کتاب مانند دلهای پیغمبران: قصههای پند پیران
معرفی کتاب مانند دلهای پیغمبران: قصههای پند پیران
« قصههای پند پیران» تصحیح و بازنویسیای است از کتابی عرفانی با نویسندهای مجهول با بازنویسی شهابالدین عباسی. این کتاب شامل ۱۷۷ حکایت است.
از نام مولف و این که اهل چه شهر و دیاری بوده اطلاعی در دست نیست. حتی نسخهای که مبنای کار بوده فاقد عنوان است و مصحح کتاب آن را بر پایه تعبیری از خود مولف در آغاز کتاب، «پند پیران» نامیده است. مصحح کتاب، از نشانهها و اطلاعات بسیار محدود کتاب احتمال داده که مولف از پیروان سنت و جماعت، و شافعی مذهب بوده است.
در بخشی از کتاب میخوانیم:
مردی بود از بزرگان او را وهب الوردالمکّی گفتندی، و هیچ چیز نخوردی تا اصل آن ندانستی. وقتی به مکه بود به نزدیک کوه صفا، قُوصَرهای۵۴ خرما نهاده بودند و میفروختند. خواست تا خرما خَرَد. از فروشنده پرسید که: «این خرما از کجاست و از که خریدی و از کدام باغ است؟»
چندان بگفت که آن مرد را ملال گرفت.
گفت: «ای جوانمرد، چندگویی؟ اگر خواهی خریدن، بخر، وگرنه آسان کن.»
گفت: «میترسم که از جایی ناواجب آوردهای.»
مرد گفت: «این نان که میخوری گندماش از مصر آورده است. و در مصر حلال کجاست؟ چرا اندر نان احتیاط نکنی، اندر خرما احتیاط کنی؟» وهب الورد گریان گشت و گفت: «خدایا، بر من گواه باش که هیچ طعام اندر دهان نگیرم تا آنگه که مردار بر من مباح باشد.»
پس از هر سه شبانروز روزه گشادی و یک قرص در پیش نهادی و گفتی: «الهی، دانم که این از آن مردارْ حرامتر نیست، و تو میدانی که کار من بدان جای رسیده است که از گرسنگی مردار بر من مباح است. بار خدایا، به رحیمیِ تو مرا عفو کنی و از این قرص مرا نپرسی روز قیامت.» این بگفتی و این قرص به آبتر بکردی و بخوردی و میگریستی و میگفتی که: «خون مردار میشمرم و به بیچارگی میخورم.»
حجم
۳۱۹٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۹
تعداد صفحهها
۲۸۰ صفحه
حجم
۳۱۹٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۹
تعداد صفحهها
۲۸۰ صفحه
نظرات کاربران
کدامیک از پیامبران روزی های حلال خداوند : زن و فرزند ، میوه ، غذای حلال و لذت های حلال را به خود حرام کرده بود؟؟!!! کدام پیامبر در راه خدا زن و فرزند خودش را به سختی انداخته بود؟؟!!
سلام بسیار کتاب عالی و دوست داشتی بود. خیلی بر جانم گوارا بود. سپاس