا شوند.
خلاصه کتاب گفتارهایی در معرفت شناسی علم اقتصاد
کتاب «گفتارهایی در معرفتشناسی علم اقتصاد» دغدغهٔ اصلی خود را بر بررسی این پرسش متمرکز کرده است که علم اقتصاد چگونه و تحت چه شرایطی بهعنوان دانشی مستقل و مدرن شکل گرفته است. نویسنده با تکیهبر مفاهیم فلسفی مانند نومینالیسم و ذاتگرایی، نشان میدهد که اقتصاد مدرن محصول تحولی معرفتشناختی در غرب است؛ تحولی که ذهن شناسنده و نقش آن در شکلگیری دانش، جایگاه ویژهای پیدا میکند. کتاب تأکید دارد که علم اقتصاد نهتنها روشی برای تحلیل روابط تولید و توزیع نیست، بلکه مطالعهٔ نظمهای اجتماعی مبتنی بر ارزشهای فردگرایانه و مالکیت خصوصی است. در این مسیر، غنینژاد به نقد رویکردهای ذاتگرایانه در اقتصاد سیاسی کلاسیک و مارکسیسم میپردازد و نشان میدهد که نظریهٔ ارزشـ کار و نگاه تاریخی مارکس، چگونه به تناقضهای معرفتشناختی منجر شده است. همچنین، اندیشهٔ کینز و تلاش او برای آشتی دادن سوسیالیسم و لیبرالیسم، از منظر معرفتشناسی مورد واکاوی قرار میگیرد و تناقضهای درونی آن برجسته میشود. در بخش دیگری از کتاب، دیدگاه هایک و مکتب اتریش دربارهٔ نظم خودجوش بازار و تفاوت نظمهای اجتماعی و طبیعی تحلیل میشود. نویسنده تأکید میکند که علم اقتصاد تنها در بستر جامعهٔ مدنی و با فرض استقلال و آزادی فردی معنا پیدا میکند و مفاهیمی مانند انتخاب مصرفکننده، بازار رقابتی و مطلوبیت، همگی بر پایهٔ نظم حاصل از قواعد رفتاری افراد آزاد شکل میگیرند. در نهایت، کتاب به این جمعبندی میرسد که علم اقتصاد دانشی است که تنها در شرایط خاص معرفتی و اجتماعی امکانپذیر است و هرگونه رویکرد ذاتگرایانه یا جمعگرایانه، مبانی آن را به چالش میکشد.
چرا باید کتاب گفتارهایی در معرفت شناسی علم اقتصاد را بخوانیم؟
این کتاب با تمرکز بر ریشههای فلسفی و معرفتشناختی علم اقتصاد، فرصتی فراهم میکند تا خواننده با لایههای پنهان و پیشفرضهای نظری این دانش آشنا شود. «گفتارهایی در معرفتشناسی علم اقتصاد» نهتنها به تاریخچهٔ اندیشهٔ اقتصادی میپردازد، بلکه نشان میدهد چگونه تحولات فلسفی و معرفتی، مسیر علم اقتصاد را شکل دادهاند. بررسی انتقادی مکاتب مختلف، از اقتصاد کلاسیک تا مارکسیسم و مکتب اتریش، و تحلیل نقش مفاهیمی مانند آزادی فردی، مالکیت خصوصی و نظم بازار، این اثر را به منبعی ارزشمند برای فهم عمیقتر اقتصاد مدرن تبدیل کرده است. مطالعهٔ این کتاب به کسانی که به دنبال درک بنیادهای نظری و فلسفی اقتصاد هستند، دیدگاهی تازه و تحلیلی ارائه میدهد.
خواندن این کتاب را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
این کتاب برای دانشجویان و پژوهشگران اقتصاد، فلسفهٔ علم و علوم اجتماعی، و همچنین علاقهمندان به تاریخ اندیشه و مباحث معرفتشناسی مناسب است. کسانی که دغدغهٔ فهم ریشههای نظری اقتصاد مدرن، تفاوت علوم انسانی و طبیعی، یا نقد مکاتب اقتصادی را دارند، از مطالعهٔ این اثر بهره خواهند برد.
بخشی از کتاب گفتارهایی در معرفت شناسی علم اقتصاد
«معرفتشناسی بهطور کلی ناظر بر مطالعهٔ شرایط حصول و شکلگیری معرفتهای معتبر است. به بیان دیگر، معرفتشناسی در صدد پاسخ به این پرسش است که علوم مختلف چگونه ممکن هستند؟ در تعریف بالا، منظور از معتبر، اشاره به اعتبار صوری به معنی منطقی کلمه (انسجام منطقی) و نیز اعتبار شرایط حصول ناظر بر مسایل مختلف واقعی است. اصطلاح حصول، حاکی از آن است که معرفت نوعی جریان است بین ذهن شناسنده و موضوع شناخت. برای مثال این پرسش که موضوعات ریاضی اختراعیاند یا اکتشافی، به حصول جریان معرفت برمیگردد. اگر موضوعات ریاضی را محصول اختراع بدانیم، این جریان مستلزم دخالت فعالانهٔ ذهن شناسنده در پیدایش آنها است. اما اگر آنها را صرفاً محصول جریانی اکتشافی بدانیم، بدین معنا است که آنها قبل از اینکه کشف شوند، وجود داشتهاند. در خصوص شرایط شکلگیری معرفت باید تأکید کرد که هم شرایط اعتبار صوری (منطقی) و تجربی موردنظر است و هم شرایط واقعی مربوط به نقش ذهن شناسنده و موضوع معرفت در شکلگیری ساختار معرفتهای گوناگون. مسئلهٔ اصلی معرفتشناسی، در واقع، توضیح این معضل است که آیا معرفت را میتوان در ضبط صِرف دادهها توسط ذهن شناسنده خلاصه کرد ــ دادههای کاملاً سازمانیافتهای که مستقل از ذهن شناسنده در دنیای بیرونی (مادی یا غیرمادی) وجود دارند ــ یا اینکه ذهن شناسنده فعالانه در جریان معرفت و سازمان دادن موضوعات شناخت دخالت میکند.»
حجم
۲۹۰٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۳۱۸ صفحه
حجم
۲۹۰٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۳۱۸ صفحه