کتاب درباره تروریسم غرب، از هیروشیما تا پهپادها
معرفی کتاب درباره تروریسم غرب، از هیروشیما تا پهپادها
کتاب درباره تروریسم غرب، از هیروشیما تا پهپادها نوشتهٔ نوآم چامسکی و آندره ولچک و ترجمهٔ مازیار کاکوان و ویرایش مهدی سجودی مقدم است و انتشارات مهراندیش آن را منتشر کرده است.
درباره کتاب درباره تروریسم غرب، از هیروشیما تا پهپادها
بحث دربارهٔ مفهوم تروریسم، در رسانههای رسمی غرب از فردای ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ اوج گرفت و به برکت تبلیغات معنایی خاص یافت. تروریسم به اراده و عملی منحصر شد که تعرض به حریم منافع دولتها و انحصارات جهانِ غرب بهویژه ایالاتمتحده آمریکا آماج آن بود و پیشینه و بستر رعب و خشونتِ دامنگیرِ جهان امروز و محرکههای اصلی آن مکتوم ماند.
در کتاب حاضر نویسندگان میکوشند طی گفتوگویی مستند و جامع به مهمترین گرهگاهها و شاخصهای معرفهٔ تروریسم در جهان امروز بپردازند و از مسئولان اصلی آن بگویند.
آیا ارتکاب فاجعهٔ هیروشیما، آنهم در آخرین روزهای جنگ جهانی دوم، انگیزهای مهمتر از قدرتنمایی، ارعاب و اخطار داشت؟ آیا براندازی دولتهای قانونی و مستقل در ایران، اندونزی، شیلی و... و راهاندازی جنگهای تحمیلی فاجعهبار در ویتنام، خاورمیانه، آفریقا و... را میتوان از دایرهٔ مفهوم تروریسم خارج کرد؟ آیا میتوان ابعاد واقعی فجایع انسانی امروز را بدون تأمل در پیشینهٔ استعماریِ رویدادهای معاصر دریافت؟ این کتاب تلاشی است مسئولانه برای پاسخگویی به پرسشهایی از این شمار.
نوآم چامسکی استاد بازنشستهٔ گروهِ فلسفه و زبانشناسی موسسه فنّاوری ماساچوست (MIT) است. او را پدر زبانشناسی مدرن میدانند. روش و نگرش انقلابی او در زبانشناسی، دستاوردی سترگ در فلسفهٔ زبان است. اما چامسکی تنها به انقلاب در زبانشناسی بسنده نکرد، بلکه وجدان سیاسی جامعه بشری را نیز به انقلاب فراخواند.
قالب کتاب به صورت پرسش و پاسخ است و در هر فصل چامسکی و ولچک درباره موضوعات مشخصی صحبت میکنند. عناوین این فصلها از این قرار است: میراث مرگبار استعمار، لاپوشانی جنایات غرب، تبلیغات و رسانهها، اردوگاه شوروی، هندوستان و چین، آمریکای لاتین، خاورمیانه و بهار عربی، امید در مصیبتدیدهترین بخشهای جهان، زوال قدرت ایالاتمتحده آمریکا.
خواندن کتاب درباره تروریسم غرب، از هیروشیما تا پهپادها را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
خواندن این کتاب را به علاقهمندان به نظریات چامسکی و همچنین پژوهشگران علوم سیاسی و مفاهیم بینالملل پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب درباره تروریسم غرب، از هیروشیما تا پهپادها
آندره ولچک:
در چین سخنان مرا سانسور نمیکنند. این واقعاً باعث تعجب است. برای اینکه من در آنجا این بحث را پیش میکشم که آنها باید مثل کشورهای آمریکای لاتین، کمونیسم را بدون توسل به انقلاب فرهنگی پی بگیرند. این مطالب در آنجا چاپ میشود. من در تلویزیون ملی چین نیم ساعت درباره مسائلی بسیار حساس صحبت کردم. من احساس کردم که در پکن بسیار آزادانهتر میتوان سخن گفت تا در بی.بی.سی، چون بی.بی.سی اگر نداند که من دقیقاً چه چیزی میخواهم بگویم، حتی اجازه حرف زدن به من نمیدهد.
