کتاب راز پرونده ریجفیلد
معرفی کتاب راز پرونده ریجفیلد
کتاب راز پرونده ریجفیلد نوشتهٔ داربی کین و ترجمهٔ سارینا مرادی و گودرز پایکوب است. کتاب کوله پشتی این رمان تریلر و معمایی را منتشر کرده است.
درباره کتاب راز پرونده ریجفیلد
کتاب راز پرونده ریجفیلد (برای پایاندادن به ازدواج بیش از یک راه وجود دارد) حاوی یک رمان است که ۶۲ فصل دارد. این رمان تریلر و معمایی به مسائل روانشناختی و تعاملات میان شخصیتها پرداخته است. در این کتاب، وارد زندگی «لایلا» میشوید؛ زنی که با فهمیدن اسرار تاریک همسرش روبهرو میشود. وقتی همسرش ناپدید میشود، همهچیز به نظر میرسد که لایلا به او آسیب زده است، اما با پیشرفت داستان، معلوم میشود واقعیتهای پنهانی در پس این ناپدیدشدن وجود دارد. «لایلا ریجفیلد» در یک شهر زیبای دانشگاهی زندگی میکند. ماهها پیش دانشجویی ناپدید شده و حالا «آرون»، شوهر لایلا نیز گم شده است. این پروندهها ابتدا تنها حوادثی ناگوار تلقی میشوند؛ تا اینکه معلوم میشود دانشجوی گمشده در واقع سومین مورد از ناپدیدشدنهای توضیحناپذیر چند سال اخیر است. پلیس ناامیدانه در پی کشف ارتباطی میان این پروندهها است؛ البته اگر اصلاً ارتباطی در کار باشد، اما روحش هم خبر ندارد که این تنها بخشی از حقیقت ماجرا است. در شهر ولوله میافتد و همه نگران وضعیت سلامتی دبیر محبوب دبیرستانند؛ همه به جز همسرش لایلا. او هم قطعاً بهخاطر گمشدن شوهرش گیج شده؛ چون آخرین کسی است که جسد آرون را دیده؛ جسدی که حالا مفقود شده است. کتاب حاضر به جزئیات روابط شخصی، رازهای خانوادگی و پیچیدگیهای روانشناختی پرداخته و خواننده را در یک داستان گیرا و تنشزا قرار میدهد. گفته شده است که داربی کین با نوشتن این رمان، توانمندی خود را در ساخت داستانهای معمایی با شخصیتهای چندوجهی نشان داده و موفق به جلب توجه خوانندگان شده است.
خواندن کتاب راز پرونده ریجفیلد را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران ادبیات داستانی آمریکا و قالب رمان تریلر و معمایی پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب راز پرونده ریجفیلد
«لایلا پشت کانتر آشپزخانهاش ایستاده بود و به حرکت بعدیاش فکر میکرد. تمام ناحیهٔ دور دریاچه را گشته بود. هر جایی که آرون برای ماهیگیری رفته بود، هر محوطهٔ باز و خیابان خلوتی. پیش از آنکه پلیس با حکم تفتیش به در خانهاش بیاید، خودش خانه را زیرورو کرده بود؛ حتی داخل کانالهای تهویه و زیر کفپوشهای لق را. حتی یک تکه کاغذ، یک نشانه هم در خانه نبود که جای فعلی آرون را نشان بدهد.
حتی خودش را مجبور کرده بود آن ویدئوهای لعنتی را دوباره نگاه کند. به امید اینکه در پسزمینهٔ آنها چیزی ببیند، شاید آنجا که دخترها نشسته بودند و فیلمبرداری میکردند مکانی بود که او میتوانست تشخیص بدهد. ولی هیچچیز پیدا نکرده بود. آرون یکی از دخترها را به اتاقخوابشان آورده بود و بقیه را به جایی شبیه مهمانخانهٔ ارزانقیمت برده بود. عوضی چندشآور.
لایلا نمیخواست سر جایش بنشیند و منتظر بماند تا آرون برگردد و همهچیز را زیرورو کند. واکنشی عمل کردن استراتژی غلطی بود. وقت کنشگری بود. دیگر قرار نبود بگذارد اتفاقات زندگی برایش رقم بخورند.
صدای بلند بسته شدن در خانه او را از جا پراند. جابهجا شد و به انتهای راهرو نگاه انداخت. آماده بود تا سر توبیاس داد بزند که چرا او را اینطور ترسانده.
اما توبیاس نبود. جرد درحالیکه به سمتش میآمد فریاد میزد: «هیچ معلومه داری چه غلطی میکنی؟» عصبانیت صدایش عمیق و عمیقتر میشد. از تمام وجودش خشم متصاعد میشد. انگار هوا راکد شده بود و مه سرخی فضا را پر میکرد.
هرگز جرد را اینطور ندیده بود و از این حالت خوشش نمیآمد. «از چی حرف میزنی؟»
«امروز عملیات جستوجو برای آرون برگزار شد.» زیپ سویشرتش را با خشونت پایین کشید و بهتندی آن را از تن کند و روی صندلی پایهبلند کنار کانتر انداخت.»
حجم
۳۰۸٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۳۶۰ صفحه
حجم
۳۰۸٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۳۶۰ صفحه
نظرات کاربران
یه جنایی غیر قابل پیش بینی بود یه کوچولو کش دار بود ولی جذابیت داشت و خو
بسیارعالی
اوائل کتاب کمی کند پیش میره ولی هرقدر بیشتربخوانی،بیشتر وارد معما وهیجان میشوی، مردانیکه بواسطه جایگاهشون اززنان ودختران نوجوان سو' استفاده کرده وآنها رامیکشند، پایانی که خیلی ازجانب عدالت قابل قبول نیست ولی مردم پسنداست، و براستی چقدر زشت وسخیف
خیلی کتاب جذابی بود وایکاش دختران وزنان سرزمینم این کتاب رومیخوندن وشاید متوجه میشدند که هر کس که زیبا وپولداروچرب زبان بود حتما آدمی خوبی نیست ودردام آدمهای گرگ صفت نمیافتادند که البته حیف از نام گرگ وحیوانات که روی
جذاب بود.از بیشتر کتابهای پلیسی معمایی طاقچه بهتر بود
خیلی خوب و جذاب بود نویسنده قلم روانی داره و شما رو تا آخر بدنبال خودش میکشونه
یک داستان جذاب معمایی وجنایی با ترجمه ایی خوب وروان،لایلا زنی است که به نوعی زیر سلطه شوهر است و از او نفرت دارد و میخواهد شوهرش رابکشداماآیادلیلش فقط زور گویی شوهرش است؟ و اینکه آیا موفق میشود؟درمیان زنی هم
روند داستان نسبتا منطقی بود
کتاب بدی نبود اواخر کتاب قابل حدس شده بود برام و حدسم درست بود یه جاهایی زیادی کش دار شده بود اما خب کتاب گیراست و مجبورت میکنه ادامه بدی
سوژه جذاب و جدیدی داره در کل عالیه