کتاب گریز دلپذیر
۳٫۳
(۴۷)
خواندن نظراتمعرفی کتاب گریز دلپذیر
«گریز دلپذیر» نوشته آنا گاوالدا (-۱۹۷۰)، نویسنده موفق معاصر فرانسوی است. این کتاب پرفروشترین رمان اروپا شد و به بیش از ۲۶ زبان زنده دنیا ترجمه شده است.
«گریز دلپذیر» رمانی دلانگیز است که داستان چهار خواهر و برادر را بیان میکند که پس از عبور از سالهای کودکی و همبستگیشان، بار دیگر به بهانهای دور یکدیگر جمع میشوند و ناخواسته، به دور از دغدغههای بزرگسالی، کودکیشان را از نو تجربه میکنند.
سایمون، گرانس و لوفا، برای دیدن برادرشان وینسنت، که به عنوان راهنمای تور، در خارج از شهر کار میکند، با یکدیگر به سفر میروند. چهار خواهر و برادر بار دیگر در کنار یکدیگر جمع میشوند و همه پیمانها و خواستهها، شادیها و لذتهای کودکیشان را یادآوری میکنند و برای مدت کوتاهی از روزمرگی بزرگسالیشان دور میشوند...
در بخشی از کتاب میخوانیم:
همین که همه رفتند، مردک عقب مانده که از شر همه راحت شده بود، در بین دود سیگارش ناپدید شد.
کمکم داشتیم از خودمان میپرسیدیم بارونِ عزیزمان کی لطف میکند خودش را نشان دهد...
سرم را تکان میدادم و مدام میگفتم:
«نیشگونام بگیرید... باورتان میشود؟... این دیگر چه کوفتی بود...»
سیمون جذب سازوکار پل متحرک شده بود و لولا با گلهای سرخ ور میرفت.
بالاخره وینسنت لبخندزنان ظاهر شد. یک شلوار جین رنگ و رو رفته پوشیده بود و یک تیشرت.
«هی! شما اینجا چه غلطی میکنید؟»
«دلمان برایات تنگ شده بود...»
«واقعاً؟ چقدر عالی.»
«اوضاع چطور است؟»
«عالیست. مگر قرار نبود عروسی هوبرت باشید؟»
«آره اما راهمان را گم کردیم.»
«آهان... چهباحال.»
او همینطوری بود. آرام، مهربان. ماجرای دیدن ما را زیاد بزرگ نکرد اما همزمان از دیدن ما خیلی خوشحال بود.
دلقک دیوانهی ما، یک مریخی تمام عیار، برادر کوچکمان، وینسنت خودمان.
جالب بود.
دستهایش را به دوطرف باز کرد و گفت:
«نظرتان دربارهی کمپ خوشگل من چیست؟»
«آره، چرا همه را اینطوری سر کار گذاشتی؟»
با هم بودن همهچیز است
آنا گاوالدا
بازی دوستانهآنا گاوالدا
دوستش داشتمآنا گاوالدا
بیلیآنا گاوالدا
پلهای مدیسن کانتیرابرت جیمز والر
نفر بعدی که در بهشت ملاقات می کنیدمیچ البوم
کاش کسی جایی منتظرم باشدآنا گاوالدا
دختری در جنگهانیه رجبی
آیلینمهدی موسوی
دریاچهی شیشهایمائیو بنچی
نوری که نمی بینیمآنتونی دوئر
همهی چراغهای خانه روشناندآندریا لوی
بهار سگیپاتریک مودیانو
جاسوسپائولو کوئیلو
به آنها که عاشقشان بودمرضا اسکندری آذر
ناخدا برای ناهار رفته و ملوانان کشتی را تسخیر کردهاندچارلز بوکوفسکی
آدم فروشپل بیتی
دوباره بیدارشدن در زمان مناسبجاشوا فریس
روزگاری، «پورتوریکو»هانتر تامپسن
نه حوا، نه آدماملی نوتومب
۳۶۵ روز بدون تو
آکیرا
جایگاه تئاتر در رواندرمانگریآتنا کیانی مجاهد
بیندیشید و ثروتمند شویدناپلئون هيل
پوزیتیویسم منطقی؛ آرای هانس هانپوریا بقایی مقدم
تعمیرات تخصصی دستگاه فشار خون دیجیتال، عقربه ای و جیوه ایاحمد غفاری
موزه، پایداری و سلامتسارا الهی
قانون پنج ثانیهمل رابینز
دیاکو، گذشته پنهان (جلد اول)رضا خردمند
حلقه وینپوریا بقایی مقدم
چهار ساعت کار در هفتهتیموتی فریس
حجم
۸۱٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۱۷۰ صفحه
حجم
۸۱٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۱۷۰ صفحه
قیمت:
۲۵,۰۰۰
۷,۵۰۰۷۰%
تومان
نظرات کاربران
داستان مثل اسمش دلپذیر بود...🌹 ماجرای 4 خواهر و برادر که بعد از مدت ها دوباره حس قشنگ کنار هم بودن و مرور خاطرات گذشته رو تجربه می کردند ... روند داستان اشاره به این نکته داشت که: با هم بودن هایمان و
فرار از همه ی دلهره ها خستگی ها آزار های بقیه و یه گریز دلپذیر کاش منم میشد یه همچین حالی داشته باشم یه فرار از دنیا که خسته میشی فرار میکنی چه راحت دنیا چه ارزشی داره اگه امروز همه چی بر وفق مراده فردا همه چی
اولین کتابی که از آناگاوالدا خوندم و بدین ترتیب عاشق سبک این نویسنده شدم بخصوص احساسات زنانه رو تو همه داستانهاش خیلی واقعی میشه احساس کرد این داستان من خیلی بیاد خواهر و برادر خودم انداخت که ازشون دور م و
بی شک یکی از زیباترین و لطیف ترین کارهایی بود که از آنا گاوالدا خوندم. و بنظرم یکی از وزنه های خیلی مهم ادبیات معاصر فرانسست. عاشق اینم که میتونه از کاراکتر های معمولی، توی روستا یا حومه فرانسه، با
زیاد جالب نبود بنظرم بیشتر جنبه ی وفت گذرونی داشت برام!
لحظات دلنشینی داره و احساسات و فضا سازی هاش خیلی خوبه ولی در مجموع کتابی نیست که به ادم اضافه کنه و نکته خیلی ویژه ای برای گفتن داشته باشه
دوست داشتنی
در کل کتاب جالبیه
ترجمه خیلی خیلی خیلی بد
اولین کتابی بود که از نویسنده میخوندم کششی برام نداشت به زور خودمو مجبور کردم تا تمومش کنم چون جذابیتی برام نداشت که دنبالش کنم تنها پیام اخلاقیش خم این بود که خواهر برادرا قدر با هم بودنشون رو بدونن که بعد