کتاب بحران آب و هوایی و پیمان نوین سبز جهانی
معرفی کتاب بحران آب و هوایی و پیمان نوین سبز جهانی
کتاب بحران آب و هوایی و پیمان نوین سبز جهانی نوشتهٔ نوآم چامسکی و رابرت پالین و ترجمهٔ شهریار خواجیان است. گروه انتشاراتی ققنوس این کتاب را منتشر کرده است. این کتاب دربارهٔ اقتصادسیاسی نجات سیاره است.
درباره کتاب بحران آب و هوایی و پیمان نوین سبز جهانی
برنامهٔ جهانی پیمان نوین سبز که رابرت پالین در کتاب بحران آب و هوایی و پیمان نوین سبز جهانی مطرح کرده است، از حمایت قوی نوآم چامسکی برخوردار است. پالین نشان داده است که ورای همهٔ چالشهای حقوقی و اقتصادی، بزرگترین مانع موفقیتْ در برنامههای زیستمحیطی جهانی، بسیج ارادهٔ سیاسی لازم برای چیره شدن بر منافع و منابع بسیار گستردهٔ صنعت جهانی سوخت فسیلی است.
این کتاب شامل چهار فصل است. فصل یکم تحت عنوان «ماهیت تغییرات آب و هوایی» با قرار دادن چالش گرمایش جهانی در کنار دیگر بحرانهایی آغاز میشود که انسان از گذشته با آنها مواجه بوده است. این فصل سپس نقدهای مفصلی دربارهٔ طیفی از مسائل عمده ارائه میدهد، مانند اینکه چرا طرحهای بازارمحور برای پرداختن به بحرانهای آب و هوایی محکوم به شکستاند و چرا جایگزینها برای کشاورزی صنعتی اهمیت زیادی برای رسیدن به مسیر تثبیت آب و هوایی پایدار دارند. فصل دوم تحت عنوان «سرمایهداری و بحران آب و هوایی» بحثهای نظری و تجربی روشنی دربارهٔ ارتباط سرمایهداری، ویرانی زیستمحیطی و بحران آب و هوایی مطرح میکند. ضمن آنکه درونکاوی ارزشمندی دربارهٔ این مسئله به عمل میآورد که آیا عطش سیریناپذیر سرمایهداران برای کسب سود را میتوان به گونهای با ضرورت تثبیت شرایط آب و هوایی سازگار کرد. در این فصل، دلایل این که چرا کنشگری سیاسی تاکنون نتوانسته به پیشرفت چشمگیری در برخورد با این بحران برسد نیز بررسی میشود. فصل سوم، با عنوان «پیمان نوین سبز جهانی» برنامهٔ مورد نیاز برای گذار موفق به اقتصاد سبز را شرح میدهد. پالین آنچه را متضمن پیمان نوین سبز جهانی است و چگونگی تأمین مالی آن را خیلی کوتاه شرح میدهد. او راههایی را نیز نشان میدهد که از طریق آنها بتوان چنین برنامهای را به جانپناهی در مقابل افزایش درازمدت نابرابری تبدیل کرد، که در طی چهل سال حاکمیت نولیبرالیسم جهانی سیطره داشته است. پالین یک ارزیابی انتقادی از طرح اتحادیهٔ اروپا برای آنچه «پیمان سبز اروپایی» نامیده نیز به دست داده است. چامسکی آنگاه این فصل را با سناریوی کابوسواری به پایان میبرد که در آن میلیونها تن از مردم جهانِ جنوب بر اثر تشدید تدریجی تأثیرات فاجعهبار گرمایش جهانی میکوشند به کشورهای پُردرآمد جهانِ شمال مهاجرت کنند. عنوان چهارمین و واپسین فصل کتاب «بسیج سیاسی برای نجات سیاره» است. این فصل به پرسشهایی از این دست میپردازد که بحران آب و هوایی چطور ممکن است در موازنه قدرت جهانی تأثیر گذارد، اینکه آیا سوسیالیسم زیستمحیطی توان برخورداری از یک دیدگاه سیاسی ـ ایدئولوژیک برای بسیج مردم در مبارزه جهت ایجاد آیندهای سبز را دارد یا خیر، و چه پیوندهایی بین تغییرات آب و هوایی و همهگیری کووید ـ ۱۹ در سال ۲۰۲۰ وجود دارد. جامعترین پرسشی که این فصل مطرح میکند اساسیترین پرسش است: برای پیشبرد یک بسیج موفق سیاسی به منظور ایجاد یک پیمان نوین سبز جهانی چه باید کرد؟
خواندن کتاب بحران آب و هوایی و پیمان نوین سبز جهانی را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران حوزهٔ اقتصادسیاسی و علاقهمندان به مطالعه در باب مسائل زیستمحیطی پیشنهاد میکنیم.
