دانلود و خرید کتاب مریلین مونرو؛ سر جردن! گلاره عباسی
تصویر جلد کتاب مریلین مونرو؛ سر جردن!

کتاب مریلین مونرو؛ سر جردن!

نویسنده:گلاره عباسی
انتشارات:نشر نیماژ
امتیاز:
۳.۵از ۲ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب مریلین مونرو؛ سر جردن!

کتاب مریلین مونرو؛ سر جردن! نوشتهٔ گلاره عباسی است. نشر نیماژ این کتاب را منتشر کرده است. این رمان ایرانی از مجموعهٔ «کتاب بوف» این نشر است.

درباره کتاب مریلین مونرو؛ سر جردن!

گلاره عباسی در کتاب مریلین مونرو؛ سر جردن! تنهایی‌ها و آرزوهای یک زن خانه‌دار را روایت کرده است؛ زنی که به‌دلیل شرایط زندگی‌اش، تلاطم‌های شدید روحی را تجربه می‌کند. این زن که سیمایی زیبا دارد، پیش‌ از این در جامعه فعال بوده و قصد داشته بازیگر شود، اما نتوانسته به خواسته‌های خود دست پیدا کند و اکنون این ناکامی، سلامت روان او را دچار اختلال کرده است. گلاره عباسی در این رمان تنهایی‌ انسان مدرن را به تصویر می‌کشد. او در این اثر از زبان معیار استفاده کرده است که می‌تواند باعث ایجاد ارتباط عمیق‌تر میان خواننده و اثر شود. تصویری تمام‌قد از زن خانه‌دار ایرانی را می‌توان در این اثر دید. تصور عموم جامعه از خانه‌داری با آنچه زنان خانه‌دار در واقعیت تجربه می‌کنند، بسیار متفاوت است. خانه‌داری که کاری تمام‌وقت و بدون دستمزد است، هیچ‌گاه تمامی ندارد. گفته شده است که اغلب زنان خانه‌دار با مشکل بحران هویت دست‌وپنجه نرم می‌کنند؛ چراکه کار خانه ماهیتی غیرمولد در اقتصاد دارد و به‌عنوان شغل به رسمیت شناخته نمی‌شود. معطوف‌کردن توجه عمومی به مسائل زنان‌ خانه‌دار، می‌تواند در بهبود شرایط آنان مؤثر باشد.

خواندن کتاب مریلین مونرو؛ سر جردن! را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به دوستداران داستان‌های ایرانی و علاقه‌مندان به قالب رمان پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب مریلین مونرو؛ سر جردن!

«اگر من و شوهرم با یک غدهٔ بدخیم آشنا شدیم، این با زنش کجا آشنا شده؟ وای، فقط این را کم داشتم که اضافه شد، صدای موسیقی همسایهٔ طبقهٔ پایین. آهنگ‌ساز است و هر روز سروصدای باخ و بتهوون لابه‌لای سروصدای مقعد پیرزن همسایه و سرفه‌های خلطی من گم می‌شود. من اصلاً موسیقی دوست ندارم. صدای جاروبرقی و هواکش و اره‌برقی و جابه‌جایی تیرآهن را ترجیح می‌دهم. به موی بلند آهنگ‌سازه هم آلرژی دارم و هر وقت یک تار مو توی غذایم پیدا می‌کنم، فکر می‌کنم مال آهنگ‌سازه است.

نیلوفر دوتا کاسهٔ چوبی عین هم برای قاشق‌زنی امشب دوقلوها آماده کرده. دوتا لباس یک‌جور و یک‌دست قرمزرنگ. دارد توی کابینت دنبال قاشق می‌گردد. هنوز گیج است و نمی‌داند قاشق‌زنی به قاشق هم احتیاجی دارد یا نه؟ نیلوفر از تب و خستگی با چشم‌های پف‌کرده از گریه تلوتلو می‌خورد توی آشپزخانه. زینگ‌زینگِ زنگ تلفن دارد دیوانه‌ام می‌کند. همین آقای آهنگ‌ساز با گیس‌های بلند، خیلی احساساتی است. پیغام گذاشته که امروز چهلم پیرزن همسایهٔ طبقهٔ بالایی است. می‌خواهد یک دسته‌گل به یادش ببرد بالا. می‌پرسد گل را ببرد جلوی خانه‌اش بگذارد، یا وقت شام بیاورد سالن اجتماعات؟ دسته‌گل وسط ترقه و نارنجک و ماکارونی‌ای که همیشه یک چیز کم دارد و ته‌دیگ؟ به نیلوفر اشاره می‌کنم پیرزن همسایه را از لیست خط بزن. این‌قدر سروصدای آمبولانس و ترقه و نارنجک می‌آید که مرگ پیرزن همسایه فراموشم شده بود. چهل روز! چه زود گذشت! تازگی‌ها آلزایمر هم به بواسیر و میگرنم اضافه شده. به نیلوفر نگاه می‌کنم. چشم‌های تب‌دارش برق می‌زند که از دست سروصدای مقعد پیرزن همسایه خلاص شده. انگار اصلاً نمی‌دانست پیرزنه مرده است. پیرزن همسایه و مهمان هشتاد ساله‌اش و پسرش را از لیست خط می‌زنیم. چرا مایهٔ ماکارونی‌ام همیشه یک چیزی کم دارد که نمی‌دانم چیست؟ کاش یک چیزی وجود داشت که بتوانم توی ماکارونی بریزم و دکتر بخورد و دیگر نگوید یک چیزی کم دارد. نیلوفر چشم‌هایش برق می‌زند. چند وقتی است که برق از چشم‌هایش رفته. اشاره می‌کند که یک ادویهٔ خوش‌مزه پیدا کرده. توی طبقهٔ پایین کابینت گذاشته. دلم می‌خواهد اسمش مرگ موش باشد. بریزم توی مایهٔ ماکارونی، یک‌کم هم توی گوشی تلفن. چقدر خوب. آن وقت تلفن دیگر زنگ نمی‌زند و همین‌طور در. صدای زنگ در دارد دیوانه‌ام می‌کند. دوقلوها با فشفشه آمده‌اند دمِ خانه. می‌خواهند بشقاب‌ها را ببرند به سالن اجتماعات. امشب همه دور هم ماکارونی می‌خوریم با کمی ادویه. کاش اسمش مرگ موش باشد.»

نظری برای کتاب ثبت نشده است
بریده‌ای برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۶۴٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۹۶ صفحه

حجم

۶۴٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۹۶ صفحه

قیمت:
۲۵,۰۰۰
۷,۵۰۰
۷۰%
تومان