کتاب اعترافات
معرفی کتاب اعترافات
کتاب اعترافات نوشتهٔ ژان ژاک روسو و ترجمهٔ محمود بهفروزی است. انتشارات جامی این کتاب را روانهٔ بازار کرده است. این اثر، خودزندگینامهٔ یک فیلسوف است.
درباره کتاب اعترافات
کتاب اعترافات (Les Confession) برابر است با یک زندگینامۀ خودنوشت. نویسنده در این کتاب سالهای زندگیاش را از کودکی تا اواخر عمر روایت کرده است. این کتاب در سالهای بین ۱۷۶۵ تا ۱۷۷۰ میلادی نوشته شد، اما چهار سال پس از مرگ نویسنده، یعنی در سال ۱۷۸۲ میلادی به چاپ رسید. گفته شده است که آنچه در این اثر نسبت به باقی زندگینامهنویسیها متفاوت است این است که موضوع اصلی کتاب شرح اندیشهها و تغییر و تحول فکری ژان ژاک روسو است؛ نه اتفاقات روزمرهٔ زندگی او. روسو با شجاعتی مثالزدنی درمورد اشتباهات و خطاهایش حرف زده است؛ بدون اینکه آنها را نادیده بگیرد؛ حتی درمورد مسائل تحقیرآمیز زندگی خود و شرمآورترین اتفاقات هم در این کتاب نوشته است؛ به همین دلیل بود که کتاب بسیار موردتوجه قرار گرفت. کتاب «اعترافات» شامل دو بخش کاملاً متفاوت است که هر بخش به شش فصل تقسیم شده است. گفته شده است که این کتاب خطاهایی هم دارد؛ مثلاً روسو تاریخ بعضی وقایع را جابهجا یا بهاشتباه بیان کرده است و یا ایدههای فکریاش را بهاشتباه به تصویر کشیده است. اندکی بعد از انتشار «اعترافات»، نویسندههای دیگری همچون گوته و استندال بهتقلید از سبک روسو، زندگینامههای خود را نوشتند. تفکرات ژان ژاک روسو در زمینههای سیاسی و ادبی تأثیر بسیاری بر محققان دورهٔ او گذاشت. او از اولین کسانی بود که در باب مفهوم حقوق بشر صحبت کرد.
خواندن کتاب اعترافات را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران مطالعهٔ ناداستان در قالب خودزندگینامهٔ یک فیلسوف پیشنهاد میکنیم.
درباره ژان ژاک روسو
ژان ژاک روسو در ۲۸ جون ۱۷۱۲ به دنیا آمد و در ۲ جولای ۱۷۷۸ میلادی درگذشت. او فیلسوف و نویسندهای سوئیسی بود. اندیشههایش در زمینههای سیاسی، ادبی و تربیتی تأثیر بزرگی بر معاصرانش گذاشت. او که سالها در پاریس زندگی کرد، بهعنوان یکی از راهگشایان آرمانهای انقلاب فرانسه در نظر گرفته میشود. اگر چه از نخستین روشنگرانی است که مفهوم حقوق بشر را بهطور مشخص به کار گرفت، نزد او از این مفهوم تنها میتوان به معنایی ویژه و محدود سخن به میان آورد. روسو رادیکالتر از توماس هابز و جان لاک و شارل دو مونتسکیو میاندیشید. برخی از پژوهشگران تاریخ اندیشه، او را اساساً در تداوم سنت فکری عصر روشنگری نمیدانند؛ بلکه اندیشهاش را بیشتر در نقد فلسفهٔ روشنگری ارزیابی میکنند. برای روسو صرفنظرکردن انسان از آزادی، بهمعنی صرفنظرکردن از خصلت انسانی و «حق بشری» است. او تلاش کرد نوعی هماهنگی میان آزادی فردی و جمعی ایجاد کند. او را از بنیانگذارن علم تعلیموتربیت میدانند. نوشتههای متعددی در حوزهٔ آموزش نوشته است که هنوز مورد استناد واقع میشود. در بین این نوشتهها کتاب «امیل» دربردارندهٔ ماجرای کودکی خیالی است که روسو خود مسئولیت تربیت او را بر عهده گرفته است و در واقع از این طریق سعی در نشاندادن شیوهٔ صحیح تربیت دارد. اهمیت این کتاب تا جایی است که گفته میشود نسل اول بعد از انقلاب فرانسه تحتتأثیر این نوع تربیت قرار گرفته و اصلاحات آموزش به این کتاب بازمیگردد. مهمترین مسئلهای که روسو به آن پرداخته، تربیت منفی است. به نظر او لازم نیست ما از خوبیهای کار درست اخلاقی دادِ سخن دهیم؛ بلکه کافی است کار بد را به کودک نیاموزیم؛ زیرا فرد بهصورت طبیعی کاری مثل دروغگفتن را بلد نیست. انسان بهصورت طبیعی راستگو است و جامعه است که دروغگفتن را به او میآموزد. «قرارداد اجتماعی»، «هلوئیز جدید یا نامههای دو عاشق»، «گفتاری دربارهٔ اقتصاد سیاسی»، «رؤیاپردازیهای گردشگری تنها»، «گفتاری دربارهٔ نابرابری» و «اعترافات» کتابهای دیگری از ژان ژاک روسو است.