نوآم چامسکی:
من مصاحبههایی با تلویزیون چین داشتهام و دوستانم در چین به من گفتند که ترجمهٔ گفتههای من دقیق بوده است. باوجوداینکه سخنان من کاملاً انتقادآمیز بوده، آنها چیزی از آن را حذف نکردند. من یک چنین تجربهای را در رابطهٔ با ایران نیز در مصاحبههایی با پرس تیوی داشتهام. در این مصاحبهها حواسم جمع بود که باید از رژیم حاکم بر ایران انتقاد کنم. آنچه پخش شد، به انگلیسی بود و من میتوانستم آن را وارسی کنم. بیکموکاست مصاحبه را پخش کردند.
آندره ولچک:
همین تجربه را من اخیراً در گفتگویی با ایران تایمز داشتهام. چیزی از گفتههای من سانسور نشد. نوآم، چیزی که ما در اینجا میبینیم این است که مردم در غرب عادت کردهاند فکر کنند که شیوهٔ کار و مضمون رسانههای ما بسیار دموکراتیک است. حتی اگر بدانیم که چنین چیزی درست نیست، همچنان ناخودآگاه بر آنیم که رسانههای ما از همه دموکراتیکترند. و اگر بشنویم که مثلاً در چین، ترکیه یا ایران، ممکن است سانسور کمتر از کنترل رسانهای غرب باشد، شگفتزده میشویم. بهعنوانمثال، در تلویزیون و مطبوعات چین انتقاد از نظام اقتصادی و سیاسی کشور بیشتر از انتقاداتی است که در رسانههای اصلی غرب میکنند. در نظر بگیرید NBC، CBS یا ABC بیایند و مسائلی چون اساس نظام سرمایهداری و سیستم پارلمانی را در عرصهٔ عمومی مورد سؤال قرار دهند.
نوآم چامسکی:
در اینجا شیوههای دیگری نیز برای سانسور وجود دارد. رسانههای ما در غرب' از ابزارهایی برخوردارند که (بیآنکه مستقیماً به سانسور متوسل شوند) میتوانند مانع طرح مسائلی بشوند که نمیخواهند مطرح گردد. واژهای هست که من از تد کوپل، مسئول اخبار شامگاهی یکی از برنامههای خبری مهم ABC یاد گرفتم. در مصاحبهای از او پرسیده بودند که چرا در برنامههای شما هیچوقت از چامسکی خبری نیست. و او پاسخ جالبی داد. گفت: «یک دلیلش این است که چامسکی انگار از سیاره نپتون آمده، هیچکس نمیتواند چیزهایی را که او مطرح میکند، بفهمد.» بعد گفت: «دلیل دیگرش هم این است که او (چامسکی) موجز و مختصر حرفش را نمیزند.»
یعنی چی؟! من این کلمات را پیشازاین نشنیده بودم. اما برایم جالب بود. خوب، معنایش چیست؛ صحبت شما باید طوری باشد که به ترتیبی بتوان آن را در میان دو آگهی تجاری گنجاند. بنابراین شما سه جمله میتوانید بگویید. اگر بخواهید در سه جمله بگویید که چین حکومتی خودکامه است، میتوانید آن را بیان کنید. اگر بخواهید چیزی مثلاً دراینباره بگویید که ایالاتمتحده آمریکا بزرگترین حکومت تروریستی جهان است، آنها حرفتان را مستقیماً قطع نمیکنند، اما شما را بهعنوان کسی که انگار از سیاره نپتون آمدهاید، معرفی میکنند. برای اینکه به شما این فرصت را نمیدهند که به دنبال این جمله، در پنج دقیقه توضیح بدهید که چرا این حرف را میزنید.
بنابراین برای شما دو گزینه میماند؛ یا تبلیغات را واگویه کنید و باورهای کلیشهای را تکرار نمایید و یا آدمی نامتعارف معرفی شوید. این تقریباً تنها کاری است که میشود کرد. کار آنها البته بسیار محترمانه انجام میگیرد. فکر نمیکنم در یک کانال تلویزیونیِ تجاری' برنامهای باشد که مردم بتوانند در آن نیم ساعت دربارهٔ یک موضوع بحث کنند.
حجم
۱۷۶٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۱۸۴ صفحه
حجم
۱۷۶٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۱۸۴ صفحه