کتاب ادیپ؛ میل آتشین کودک
معرفی کتاب ادیپ؛ میل آتشین کودک
کتاب ادیپ؛ میل آتشین کودک نوشتهٔ خوان داوید نازیو و ترجمهٔ علی حسن زاده است. نشر لگا این کتاب در حوزهٔ روانکاوی را منتشر کرده است.
درباره کتاب ادیپ؛ میل آتشین کودک
ادیپ، بیش از هر چیز، تجربۀ میل مفرطی است که کودک نسبت به والدینش از سر میگذراند: آتشی که در جان کودک میافتد و تا آخرین نفسهایش در او زبانه میکشد. این آتشفشان ادیپی پس از شکلگیری در کودکی و تشدید در نوجوانی هرگز بهطور کامل خاموش نمیشود. بعدها، در بزرگسالی، سر هر بزنگاه پرتنش، بههنگام هر نزاع عاطفی، از نو فوران میکند. خوان داوید نازیو، یکی از شاگردان برجستۀ «ژاک لاکان» است و در کتاب ادیپ: میل آتشین کودک، از راه تمایزگذاری بین «ادیپِ پسر» و «ادیپِ دختر»، بحثهایی پیرامون «عقدهٔ ادیپ» بهطور عام و ارائهٔ گزیدههایی از متون زیگموند فروید و ژاک لاکان، عقدهٔ ادیپ را بهمنزلۀ افسانهای مربوط به خاستگاه هویت جنسی انسان در مقام مرد یا زن و نیز خاستگاه رنج رواننژندانهٔ او شرح داده است.
خواندن کتاب ادیپ؛ میل آتشین کودک را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران حوزهٔ روانکاوی و روانشناسی پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب ادیپ؛ میل آتشین کودک
«بالاخره رواننژندی چیست؟ رواننژندی رنجی روانی است ناشی از همبودی احساسات متناقضِ عشق، نفرت، ترس و میل محرمآمیزانه نسبت به کسانی که آدمی دوست میدارد و به آنها وابسته است. با پذیرش این تعریف، میتوان گفت ادیپ نهتنها، چنانکه خواهیم دید، خاستگاه رواننژندیهای بزرگسالی بلکه خودش رواننژندی است، نخستین رواننژندی سالم در زندگی فرد؛ و دومی، رواننژندی بحران نوجوانی. اما ادیپ از چه لحاظ گونهای رواننژندی است؟ بحث بر سر شکاف بین اگوِ کودک، چنانکه شکل میگیرد، و سیلی از رانههای سرریزکننده است. اگوِ کودک هنوز ابزار مهار خیزش تند و سریع امیالش را در اختیار ندارد. این تلاش اگو برای مهار و جذب دهشت میل، در کودک بهمثابهٔ احساسات، سخنان و رفتارهای متناقض نسبت به والدین جلوهگر میشود. رویکرد مردد و در واقع نامنسجم کودک در شخصیت سوژه رسوخ خواهد کرد و سرمشق همهٔ رویکردهایی خواهد شد که سوژه در بزرگسالی نسبت به همهٔ کسانی اتخاذ خواهد کرد که در او میل به تصاحبکردن، تصاحبشدن و نابودکردنِ دیگری را ایجاد میکنند. از همین روست که میتوان گفت نزاعهای هرروزه و همواره پرهیزناپذیرمان با اطرافیانمان، در مقام واکنش غیرارادی، امتدادهای طبیعی رواننژندیِ کودکانهمان موسوم به ادیپ هستند. به سخن دیگر، نزاعهای هرروزهٔ ما از این امر برمیآیند که امیال جنسی محرمآمیزانهمان در درون شریفترین و پرهیزگارانهترین احساساتمان نسبت به کسانی که دوستشان داریم نهفتهاند. بنابراین، تنش رواننژندی امروز ناشی از ناتوانی ما در تحقق کامل یا، برعکس، پرهیز کامل از رانههای محرمآمیزانهمان است. بنابراین، میتوان گفت که ادیپ، نخستین رواننژندی سالم در زندگی فرد، خاستگاه رواننژندی بزرگسالی دردناک عادی است، گونهای رواننژندی که قطعاً دردناک است اما به هر روی قابلتحمل است و شاید سدی در برابر جنون رانههایی باشد که همواره امکان دارد در درون هریک از ما منفجر شوند.
بنابراین، ای بسا که کودک در دورهٔ ادیپی مقهور هیجانات لذت یا درد بسیار شدید شود و ای بسا که این هیجانات نشان ابدی خود را در مقام تروماهای زوالناپذیر بر کودک بگذارند. این تروماهای دوران کودکی نه رواننژندی عادی بلکه رواننژندی بیمارگونهای را به بار خواهند آورد که در نوجوانی خود را تثبیت میکند و تا بزرگسالی بر جا میماند. بازگشت رواننژندانهٔ ادیپ در بزرگسالی دو شکل عمده دارد: رواننژندی عادی و رواننژندی بیمارگونه. رواننژندی عادی نزاعی است با کسانی که سخت دوستشان میداریم زیرا ما همواره با شوروشوقی وافر به آنان میل میورزیم. این رواننژندی هرروزه، که بهخوبی با زندگی اجتماعی گشوده و خلاقانه همساز است، نتیجهٔ جنسیتزدایی ناکافی از والدین ادیپی است. این فانتزیهای دوران کودکیِ لذت و اضطرابی که خوب واپسرانی نشدهاند همهٔ زهرآگینی خویش را حفظ کردهاند و رواننژندی هرروزهای را ایجاد میکنند که همهٔ ما را به زحمت میاندازد.»
حجم
۴۲۷٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۱۳۰ صفحه
حجم
۴۲۷٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۱۳۰ صفحه