بخشی از کتاب اعترافات
«چنان که مشاهده شد، دوران جوانی من بهشیوهای آرام، متوازن، کم و بیش شیرین و بدون حادثه مهم یا اقدامات درخشانی سپری شد. این حقارت تا حدودی ناشی از طبیعت گرم جسم ضعیف من ناشی میشد که بیدرنگ دست بهکاری میزدم و بهسهولت مأیوس میشدم. با تکانهایی از خواب، بیدار میشدم ولی خستگی و بیحوصلگی، دوباره مرا راهی تختخواب میکرد. بهدور از وسوسه فضایل بزرگ و شرارت و رزالتهای عظیم. این زندگی سراسر آکنده از ولنگاری و بیهودگی و راحتطلبی که گمان میبردم برای آن بهدنیا آمدهام، هرگز اجازه اقدام بهکارهای سترگی را نداد، خواه در جهت اعمال نیک و خواه بد.
اما بهزودی چه منظره متفاوتی برایتان ترسیم خواهم کرد! سرنوشتی که بهمدت سی سال تمامی تمایلات و آرزوهایم را برآورده کرد، بهتلافی در سی سال بعدی سرِ ناسازگاری گذاشت و خواهید دید که حاصل این تضاد دایمی میان زندگی من و تمایلاتم، چیزی نبود جز انبوهی از خطاها و اشتباهات جبرانناپذیر، بدبختیها و فلاکتهای عجیب و غریب و انواع فضیلتها و رزالتها، همه چیز جز قدرتی که بتواند براین ناکامی غلبه کند.
سراسر بخش اول که با کمک گرفتن از حافظهام نوشته شد، باید اشتباهات زیادی داشته باشد. ناچار بهنوشتن دومین بخش نیز از روی حافظه، احتمالا کمتر از بخش اول اشتباه نخواهم داشت. خاطرات شیرین گذشته بههمان میزان در آرامش که در معصومیت، هزاران آثار جالب و جذاب در من باقی گذاشته است که دوست دارم بیوقفه آنها را مرور کنم. خواهید دید، تا چه اندازه با خاطرات بقیه زندگی من تفاوت دارند. یادآوریشان، تجدید ناکامیهاست. از آنجا که نمیخواهم با این بازگشت غمانگیز بهگذشته، بهزخم کنونی نمک بپاشم، تا حد امکان از ذکر آنها میپرهیزم و غالبا چنان موفق میشوم که در صورت نیاز هم قادر بهیادآوریشان نیستم. این سهولت در فراموش کردن دردها و ناکامیها تسکینی است برای آن چه سرنوشت روی من فروریخته است. حافظهام که فقط چیزهای دلانگیز را مرور میکند وزنه متعادل کننده فرخندهای در مقابل تخیلات هولناک من است که جز آیندهای شوم برایم پیشبینی نمیکند.
تمام یادداشتهایی که برای تنظیم روند وقایع در حافظه و هدایتم در نوشتن این خاطرات جمعآوری کرده بودم، بهدست دیگران افتاده است و دیگر در اختیار من قرار نمیگیرند. از این رو فقط یک راهنمای وفادار برایم باقی مانده است که میتوانم روی آن حساب کنم و آن زنجیرهای از احساسات است که برتداوم حالات وجودیام تأثیر گذاشته است و از طریق آنها، زنجیره وقایعی که معلول یا علتالعلل احساسات بودهاند. من بدبختیهایم را زود فراموش میکنم ولی نمیتوانم خطاهایم را بهدست فراموشی بسپارم احساسهای خوب خود را کمتر از یاد میبرم، خاطره آنها بیش از آن برایم عزیزند که برای همیشه در قلبم نمانند. ممکن است وقایعی را از قلم بیندازم، جابهجا کنم، در تاریخها اشتباه کنم، ولی امکان ندارد در مورد آن چه احساس کردهام یا آن چه را که احساساتم باعث شدند، اشتباه کنم، بحث اصلی اینجاست. موضوع خاص اعترافات من، شناساندن دقیق درون خویش در تمام وضعیات زندگی است. من قول داستان روحم را دادهام و برای نوشتن صادقانه آن، نیازی بههیچ قرینه و امارتی ندارم. چنان که تا اینجا انجام دادهام، کافی است بهدرون خود مراجعه کنم.
با این حال و خوشبختانه برای یک برهه زمانی شش، هفت ساله مستندات مطمئنی دارم که عبارتند از رونوشت نامههایی که اصل آنها در اختیار آقای پیرو است. این مجموعه نامهها که آخرین آنها تاریخ ۱۷۶۰ را دارد، شامل تمام مدت اقامت من در هرمیتاژ و درگیریهای شدیدم با کسانی است که خود را دوست من مینامیدند: دورهای بهیاد ماندنی در زندگی من که منشاء تمام دیگر بدبختیهای من است. در مورد نامههای اصلی جدیدتر که در اختیار دارم و چندان متعدد نیستند، بهجای اینکه آنها را بهصورت رونوشت در دنباله مجموعه نامهها قرار دهم و بیش از آن روشنگرند که بتوانم امیدوار باشم از دستبرد غول صد چشم مصون نگهدارم، در همین کتاب ذکر میکنم، البته آنهایی که بهنظرم میتوانند روشنگری بیشتری بهشرح حال من بدهند: چون ترسی ندارم از اینکه خواننده تصور کند، اعترافات من برای آن است که از خود ستایشی کرده باشم. ولی انتظار هم نباید داشته باشد که وقتی حقیقت بهنفع من است، سکوت کنم.»
حجم
۹۱۸٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۷۴۴ صفحه
حجم
۹۱۸٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۷۴۴ صفحه