درباره نوام چامسکی
نوام چامسکی در ۷ دسامبر ۱۹۲۸ به دنیا آمد و تبدیل به زبانشناس، فیلسوفی آنارشیست و نظریهپردازی آمریکایی شد. در دوران کارشناسی، سخت تحتتأثیر «زلیگ هریس»، استاد زبانشناسی دانشگاه پنسیلوانیا قرار گرفت. گرایش او به دیدگاههای سیاسی هریس، انگیزهای شد تا رشتهٔ زبانشناسی را برای ادامهٔ تحصیل انتخاب کند. از سال ۱۹۵۵ در مؤسسهٔ تکنولوژی ماساچوست بهعنوان استاد زبانشناسی مشغول به تدریس شد و در سال ۱۹۷۶ در این مؤسسهٔ به مقام استادی رسید. از چامسکی بهعنوان «پدر زبانشناسی مدرن» یاد میشود و نیویورک تایمز او را «مهمترین دانشمند زندهٔ جهان» نامیده است. او بهعنوان یک روشنفکر منتقد دولتهای غربی بهویژه آمریکا شناخته شده است؛ زیرا مخالف دخالت نظامی آمریکا در خاورمیانه و آغاز جنگ در این منطقه بوده است. او مشکل ترورسیم در خاورمیانه را ناشی از عملکرد آمریکا و اسرائیل میداند؛ همچنین به یکجانبهنگری رسانههای غربی در برخورد با مسائل اسرائیل و فلسطین ایراد گرفته و معتقد است که در پس ظاهر بیطرفانهٔ رسانهها، فرضها و اصول ایدئولوژیکی نهفته است که وقتی آنها را افشا میکنیم، فرو میریزند. نوام چامسکی نویسندهٔ بیش از ۱۵۰ کتاب در زمینههای متفاوت است و از جوایز و عناوینی که کسب کرده، میتوان به گوگنهایم (۱۹۷۱)، عضویت آکادمی ملی علوم (۱۹۷۲)، جایزهٔ انجمن روانشناسی آمریکا برای کمکهای علمی برجسته به روانشناسی (۱۹۸۴)، جایزهٔ اورول (۱۹۸۷، ۱۹۸۹)، جایزهٔ کیوتو در علوم پایه (۱۹۸۸)، مدال هلمهولتز (۱۹۹۶)، مدال بنجامین فرانکلین در رایانه و علوم شناختی (۱۹۹۹)، جایزهٔ صلح سیدنی (۲۰۱۱) و بنیاد صلح عصر هستهای (۲۰۱۴) اشاره کرد. عنوان برخی از کتابهای او عبارت است از «جنبش تسخیر»، «تروریسم غرب»، «نظامهای سلطه»، «آمریکای بزرگ و حقوق بشر»، «نظمهای کهنه و نوین جهانی»، «طرحی برای آینده»، «چه کسی بر جهان حکومت میکند» و «امپراتوران و دزدان دریایی» برخی از کتابهای او هستند و کتاب «اسرار واژهها» حاوی گفتوشنودی میان نوام چامسکی و «اندرو مارو» است.
بخشی از کتاب بحران آب و هوایی و پیمان نوین سبز جهانی
«پرنتیس نشان میدهد که به احتمال زیاد کمتر از ۱ درصد از کل خاک آمریکا برای برآورد ۱۰۰ درصدی نیازهای انرژی کشور با استفاده از نیروی خورشید و باد لازم است. بیشتر این الزاماتِ استفاده از زمین قابل تحقق است. مثلاً صفحات خورشیدی را میتوان روی بامها و پارکینگ خودروها نصب کرد و توربینهای بادی را نیز میتوان در تقریبا ۷ درصد از زمینهای کشاورزی به کار انداخت. افزون بر این، توربینهای بادی را میتوان در زمینهای کشاورزی موجود با خسارت اندک بر بازدهی کشاورزی نصب کرد. کشاورزان از این استفاده دوگانه از زمینهایشان استقبال میکنند، زیرا اضافه درآمدی عمده نصیبشان میسازد. در حال حاضر، ایالتهای آیووا، کانزاس، اوکلاهما و داکوتای جنوبی همگی بیش از ۳۰ درصد از برق خود را از طریق توربینهای بادی تأمین میکنند. بقیه نیازهای تکمیلی انرژی را میتوان از طریق انرژی زمینگرمایی، برقابی و زیستانرژی با خروجی اندک گازهای گلخانهای تأمین کرد. این سناریو شامل کمک گرفتنِ بیشتر از مزارع خورشیدی برپاشده در مناطق بیابانی، صفحات خورشیدی نصبشده در بزرگراهها، یا پروژههای بادی دور از ساحل، در میان دیگر منابع مکمل انرژی تجدیدپذیر، نمیشود. هرچند اگر همه این گزینهها مسئولانه مدیریت شوند، امکانات ماندگاری خواهند بود.
درست است که شرایط در ایالات متحده مساعدتر از برخی از دیگر کشورهاست. مثلاً، تراکم جمعیت در آلمان و بریتانیا هفت تا هشت برابر آمریکاست و در طول سال روزهای آفتابی کمتری دارند. همینطور، اگر این کشورها با سطح بهرهوری بالا عمل کنند، به حدود ۳ درصد از کل خاکشان نیاز دارند تا ۱۰۰ درصد تقاضای انرژی خود را از طریق انرژی خورشیدی تولیدشده در داخل تأمین کنند. بریتانیا و آلمان با استفاده از ذخیره مقرون به صرفه و فناوریهای انتقال میتوانند انرژی خورشیدی و بادی تولیدشده در دیگر کشورها را نیز وارد کنند، همانطور که در ایالات متحده انرژی بادی تولیدشده در آیووا را میتوان به نیویورک انتقال داد. هیچ یک از شرایط وارداتی احتمالاً چندان سخت نیست. به هر حال، بریتانیا و آلمان هماکنون نیز از واردکنندگان اصلی انرژیاند.»
حجم
۲۳۴٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۱۸۴ صفحه
حجم
۲۳۴٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۱۸۴ صفحه